کربلایی مجتبی رمضانی

۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ 1448 0 نظر

📃 ای دست! دستت رو شده ...

#مناجات/ بخش اول صوت

📃 یادش بخیر اون روزا ...

#روضه / بخش دوم صوت

#حضرت_رقیه(س)

📃 دختر بچه باباییه ...

#سبک_زمینه / بخش سوم صوت

✅ شب سوم ماه مبارک رمضان

🎤 با نوای: کربلایی مجتبی رمضانی

 

🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹

 

ای دست! دستت رو شده پیشِ خدا 

دست بردار از قنوت و ربنا

دست بردار از سرسجاده ها

دست گیری کن شب از افتاده ها

دست ، چنگ بر دامانِ هر ناکس نزن

دست مخفیِ خدا را پس نزن

یا که راه عشرت و مستی بگیر

یا که از خلق خدا دستی بگیر

هر قَدَر تسبیح چرخاندی بس است

با تویی چون من خدا هم بی کس است

خلق کرده این همه بنده ولی 

یک نفر ازاین همه گشته علی

بارها با قلب خسته یاعلی 

باخدا دادیم دستِ یاعلی

روضهٔ امشب غریبی خداست

او که گُمتر از غریبِ کربلاست

از ازل دارد خدایی میکند

در قنوتم ربنایی میکند

لیک هرجا بنده کم می آورد

از خدا مُشتی قَسَم می آورد

اصل کاری رفته از ذهن همه

پادشاه دل ، خدای فاطمه

بار الها ما تو را گم کرده ایم

فاش میگویم خدا گم کرده ایم

ما تو را در سنگفرش سجده ها

در رکوع و ربنا گم کرده ایم

ما خدای جَل اعلی را جدا

خویشتن را هم جدا گم کرده ایم

مثل آن طفل سه ساله ، یک پدر

شام تا کرببلا گُم کرده ایم

درخرابه آه از شوقش ولی

پای کوبان دست و پا گم کرده ایم

چون رقیه بس که سیلی خورده ایم

دربیابان راه را گم کرده ایم

لحظه ها رفت و شب سوم شده

دختری توی بیابان گم شده

ما خدا گم کرده ایم و او پدر

ما میانِ خانه ، او در سفر

او پدر را عاقبت پیداکند 

در خرابه با سری نجوا کند

ما ولی از خویش غافل مانده ایم 

موج رفت و توی ساحل مانده ایم

بارالها هر گناهی کرده ایم

ضامن از کرببلا آورده ایم

با سه ساله آمدم آقای من

توبه ام را رد نکن مولای من

___________________

 

یادش بخیر اون روزا 

نبودی از من جدا

بغل می کردی منو میگفتی

دخترا رحتمن بابا(۲)

حالانگاه کن ببین 

شدم ویرونه نشین(۲)

دارم میمیرم آخه یتیما 

همیشه زحمتن بابا(۲)

من و نَه از رو چشام بشناسی 

نَه از موهام میشناسی

فقط خداکنه بشه منو باباجون

از رو صدام بشناسی

قَدَم کوچیکه ، مَردا بزرگن

پاهام کوچیکه ، خارا بزرگن

حق داری نشناسی دخترت رو

گونه م کوچیکه ، دستا بزرگن

 

" لالالایی بخواب بابایی "

 

صفا دادی خونمو ،

خونهٔ ویرونمو

گر نرسیدم به سر ُوضعم ،

گم کرده بودم شونمو

این چشاتو باز بکن

منو برانداز بکن

اگه بدی قول ، بهم نخندی 

نشون میدم دندونامو

هرکی رسیده به من میخنده

ورم چشمامو داره میبنده

دخترِ شامی کنایه ام زد 

گفت ببین موهامو ، چقدبلنده

 

" لالالایی بخواب بابایی "

 

بزرگ شده پیرُهَنم

بلند شده دامنم 

طوری شدم که ،

مردم شهرو

ُمیخندونه راه رفتنم

بس که به زور کشیدنم  

ببین شکسته ناخنم

موی سپیدم شاهده بابا

آخ کجاها که نبردنم

 

" لالالایی بخواب بابایی "

_______________________

 

"دختر بچه باباییه"(۴)

همه فکرش باباشه

شب که میشه

توآغوشِ باباش خوابیدن ازخداشه

دختربچه عشقش اینه

که براش موهاشو ببافن

البته اگه به قدر کافی

روسرش مو داشته باشه(۲)

 

"دختر بچه باباییه"(۴)

 

دختر بچه کم طاقته

دوست داره زود حاجت بگیره(۲)

براش سخته بیماریه

طولانی مدت بگیره(۲)

دختربچه مثله

یه بلبل بهار شیرین زبونه

باید مراقب بود که نترسه

حیفه اگه لکنت بگیره 

 

"دختر بچه باباییه"(۴)

 

دختر بچه زمین که خورد

آروم بلندش میکنن(۲)

دل نازکه چون میبوسنش

خاک دامنشو میتکونن

بغل میگیرن نمیذارن

پای کوچیکش خسته بشه 

دیگه رو خارا پای برهنه

نمی دَوونن و نمیزنن  

دختربچه با هیچ چیزی

مثل عروسک شاد نمیشه(۲)

به شرطی که عروسکش

دیگه سرِ بابا نباشه 

 

"دختر بچه باباییه"(۴)

 

🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹

 

✅ کانال رسمی کربلایی مجتبی رمضانی👇

 

🆔 @MojtabaRamezani

 

✅کانال اشعار کربلایی مجتبی رمضانی👇

 

🆔 @MojtabaRamezani_matn

 

 


صوت : کربلایی مجتبی رمضانی - اللهم رب شهر رمضان

گزارش 0
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کربلایی مجتبی رمضانی می باشد.