حدیث دوم
سخنران: حجت الإسلام والمسلمین سید حسین حسینی قمی
موضوع سخنرانی: زمینه های گناه
بِسمِ¬اللهِ¬الرَّحمنِ¬الرَّحيم
امیر مؤمنان علیه السلام در حکمت 239 بخش حکمتهای نهج البلاغه میفرمایند: اتق الله بعض التقی فإن قلَّ وجعل بینک و بین الله ستراً و إن رقَّ؛ بین خود و خدا پردهای بینداز و همهی پردهها را از بین نبر، هرچند پردهای نازک باشد. إتق الله بعض التُّقی؛ تقوا داشته باش، حتی کم.
شارحان نهج البلاغه این سوال را پرسیدهاند که مگر تقوا زیادش خوب نیست؟ پس چرا امیر مؤمنان میفرمایند تقوای کم؟ در جواب فرمودهاند این برای کسانی است که تازه راه افتادهاند؛ همهی پردهها را از بین نبریم، همهی پلها را خراب نکنیم، اگر گرفتار گناهی شدیم ناامید نباشیم. اتّق الله بعض التقی، گرچه تقوای کم را رعایت کنیم. بین خود و خدا پردهی حیا را از بین نبریم، و إن رقَّ؛ حتی اگر این پرده نازک شده نگذاریم از بین برود. ولی نکتهی مهم بحث زمینههای گناه است. خیلی از ما دلمان میخواهد گرفتار گناه نشویم، ولی باز گرفتار میشویم. تنها راه حل پایداری توبه این است که زمینههای گناه را از بین ببریم.
مثالهای گوناگونی برای زمینههای گناه میتوان زد. مثلاً یکی از زمینههای گناه خلوت کردن با نامحرم است. فردی به نام محمد طیار که از اصحاب امام صادق (ع) بود برای درس خواندن نزد امام به مدینه آمد. دنبال خانهای اجارهای میگشت که چند سال آنجا بماند. زنی جوان خانهای داشت و در اختیار او قرارش داد؛ اما وقتی رفت و خانه را دید گفت من نمیتوانم اینجا بیایم؛ من جوان و تو جوان؛ در یک خانه نمیتوانیم زندگی کنیم حتی اگر دو اتاق جدا باشد. این ارتباط برای من جایز نیست. زن گفت مانعی ندارد، تو لوازم زندگیت را بیاور؛ بین دو اتاق دری هست که آن را از دو طرف میبندیم و هیچ رابطهای نخواهیم داشت. وقتی لوازمش را آورد، به زن جوان گفت درها را ببندند. اما زن گفت نیازی نیست، حالا به همین شکل باشد. محمد طیار خدمت امام صادق (ع) آمد و داستان را گفت. حضرت به او فرمودند تحوَّل مِنه، زود اثاثت را از آنجا بردار. مگر نمیدانی إنَّ الرجل و المرأه إذا خُلیا فی مکانٍ واحد، اگر زن و مردی در یک جا خلوت کنند، ثالثُهُما الشیطان، سومین نفر شیطان است.
چرا زمینههای گناه را در زندگی ایجاد کنیم و بعد انتظار داشته باشیم گرفتار وسوسههای شیطان نشویم؟ کسی در محضر امام صادق (ع) بود. حضرت از او پرسیدند کجا اقامت کردهای؟ او هم از کسانی بود که برای درس خواندن به مدینه آمده بود. عرض کرد من جای خوبی اقامت کردهام و مشکلی نیست؛ خانهی مستقلی دارم و با نامحرم نیستم. حضرت فرمودند تَحَوَّل، تو هم زود اسبابکشی کن. گفت من دیگر مشکلم چیست؟ فرمودند مگر نمیدانی إنَّ اَجرأَ ما یکونُ الشیطان، شیطان وقتی برای وسوسهی انسان جرأت پیدا میکند، إذا کانَ وَحدَه، که انسان تنها باشد. الان متأسفانه یکی از فرهنگهای غلط رایج، مخصوصاً میان جوانها، تنها زندگی کردن است. قطعاً در خلوتها ــچه خلوت با نامحرم و چه خلوت تنهاییــ زمینهی گناه و وسوسه بیشتر است. در حالات مرحوم مقدس اردبیلی رضوان الله علیه مینویسند از این محقق بزرگ که از مفاخر شیعه است پرسیدند شما ــپیرمردی 70ـ80 سالهــ اگر در خلوت باشید چه میکنید؟ لَم یَجتَرِء أن یُزَکیَ نفسَه، جرأت نکرد بگوید مرتکب گناه نمیشوم، گفت استَعاذَ بالله، به خدا پناه میبرم.
در داستان حضرت یوسف در قرآن میبینیم که حضرت یوسف میفرماید ما اُبرِءُ نفسی إنَّ النفسَ لامّاره بالسوء. هواهای نفسانی اثرگذار هستند، بنابراین اگر دنبال پایداری بر توبه هستیم، یکی از مهمترین راهها این است که زمینههای گناه را از بین ببریم. خلوت فقط یک مثال بود؛ نمونههای دیگری هم هستند: گاهی فضای مجازی زمینهی گناه است، گاهی گوشی تلفن زمینهی گناه است، گاهی رمان خواندن زمینهی گناه است. هر کسی خودش بهتر میداند. تا زمینههای گناه را از بین نبریم نباید امید پایداری بر توبه داشته باشیم.