شب چهاردهم، ۱۸ خرداد
رمضان [۱۴۳۸ - ۱۳۹۶]
استان فارس، شهرستان نورآباد
بحث شماره ۱۴:
▪️حدیث دهم از کلمات قصار امیر بیان ، علی علیه السلام
《قَالَ ع خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَكَوْا عَلَيْكُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَيْكُم.》
مساله و موضوع این سخن معاشرت با مردم است؛ و اینکه انسان چگونه باید با مردم برخورد داشته باشد.
🔹مقدمه:
انسان موجودی است اجتماعی، و برای گوشه گیری آفریده نشده است.
یا نیازهای بشر او را اجتماعی کرده است یا اینکه فطرتا و طبعا انسانی اجتماعی است.
اسلام اجازه نمیدهد که انسان از جامعه کنار رود و غار نشین شود.
پیامبر (ص) فرمود: رهبانیت امت من جهاد است.
و الا تک زیستن را اسلام اجازه نمی دهد.
در حالات شخصی از اکابر حضرت پیامبر (ص) به نام «ابن مضئون» ایشان از کسانی است که در مکه به شدت از طرف کفار قریش تحت شکنجه بوده است و در اثر شکنجه بسیار مردم مکه و مجددا بازگشته به مکه و آنقدر اعتماد به خدا دارد و آنقدر قداست برای عقیده اش دارد (چون اگر کسی در در آن زمان به مکه وارد می شد؛ او را در حد مرگ می زدند) به او گفتند بیا در امان یکی از افراد مکه باش. گفت هیچ امانی بهتر از امان خدا نیست. خیلی شکنجه شده است. سپس به همراه پیامبر به مدینه هجرت کرد.
وقتی از دنیا رفت، آثار حزن به چهره پیامبر (ص) نمایان شد. یکی از همسران پیامبر نقل می کند، وقتی رسول اکرم (ص) ناراحت می شد؛ دست به محاسن می زد. بعد از مرگ روپوش صورت عثمان بن مضئون را کنار می زد و او را می بوسد.
ابن مضئون کسی است که وقتی رسول اکرم یکی از فرزندانشان از دنیا می رفت مثلا در فوت رقیه دختر رسول اکرم (ص) رسول اکرم اینگونه دعا می فرمود: 《اللهم الحقها بسلفنا الصالح》
این موقعیت این مرد الهی است.
نکته: ایشان از شدت ایمان و کثرت بی رغبتی نسبت به دنیا به این مقام رسیده است.
یک روز همسرش شکایتش را نزد پیامبر (ص) برد، به رسول اکرم (ص)عرض کرد: ایشان (ابن مضئون) ترک عیال کرده و به کوه و دشت و صحرا سر نهاده؛ و این همان است که اسلام نپذیرفته است.
وقتی رسول اکرم (ص) این را شنید فرمود: من پیامبر شما هستم. بخشی از عمرم را کنار فرزندانم می گذرانم و بخشی دیگر را در کنار شما و مقداری از آن را به عبادت. روزی را روزه دارم و روزی را افطار میکنم.
اسلام رهبانیت را نمی پذیرد و این گونه بودن را رد می کند.
این یک مقدمه بود. و اینکه اسلام اصلا معاشرت را نمی پذیرد.
🔸ما سه گونه معاشرت داریم:
🔹۱. برخی در میان جامعه زندگی میکنند ولی انسانهایی خشن و درشت خوی ، که این برخورد نا مطلوبی است و خشونت از کلام آنها و از چهره آنها نمایان است. برخورد آنها با جامعه برخورد خشن و عصبانی است.
🔹۲. برخورد دوم برخوردی بسیار نرم و همراه مهربانی و لطف. در گفتارو کردار. مودبانه حرف میزنند.
امام علی علیه السلام:
《مَنْ لَانَتْ كَلِمَتُهُ وَجَبَتْ مَحَبَّتُه.》
هرکس سخن خوب میکند محبتش واجب میشود.
♦️ ویژگی رسول اکرم ص بنا بر آیات قرآن
«بالمومنین رئوف رحیم»
صاحب کتاب بقعه صفین
در جنگ صفین امیر المومنین (ع) از قسمتی عبور میکردند. و از جایی رد می شدند که بسیار نزدیک شامیان شده بودند.
دو نفر از اکابر اصاحب یکی از آنها حجر بن عدی کندی و عمر بن حمق خضاعی است. هر دو از اصحاب رسول اکرم (ص) هستند. و هر دو در راه امیر المومنین به شهادت رسیده اند و هر دوشان را معاویه به قتل رسانده است.
در هر صورت دیدند حضرت این دو بزرگوار ایستادند و با شامی ها مشغول مجادله هستند.
امام علی (ع) دیدند نزاع بالا گرفته و کار به سب و بد گوئی رسیده است. امام علی علیه السلام رسیدند و فرمودند:
《انی لا احب السبابین.》
چرا انسان سخن خوب نگوید.
🔹۳. یک نوع برخورد سوم داریم که برخی هردو حالت را ندارد. ولی این حالت از نظر جامعه مذموم نیست.
⭕️فرمایش حضرت علیه السلام:
《قَالَ ع خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا(معاشرت خوبی) بَكَوْا عَلَيْكُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَيْكُم.》
در حالات یکی از رجال علم بوده که به قدری با محبت بود که هم از دانشش بهره میبردند و هم از اخلاقش.
.