کربلایی مجتبی رمضانی

۳۰ دی ۱۳۹۹ 1887 0 نظر

خاک به سر من

مونده زیر دست و پا مادر من 

زدنش جلوی چشای تر من

 

خاک به سر من 

آخرش جلو چشه پدر من 

خورد زمین مادر بی سپر من

 

در شکست

مادر شکست

جلو چشه غریبه ها غرورم آخر شکست 

 

خون چکید

فضه رسید

مادر من پشت در خونه چه دردی کشید 

 

" وای من، ای وای من ،ای وای من "

 

مادر افتاد 

آیه های سوره کوثر افتاد

زیر پای عده ای کافر افتاد

مادر افتاد

 

وای مادر افتاد 

شعله‌های در روی معجر افتاد

مادرم تو کوچه ها با سر افتاد 

 

" وای من، ای وای من، ای وای من "

 خورده زمین جلوی مردم همه دنیای من

 

سوخت پرش

سوخت معجرش 

آتیش گرفته چادرش جلو شوهرش 

 

" وای من، ای وای من، ای وای من "

 

خاک به سر خاک

پسر بی کفن پدر خاک 

مونده عریان رو زمین بِبَر خاک

پدر خاک 

 

خاک به سر آب 

پسر تشنه لب مادر آب

دست و پا میزنه در نظر آب

 

آب نبود 

مهتاب نبود

علی اصغر توی گهواره دیگه خواب نبود 

 

سر نبود 

مادر نبود 

رو سر دخترای اهل خیمه معجر نبود

 

" وای حسین، وای حسین، ای وای حسین "

 

خاک به سر من 

مادرش صدا میزد پسر من 

تشنگی کشید و سوخت جیگر من 

 

خاک به سر من 

از غم حسین شکست کمر من 

زدنش جلو چشای تر من

 

نا نداشت

سقا نداشت

برای دست و پا زدن تو قتلگاه جا نداشت

 

جون نداشت 

سامون نداشت 

طاقت زخم تنشُ گرگ بیابون نداشت 

 

" وای حسین، وای حسین، ای وای حسین "

 

ریان بن شبیب 

جد ما رو غریب گیر آوردن

ریان بن شبیب

آبُ واسه حبیب دیر آوردن

 

 تو شیب گودال سرازیر شد

 حسین پیر شد حسین پیر شد

 آخر گودال زمین گیر شد 

 حسین پیر شد حسین پیر شد

 

ریان بن شبیب 

ذکر امن یجیب می‌گفت زینب

ریان بن شبیب

رفته شیب الخضیب زیر مرکب

 

اگر کشتند چرا مویت کشیدند 

چو گُرگی پنجه بر رویت کشیدند

اگر کشتند چرا آبت ندادند

چرا زان دور نایابت ندادند 

اگر کشتند چرا خاکت نکردند

گزارش 2
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کربلایی مجتبی رمضانی می باشد.