مسابقه بزرگ حدیث رمضان

۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ 482 0 نظر

حدیث هشتم

سخنران: حجت الإسلام والمسلمین سید حسین حسینی قمی

موضوع سخنرانی:‌ زبان

 

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيم

مولای متقیان امیر مؤمنان در حکمت 349 نهج البلاغه می‌فرمایند من کثر کلامه کثر خطئه ومن کثر خطئه قل حیائه ومن  قل حیائه قل ورعه ومن قل ورعه مات قلبه. یکی از آثار پرحرفی خطای زیاد است. خطای کم را می‌شود با عذرخواهی و اصلاح جبران کرد، اما کسی که زیاد خطا کند کم‌کم حیا و شرمش می‌ریزد. به فرموده‌ی حضرت، من کثر کلامه، کسی که حرفش زیاد شود خطایش هم زیاد می‌شود ومن کثر خطئه، کسی که خطایش زیاد شود قل حیائه، حیایش کم می‌شود. در ادامه، و من قل حیائه قل ورعه، با کم شدن حیا تقوا و پرهیزکاری هم کم می‌شود. دیگر رضایت و نارضایتی خدا برای فرد مهم نیست، در نتیجه من قل ورعه مات قلبه، اگر پرهیزکاری رنگ ببازد، دل می‌میرد. بسیاری از گناهان موجب مرگ قلب و روح می‌شوند. و من مات قلبه و دخل النار، و کسی که قلبش بمیرد جهنمی و اهل آتش خواهد بود. همه‌ی این‌ها به پرگویی برمی‌گردند.

نقل کرده‌اند که امیر مؤمنان از جایی می‌گذشتند. به فرد پرحرفی رسیدند. حضرت به او فرمودند که این‌ قدر حرف نزن، چون وقتی حرف می‌زنی در واقع املا می‌گویی و دو فرشته‌ی رقیب و عتید این املا را می‌نویسند و این نامه را برای خدا می‌فرستند. حرف‌های ما مثل نامه‌هایی به خدا هستند و گم نمی‌شوند. 

امیر مؤمنان باز در نهج البلاغه می‌فرمایند که من علم ان کلامه من عمله، اگر کسی باور کند که سخت گفتن هم بخشی از اعمالش است، مراقب حرف زدنش خواهد بود. مشکل این است که ما گمان می‌کنیم عمل فقط یعنی کاری که می‌کنیم‌ و حرف چیزی نیست، حرف باد هواست. اما به تعبیر امام علی (ع)، کسی که باور کند کلامش هم بخشی از اعمالش است بیشتر مراقب خواهد بود. 

در روایت کوتاه و زیبای دیگری می‌خوانیم که مفتاح الجنه لسان العبد، کلید بهشت زبان انسان است. نقل کرده‌اند که امام صادق علیه السلام از یکی از یاران بسیار خوبشان گلایه کردند که چرا این قدر حرف می‌زنید؟ ان من کان قبلکم کان احدهم اذا اراد تعبد، پیشینیان شما وقتی می‌خواستند عبادت کنند تمرین سکوت می‌کردند. مرحوم علامه مجلسی در بحار می‌نویسند که عده‌ای عبادت را فقط نماز و روزه نمی‌دانستند، بل‌که عبادت از نگاه آن‌ها شامل مراقبت در گفتار هم می‌شد. این از برترین و سخت‌ترین عبادت‌هاست. خواندن دو رکعت نماز خیلی آسان‌نتر از یک ساعت حرف نزدن است. حتی مراقبت در گفتار هم کار سختی است. می‌گویند پدری به فرزندش گفت فردا هر چه گفتی در دفتری بنویس. پسر صفحه‌ها و صفحه‌ها نوشت تا خسته شد. شب پدرش پرسید نوشتی؟ گفت نه همه‌اش را، سی چهل صفحه. پدر گفت می‌خواستم بدانی اگر بنویسی روزی چقدر دفتر سیاه می‌کنی. ما نمی‌دانیم که در روز چند دفتر سیاه می‌کنیم و آن‌ها را نزد خدا می‌فرستیم تا تصحیح کند. 

سخنم را با روایت هشدار‌دهنده‌ی دیگری به پایان می‌برم. یکی از ده‌ها گناه  زبان غیبت است. اگر فقط همین یک روایت را درباره‌ی غیبت داشتیم برای هشدار کافی بود. پیامبر خدا می‌فرمایند که یؤتی احد یوم القیامه، روز قیامت بنده‌ای در پیشگاه الهی می‌ایستد که کارهای خوبش را در نامه‌ی عملش نمی‌بیند، لایری حسناته فیه. عرض می‌کند خدایا، گویی نامه‌ی عملم را اشتباه نوشته‌اند، الهی لیس هذا کتابی، این کارنامه‌ی من نیست. خداوند یا کسانی دیگر از جانب خدا پاسخ می‌دهند که ان ربک لا یزل و لا ینسی، خدا خطا نمی‌کند و از یاد نمی‌برد؛ این همان کارنامه‌ات است، اما ذهب عملک بغتیاب الناس، با فلان غیبت همه‌ی اعمال خوبت از بین رفتند. شاید بپرسید که چرا با یک ظلم یا یک کلمه همه‌ی حسنات از بین می‌روند؟ چون گاهی سال‌ها آبروی فردی با یک کلمه غیبت می‌رود.

از خدا بخواهیم توفیق مراقبت زبان به همه‌ی ما عنایت بفرماید. 

صمت و جوع و سحر و عزلت و ذکر به دوام

ناتمامان جهان را کند این پنج تمام

 

گزارش 0
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مسابقه بزرگ حدیث رمضان می باشد.