شب پنجم، ۱۰ خرداد
رمضان [۱۴۳۸ - ۱۳۹۶]
استان فارس، روستای نورآباد
.
4⃣بحث شماره ۵: صبر
▪️حدیث چهارم از کلمات قصار امیر بیان ، علی علیه السلام
🔹《وَ قَالَ ع الْعَجْزُ آفَةٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ وَ الزُّهْدُ ثَرْوَة.ٌ 》
🔹منظور از شجاعة یعنی کسی که در میدان کارزار نباید عقب بنشیند.
فقط شجاعة منحصر به این مسأله نیست.
از پیغمبر خدا محمد مصطفی صل الله علیه و آله، نقل میکنند، با عدهای برخورد کردند که با سنگ زور آزمایی میکردند. رسول اکرم (ص) علتش رو جویا شد، گفتند ما داریم قدرتمند ترین مردم را میآزماییم.
رسول اکرم (ص) فرمودند: 《اشجع الناس، من غلب هواه》. هر کس که نفس خودش را غلبه کند؛ شجاع ترین مردم است.
امیر المؤمنین برای شجاعة معنای دیگری را بیان میکند.
یکی دیگر از مصادیق شجاعت صبر است.
مادری که در بارداری ، صبر میکند، این نوع هم یک نوع صبر است.
🔹واقدی در مقاضی نقل میکند:
یکی از سردارانی که در احد به شهادت رسید، مصعب بن اُمِیْر است. از نزدیکان پیامبر (ص) و از سرداران سپاه است.
همسری دارد به نام حَمْنه یا حِمْنَه. ایشان آمد خدمت پیغمبر. خبر ندارد که همسرش به شهادت رسیده است. ایشان هم برادر (عبدالله جحش) و هم همسر و داییاش (حمزه سید الشهدا) به شهادت رسیده است.
پیامبر (ص) به ایشان فرمود: 《آجرک الله... قالت فی من یا رسول الله.》
فرمود: برادرت عبد الله. شهید شد.
عرض کرد یا رسول الله: 《هنیئا له الشهاده.》
پیغمبر خدا دوباره فرمود: آجرک الله... قالت فی من یا رسول الله.
فرمود: فی خالک حمزه.
عرض کرد یا رسول الله هنیئا له الشهاده.
پیغمبر خدا دوباره فرمود: آجرک الله.... قالت فی من یا رسول الله.
فرمود: فی بعلک مصعب.
عرض کرد یا رسول الله هنیئا له الشهاده. اما اشک تو چشمانش جمع شد.
پیغمبر فرمودند: خبر شهادت برادرت را داردم، با بردباری جواب دادی. خبر شهادت داییات را دادم، با صبر جواب دادی. اما خبر شهادت همسر خودت را دادی و گفتی هنیئا له الشهاده ولی چرا اشک در چشمانت جمع شد؟ آیا برای شوهرت گریستی؟
گفت یا رسول الله. آن چیزی اشک چشمانم را گرفت؛ یاد فرزندان یتیم و کودک او بود. یاد آنها باعث اشک من شد.
این صبر شجاعة است.
⭕️قرآن در مدح صابران میگوید: "اولائک علیهم صلواة و رحمة"
.