شب بیست و پنجم
۲۸ خرداد
رمضان [۱۴۳۸ - ۱۳۹۶]
استان فارس، شهرستان نورآباد
بحث شماره ۲۵:
▪️حکمت نوزدهم نهج البلاغه:
《وَ قَالَ ع مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِه.》
🔹مقدمه:
دین یک راه است که انسان را به خدای متعال می رساند.
انسان پیروی کردن از اولیاء و انبیاء انسان را به حقیقت و سعادت رهبری میکند و پیروی کردن از شیطان و نفس اماره انسان را به بدبختی و فلاکت میکشاند.
ما در امور دنیوی در کارهای روزمره ، گاهی کاری میکنیم و از آن عمل ضرر میکنیم.
و گاهی از عملی خشنود میشویم و بهره میبریم.
طبیعتا آن کاری که با انجامش ما ضرر میکنیم.
مثلا ما غذایی میخوریم و آن غذا برای جسم ما ضرر دارد.
وقتی آن غذا ما را بیمار کرد و اثر آن بیماری ظاهر شد ما پشیمان میشویم و حدیث پشیمانی میسراییم.
یا دارویی را بخوریم که خوشمان نیاید ولی بعد از آن که آن دارو را خوردیم و بهبودی پیدا کردیم ، از خوردن آن دارو منفعت برده ایم.
این مثال کوچک نسبت به کارهای دنیا و تمام حرکات ما را در بر میگیرد.
گاهی سخنی ناشایسته ایست، و پشیمان میشود.
گاهی سخنی میگوییم، که باعث خوشحالی خداست.
در کل عملکردها و در کل حرکات و شئون است.
و در حقیقت انسان معامله گر است. گاهی در معاملات گرفتار زیان میرشود و گاهی از معاملات سود می برد.
چه کنیم که گرفتار ضرر نشویم؟
ما برای اینکه گرفتار ضرر در معاملات نشویم.
و در همه چیز سود ببریم.
باید کارها را مورد ارزیابی قرار دهیم.
خیلی از افراد این ارزیابی را ندارند.
غذا میخوریم ، لذت مند است و خوشمزه، اثر ضرر او در بدن ظاهر میشود. پشیمان میشویم
سخنی میگوییم و بعد از آن پشیمان میشود.
⭕️ارزیابی قبل از عمل را نمیکنیم.
بسیاری از افراد جامعه اگر از آنها سوال کنیم.
میگوییم چرا فلان لباس را میپوشیم ، میگوید خوشم میاد، چرا این کار را انجام میدهی، میگوید خوشم میاد، و .....
چرا این راه را میروی؟ میگوید دلم میخواهد.
اما آیا واقعیت هم مطرح است یا خیر؟
امام کاظم علیه السلام :
«لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ، فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللَّهَ؛ وَ إِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ، وَ تَابَ إِلَيْه》
هر کسی که هر روز خودش را محاسبه نکند ، این از ما نیست.
گفته ای که گفته است. سخن و کلامی که از زبانش صادر شده است. شنیدنی ها . دیدنی ها. و ...
دلم میخواسته خوردم.
این مقدمه.
امیر المومنین علیه السلام راجع به این دسته افراد که اصلا بدون ارزیابی کاری را انجام میدهند. این فرمایش را عنوان مینمایند.
وَ قَالَ ع مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِه
کسی که عنان خودش را به دست آمال و آرزوی های خودش داده است خودش را به بدبختی میکشاند.
این آدم هم در زندگی مادی بیچاره است و هم در زندگی معنوی.
انسان باید قبل از آنکه حرکتی انجام دهد، به آن فکر کند.
عاقل آن است که اندیشه کند پایان را
🔹این شخص که عنان عملش را به دست آرزو ها بسپارد، اجل خودش را رسانده.
🔸معاویة بن ابی سفیان برای مقابله با امیر المومنین علیه السلام یک وقت دید نیازمند به اعوان و انصار است.
چون امیر المومنین ع مجموعه فضائل و کمالات است. او کجا و علی کجا.
امیر المومنینی که پسر ابو طالب با سابقه درخشان و داماد رسول اکرم و اول مومن به پیغمبر است.
حالا روزگار کار علی ع به جایی رسانده است معاویه برای ایستادن در مقابل امام علی علیه السلام نیاز به قدرت دارد.
معاویه باید یار و انصار جمع کند.
یکی از افرادی که نقشی داشته عمر و عاص است.
وَ قَالَ ع مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِه
یک نامه ای نوشت به عمر بن عاص و دعوت به جنگ با امام علی علیه السلام کرد.
عمر و عاص امام علی علیه السلام را خوب میشناسد.
ایشان فضایل را از زبان پیامبر ص شنیده است.
غلامی دارد عمر و عاص،
غلام گفت: چرا فکر میکنی؟ گفت: چنین نامه ای معاویه برایم فرستاده.
و از من درخواست کمک کرده برای مبارزه و جنگ با علی بن ابی طالب.
غلامش گفت عمر و عاص تو پات لبه گوره.
(عمر و عاص فقط دو سال بعد از امیر المومنین زنده بوده. )
هشتاد و چند سال از عمرت گذشته است.
ببین همکاری با معاویه را نفس عماره میگوید یا خدا.
گفت من باید فکر کنم.
شب تا صبح فکر کرد. عقل او میگفت عمر و عاص ، خدا قیامت ، ...
نفسش هم میگفت حکومت مصر، مقام پست، مصر ....
(2) البقرة : 175 أُولئِكَ الَّذينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّار
اینهایی که ظلالت و گمراهی را خریدند و مغفرت را دادند، کدامشان میتوانند. به آتش صبر کنند.
.
تا صبح فکر کرد.
آخر صبح نفس بر عقل چیره شد.
نفس بر عقل غلبه کرد.
به غلامش گفت بریم پیش معاویه.
متاسفانه، این عقیده در جامعه ما است. میگوییم چرا فلان کار را انجام میدهی میگوید دلم میخواهد.
ببینیم آن حرکتی که میکنیم خدا میگوید یا نفس اماره میگوید.
و فردا چه پاسخی داریم در پیشگاه خدای متعال.
عمر عاص آمد،
🔹امام علی علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید، عمر و عاص حاضر به همکاری نشد تا با عمر و عاص معامله کرد.
گفت اگر میخواهید، دینم را بدهم باید مصر را در بست و شش دانگ در اختیار من بگذاری.
عمار یاسر را که رسول اکرم ص فرمود: هر کس آن را بکشد ، هرکس لباس جنگیش را بیرون بیاورد و غارت کند. همه در آتشند.
این حدیث در صحیح بخاری. تقتله فإت الباغیه. راوی این حدیث عبدالله بن عمر و عاص است.
با امام علی ع جنگید . قبل از شهادت امام علی ع هم رهسپار مصر شد و آنجا هم جنگید و بسیاری را کشت.
همه این کارها رو کرد واسه چهار روز.
.