زمینه
ببخش اگه گل پرپر ندارم
ببخش اگه برات لشکر ندارم
همین دو تا رو هم از من قبول کن
ببخش اگه پسر بیشتر ندارم
قربونیم و فرستادم
دش نکن که میمیرم
هدیه ای که به تو دادم
میدونی که پس نمیگیرم
خون شده قلب من بذار برن
روم و زمین نزن بذار برن
نبین که کوچیکن میدونی مردن
مثه داییشونن مرد نبردن
حالا دیگه شدن راهیه میدون
دعای من اینه که بر نگردن
برای غربتت بغضی
راه گلوم و میبنده
الهی خواهرت هیچ وقت
تو رو نبینه شرمنده
دل نگرون نباش فدا سرت
دست گلام داداش فدا سرت
غریبی من و رفتن نبینن
یه صحنه هایی رو اصلا نبینن
چه خوب بچه ها رفتن تا من رو
توی اسارت دشمن نبینن
پا به پای من این دو تا
رو نیزه هم سفر هستن
خدا کنه نبینن که
به دست من طناب بستن
با غم عالمی چیکار کنم
نباشه محرمی چیکار کنم