حاج میثم مطیعی

۲۸ مرداد ۱۳۹۷ 2518 0 نظر

می‌رسد قصه به آن جا که علی دل تنگ است

می‌فروشد زرهی را که رفیق جنگ است

چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد

«إن یکاد» از نفس فاطمه بر تن دارد

خبر از شوق به افلاک سراسیمه رسید

تا که این نیمۀ توحید به آن نیمه رسید

علی و فاطمه در سایۀ هم... فکر کنید

شانه در شانه دو تا کعبۀ یک‌دست سفید

عشق تا قبلِ همین واقعه مصداق نداشت

ساز و آواز خدا گوشۀ عشاق نداشت

کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام

تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام

فاطمه... فاطمه با رایحۀ گل آمد

ناگهان شعر حماسی به تغزل آمد

آسمان با نفسش رنگ دگر پیدا کرد

دست او پیرهن نو به تن دنیا کرد

ابر مهریۀ او بود که باران آمد

نفس فاطمه فرمود که باران آمد

ناگهان پنجره‌ای رو به تماشا وا شد

هر کجا قافیه یا فاطمةالزهرا شد

مثنوی نام تو را برده تلاطم دارد

چادرت را بتکان قصد تیمم دارد

می‌رسد قصۀ ما سوی سرانجام آرام

دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام

 

شاعر: سید حمید رضا برقعی (از کتاب تحیر)

 


صوت : 23 مرداد 97 - هیئت میثاق با شهدا - مدح - عشق تا قبل همین واقعه مصداق نداشت

 

 

 

 

 

 

 

 

کلیدواژه ها:

متن مولودی و مدح سالروز ازدواج امام علی و حضرت زهرا - مطیعی متن سرود - مطیعی متن مدح

گزارش 0
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حاج میثم مطیعی می باشد.