او که با خود می برید، یادگار حیدر است
جای او نه روی خاک، بر فراز منبر است
باز هم در کوچهها، هیچکس کاری نکرد
از امام ما کسی، آبروداری نکرد
(ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات)
میکشیم آهِ غم از روضهی سجادهاش
آن عبای از روی دوش او افتاده اش
می کشیم آه غم از رسم این شهر ستم
با امام ما چه کرد؟ زهر غم؛ زهر ستم
(ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات)
بار دیگر خانه ای میهمان آتش است
حرف این مردم چرا با زبان آتش است
شکر حق اینجا زنی صورتش نیلی نشد
پیش چشم همسرش زخمیِ سیلی نشد
(ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات)
پشت مرکب میدود گریههایش بی صداست
حرمتش را نشکنید او بزرگ قوم ماست
اشک میریزد ولی نه برای داغ خود
یاد زینب کرده است باز وقت روضه شد
(ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات)
یا حسین و یاحسین ذکر او در هر کجاست
او که خود مولای ماست روضهخوان کربلاست:
بر سر نیزه سری در دل شامِ بلا
آه از رقاصه ها آه از رقاصهها
(ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات)
شاعر: امیررضا یزدانی
صوت : 19 تیر 97 - هیئت میثاق با شهدا - روضه - بار دیگر خانه ای میهمان آتش است
-------------------------------------------------
شده دنیا مسجد تو
که دائم در اعتکافی
چه زیبا تو ای صبح صادق
دل شب را می شکافی
غم توست با دل عاشق ما
آقاجان، امام صادق ما
چه می شد ای موسپید امامان
سرم را بگیری بر روی دامان
مرا هم در راه سرخ حسینت بمیران
(سلامم به تو، جعفر بن محمد)
تو را بردند پابرهنه
میان کوچه، واویلا
شرار آتش گواه است
که شد تازه داغ زهرا
نمیرد چراغ این حقایق
که داغ است، تنور عشق صادق
بقیع تو نور چشم دنیاست
حدیث حق، از زبان تو زیباست
بقیعت بهشت است ضریح تو مولا دل ماست
(سلامم به تو، جعفر بن محمد)
إمامي جِئنا لبابِكْ
امام من، به درگاهت آمدیم
نُعزّي تحتَ قِبابِكْ
و زیر گنبد به شما تسلیت می گوییم
بذكرى جَدِّكَ نبكي
در سالروز (شهادت) جدت می گرییم...
نُواسي دمعَ مُصابِك
و با اشک ماتمت همدردی می کنیم
أتينا .. ويَحدُونا أسانا
آمدیم... و اندوه مان با ماست
تَقبَّلْ .. رِضا الآلِ عَزانا
از ما بپذیر... عزاداری مان را... ای رضای آل محمد
تقبَّل دمعًا مِـنَّا تَهامى
اشکی که از چشممان فرو میریزد را از ما قبول کن
يتامى جعفرْ إنَّا يتامى
ما یتیمان (امام) جعفر صادقیم
وداعًا صِحنا حُزنًا وداعًا أبانا
از روی اندوه فریاد زدیم "خداحافظ"... خداحافظ ای پدر ما
(سلامٌ علی جعفر ابن محمد)
سلامم به تو، جعفر بن محمد
شاعر فارسی: میلاد عرفان پور
شاعر عربی: ابومهدی البحرانی
صوت : 19 تیر 97 - هیئت میثاق با شهدا - زمینه - آقاجان، امام صادق ما
----------------------------------------------
إمامي جِئنا لبابِكْ
امام من، به درگاهت آمدیم
نُعزّي تحتَ قِبابِكْ
و زیر گنبد به شما تسلیت می گوییم
بذكرى جَدِّكَ نبكي
در سالروز (شهادت) جدت می گرییم...
نُواسي دمعَ مُصابِك
و با اشک ماتمت همدردی می کنیم
أتينا .. ويَحدُونا أسانا
آمدیم... و اندوه مان با ماست
تَقبَّلْ .. رِضا الآلِ عَزانا
از ما بپذیر... عزاداری مان را... ای رضای آل محمد
تقبَّل دمعًا مِـنَّا تَهامى
اشکی که از چشممان فرو میریزد را از ما قبول کن
يتامى جعفرْ إنَّا يتامى
ما یتیمان (امام) جعفر صادقیم
وداعًا صِحنا حُزنًا وداعًا أبانا
از روی اندوه فریاد زدیم "خداحافظ"... خداحافظ ای پدر ما
(سلامٌ علی جعفر ابن محمد)
سلامم به تو، جعفر بن محمد
شاعر فارسی: میلاد عرفانپور
شاعر عربی: ابومهدی البحرانی
صوت : 19 تیر 97 - هیئت میثاق با شهدا - زمینه - یتامى جعفرْ إنَّا یتامى
-------------------------------------------
خدا به تو بخشید، میراث احمد را
وهبك الله ميراث أحمد
تا زنده گردانی، دین محمد را
لتجدد دين محمد
قرآن ناطق تو، بحر حقایق تو
أنت القرآن الناطق، أنت بحر الحقائق
ای چشمه نور و، ای صبح صادق تو
أنت مصدر النور، و أنت الفجر الصادق
نور کلامت زد آتش شب را
نور كلامك اخترق الليل
من از تو دارم دین و مذهب را
وأنا أخذت ديني و مذهبي منك
در سنگر علم...جنگ و جهادت
في متراس العلم حربك و جهادك
پایان راه تو اینک شهادت
والشهادة كانت نهاية حياتك
امام دلها... فرزند زهرا
إمام القلوب/ ابن الزهراء
دریای چشمانت، تلاطم غمها
الحزن يتلاطم في بحر عينيك
در دل تو بر پاست، روضه عاشورا
وسيرة عاشوراء قائمة في قلبك
چون شعله افکندند، در خانه ات ناگاه
حين أضرموا النار في بيتك
میزد غم زینب، شعله به قلبت، آه
كان يحرق حزن زينب قلبك
شد تازه در دلها داغ زهرا
عندما اقتادوك إلى الأزقة
تو را که میبردند در کوچه ها
تجددت في القلوب مصيبة الزهراء
پایان ندارد...این غربت انگار
وكأن لا نهاية لهذه الغربة
گواه این غربت بقیع غمبار
والبقيع الحزين يشهد عليها
امام دلها... فرزند زهرا
إمام القلوب/ ابن الزهراء
قد أشعلوا ناري، لا ليسَ في داري
بر گرد من آتش افروختند ... اما نه در خانه من
بل في حشا صدري، من نارِ تذكاري
بلکه درون سینه ام را با آتش خاطراتم سوزاندند
يا يومَ عاشورا، هيَّجتَ تزفاري
ای روز عاشورا، بار دیگر غم و اندوه را در درونم برانگیختی
والحزنُ يا زينب، من جرحِكِ الجاري
و اي زینب (س)، از زخم تو حزن و اندوه جاری است
واللهِ لا أبكي من أحزاني
به خدا سوگند برای اندوه خودم نمی گریم
بل نارُ عاشورا في وجداني
بلکه آتش عاشورا درونم را می سوزاند
نارُ المُحَرّم... في الروحِ تُضْرَم
آتش محرم.... در روحم زبانه می کشد
إذ أصبحت داري مثلَ المخيّم
به طوری که خانه ام مثل خیمه های کربلا در روز عاشورا شد
والدمعُ يلهب من صبرِ زينب
اشک از صبر زینب شعله می کشد…
زهراءُ مَن يسْلَمْ، مِن نسلِكِ الأكرم
یا زهرا، چه کسی از نسل تو از حملات دشمنان در امان ماند؟
في العمرِ والقبرِ، أبناءُكِ تُظْلَم
به فرزندان تو، در حیات و مماتشان ظلم شد
والغرقدُ الدامي، من قبرِكِ الأعظم
بقیع بخشی از مزار توست
ما هدّموا قبري، بل ذكرُهم يُهْدَم
آنها فقط قبر مرا خراب نکردند، بلکه می خواهند با تخریب قبرها،
یاد تو و فرزندانت را از میان ببرند
واللهُ قد أخفى قبرَ الزهرا
خداوند قبر زهرا پنهان کرد
لا تعجبوا لمَّا يبقى سِرّا
تعجب نکنید که قبر او مخفی است
هدمُ القبورِ... شرعُ الكَفورِ
تخریب قبرها، دین کافران است
والليلُ يطفيهِ ضوءُ البدورِ
ولی نور ماه ها، تاریکی شب را می زداید
قبري يقاوم عن قبرِ فاطم
قبر من، از قبر مادرم زهرا دفاع میکند
شعر فارسي: محمد مهدي سيار
شعر عربي: عبدالله القرمزي (از بحرين)
صوت : 19 تیر 97 - هیئت میثاق با شهدا - واحد - من از تو دارم دین و مذهب را
-------------------------------------------
قد أشعلوا ناري، لا ليسَ في داري
بر گرد من آتش افروختند ... اما نه در خانه من
بل في حشا صدري، من نارِ تذكاري
بلکه درون سینه ام را با آتش خاطراتم سوزاندند
يا يومَ عاشورا، هيَّجتَ تزفاري
ای روز عاشورا، بار دیگر غم و اندوه را در درونم برانگیختی
والحزنُ يا زينب، من جرحِكِ الجاري
و اي زینب (س)، از زخم تو حزن و اندوه جاری است
واللهِ لا أبكي من أحزاني
به خدا سوگند برای اندوه خودم نمی گریم
بل نارُ عاشورا في وجداني
بلکه آتش عاشورا درونم را می سوزاند
نارُ المُحَرّم... في الروحِ تُضْرَم
آتش محرم.... در روحم زبانه می کشد
إذ أصبحت داري مثلَ المخيّم
به طوری که خانه ام مثل خیمه های کربلا در روز عاشورا شد
والدمعُ يلهب من صبرِ زينب
اشک از صبر زینب شعله می کشد…
زهراءُ مَن يسْلَمْ، مِن نسلِكِ الأكرم
یا زهرا، چه کسی از نسل تو از حملات دشمنان در امان ماند؟
في العمرِ والقبرِ، أبناءُكِ تُظْلَم
به فرزندان تو، در حیات و مماتشان ظلم شد
والغرقدُ الدامي، من قبرِكِ الأعظم
بقیع بخشی از مزار توست
ما هدّموا قبري، بل ذكرُهم يُهْدَم
آنها فقط قبر مرا خراب نکردند، بلکه می خواهند با تخریب قبرها،
یاد تو و فرزندانت را از میان ببرند
واللهُ قد أخفى قبرَ الزهرا
خداوند قبر زهرا پنهان کرد
لا تعجبوا لمَّا يبقى سِرّا
تعجب نکنید که قبر او مخفی است
هدمُ القبورِ... شرعُ الكَفورِ
تخریب قبرها، دین کافران است
والليلُ يطفيهِ ضوءُ البدورِ
ولی نور ماه ها، تاریکی شب را می زداید
قبري يقاوم عن قبرِ فاطم
قبر من، از قبر مادرم زهرا دفاع میکند
شاعر: عبدالله القرمزي (از بحرين)
صوت : 19 تیر 97 - هیئت میثاق با شهدا - واحد - قبری یقاوم، عن قبرِ فاطم
کلیدواژه ها:
مطیعی شهادت امام صادق - جلسه هفتگی هیئت میثاق با شهدا - مطیعی 97 - مطیعی جدید - مداحی میثم مطیعی شهادت امام جعفر صادق 97