کربلایی مجتبی رمضانی

۱۷ آبان ۱۳۹۹ 239 0 نظر

تُنزِل البلا یعنی

اینکه از حرم جاموندم

گیر این دل واموندم

اربعین گذشت و من هنوز اینجام

 

تَحبِسُ دعا یعنی

گریه‌مو ندیدی اینبار

از گدا بریدی انگار

اما من فقط خود تو رو می‌خوام

 

حسین حسین کار تو بزرگیُ

کار من که عصیانِ

اما از قدیم گفتن ببخشش از بزرگانِ

 

" جان جان جانانی

تو قدیم الاحسانی "

 

تُنزِل النِقَم یعنی

دوری از شما دشواره

بی حرم میشم آواره

خوش به حال زائرای شش گوشه

 

بغض تو گلو یعنی

منتظر بمونی یک سال

رو به تو نیاره اقبال

توی قلبم از جدایی آتیشه

 

حسین حسین رو به روی چشمامه

خاطرات مشایه

کاش تا آخر عمرم با تو بودم همسایه

 

" جان جان جانانی

تو قدیم الاحسانی "

 

کربلامو هر دفعه

از امام رضا می‌گیرم

راضی باز به این تقدیرم

راه کربلا رو روو خودم بستم

 

این شبا که دلگیرم

کاشکی توی مشهد بودم

کفتر رو گنبد بودم

یا امام رضا می‌بینی دل خستم

 

آقام آقام تو اگه بخوای میشه

تا دوباره زائر شد

سال دیگه با اذنت اربعین مسافر شد

 

" ای امیر و سلطانم

یا امام رضا جانم "

 

گزارش 0
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کربلایی مجتبی رمضانی می باشد.