باز روگرداندم از تو، باز رو دادی به من
با همه بیآبرویی آبرو دادی به من
شرم میکردم دگر در محضرت لب واکنم
باز میبینم مجال گفتگو دادی به من
قطرهای بودم به بحرم متصل کردی ز لطف
جرعهای میخواستم، دیدم سبو دادی به من
خاک بودم، آدمم کردی به دست رحمتت
خار بودم، بهتر از گل رنگ و بو دادی به من
چشم خشکم بود خالی، رویم از عصیان سیاه
اشک بخشیدی و آب شستشو دادی به من
از ولادت آرزوی سوز و شوری داشتم
بیشتر از آنچه کردم آرزو، دادی به من
گر نشد قسمت که در خون گلو غسلی کنم
از سرشک دیدگان، آب وضو دادی به من
همچو شمعم قطره قطره آب کردی، سوختی
در دل شب گریهی بی های و هو دادی به من
با غبار راه زوار علی شستی مرا
در حقیقت آبرو از خاک او دادی به من
از نجف موکب به موکب میروم تا کربلا
عشق را صحرا به صحرا، کو به کو دادی به من
لحظهی آخر حسینت گفت بین قتلگاه
نذر تو یارب اگر خون گلو دادی به من
شاعر: غلامرضا سازگار
صوت : 28 اردیبهشت 97 - هیئت میثاق با شهدا - مناجات - باز رو گرداندم از تو، باز رو دادی به من
--------------------------------------
اگرچه روی سیاهم ، به کار می آیم
برای طی زمستان زغال هم خوب است
عشق من و تو زادۀ زهرا! شنیدنی است
با یک کلاف هم شده یوسف خریدنی است
پیش تو ایستادم و خواندم به زیر لب:
خال سیاه بر رخ زیبا چه دیدنی است!
تا پیشکش کنم به جز این سر نداشتم
رویم سیاه! تحفۀ بهتر نداشتم
در بین عاشقان تو شرمندهام حسین!
حتی تنی سفید و معطر نداشتم
خوشبخت من که همدم و هم صحبتت شدم
اول سیاه پوش درِ هیأتت شدم
بی ارزشم اگر که رهایت کنم حسین!
اکنون که یار تشنگی و غربتت شدم
هوش از سر بنی اسد امشب پریده است
یک قطره عطر سیب به خونم چکیده است
جای تعجب است درخشیدنم مگر؟
دستی حسین بر سر و رویم کشیده است
صوت : 28 اردیبهشت 97 - هیئت میثاق با شهدا - روضه - اگرچه روی سیاهم به کار می آیم
کلیدواژه ها:
شب سوم ماه مبارک رمضان - مناجات میثم مطیعی97 - مطیعی97 - رمضان97 - مناجات خوانی ماه رمضان97 - مناجات ماه رمضان - حاج میثم مطیعی 97