حالا که بابا امده
با سر تا اینجا امده
چه موقعی جان من بالا امده
کوچه را گل باران کنید
جان من را قربان کنید
گیسوی ناچیزی که هست
فرش راه مهمان کنید
یا ابتا یا حسین
ای خسته مهمانم بخواب
بر روی دامانم بخواب
لالایی می خوانم بخواب
می شوم مثل مادرت
بوسه میگیرم از سرت
چشم نیلی را می کشم
زیر رگ های حنجرت
یا ابتا یا حسین
با این پای پر ابله
با سنگینی سلسله
جا می مانم از قافله
تا که با عمه زینبم
خنده می اید بر لبم
قاتل جانش می شود
استوخان درد هر شبم
یا ابتا یا حسین