کربلایی مجتبی رمضانی

نعره‌هات فأنا ابن المجتبی

سر بزن، با تیغت از دشمنا

خیبر و زنده کن توو کربلا

محشری به پا کن حسن شو برای جمل

تا با دست بابات بذارن رو لبهات عسل

" ای دُر فضائل سلام

ای نور خصائل سلام

ای وارث خونِ حسن

ای علی شمائل سلام "

میری و دل از خیمه می‌بری

و إن یکاد بر لب داره مادری

هر قدم یادِ علی اکبری

نداری زره نه کلاه خود چه شیرِ نری

یا للعجب از تو چه ماهی چقد محشری

باز نعرهٔ حیدر بزن

باز به دلِ لشکر بزن

از ارزق و از بچه‌هاش

یا علی بگو سر بزن

" ای دُر فضائل سلام

ای نور خصائل سلام

ای وارث خونِ حسن

ای علی شمائل سلام "

رو لبات إن تُنکِرونی نشست

تا حسن گفتی دلِ تو شکست

آسمون واسه تو حجله می‌بست

زنده شد با رزمت توو میدون مرامِ حسن

دیدن جلوه ای از خروش و قیامِ حسن

ای وارث خوی حسن

ای روی تو روی حسن

ای که با تو شد کربلا

پر از عطر و بوی حسن

" ای دُر فضائل سلام

ای نور خصائل سلام

ای وارث خونِ حسن

ای علی شمائل سلام "