حجتالاسلام مهدوینژاد: لجبازی یک بازی دو سر باخت است/ چرا آدمهای لجوج، لجوجند؟/ لجاجت شکاف ایجاد میکند و وحدت را به هم میزند./ یکی از روشهای برخورد با افراد لجباز این است که مستقیم مخالفت نکنید.
هیئت هفتگی انصار ولایت دارالعباده یزد با گرامیداشت ایامالله دهه فجر، شنبه سیزدهم بهمنماه برگزار شد. حاضران در جلسه هفتگی بار دیگر بر سر سفره نامه 31 نهجالبلاغه مهمان شدند و به سخنرانی حجتالاسلام مهدوینژاد ذیل عنوان «منطقالخیر15» با موضوع «مرکب لجاجت» گوش فرادادند.
حجتالاسلام مهدوینژاد ابتدا مناسبت ایاماالله دهه فجر و ورود سلسلهجنبان حقیقت در عصر جاهلیت آخرالزمان، حضرت امام خمینی(ره) به ایران را گرامی داشت و گفت: امام راحل(ره) بزرگترین حادثه بشریت را رقم زد، آنچه اسلام و انقلاب امروز در اختیار دارد از برکت قیام و انقلاب این روح خدا بود.
گرفتاری بزرگی که همه چیز را به هم ریخته است!
وی سپس با اشاره به این فراز از نامه 31 نهج البلاغه که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «إِيَّاكَ أَنْ تَجْمَحَ بِكَ مَطِيَّةُ اَللَّجَاجِ»؛ بر حذر باش از اینکه مرکب ستیزهگری تو، بنای چموشی گذارد، گفت: یک گرفتاری بزرگی [در بین ما] ایجاد شده که خانهها، ادارات، خیابانها، اهل تجارت و اقتصاد و فرهنگ، سیاسیون و... را به هم ریخته است. اخلاق و رفتاری که خدا و ائمه اطهار(ع) از آن خیلی بدگویی کردهاند که انسان فکر میکند شاید ریشه همة آتشهایی که برپا میشود این ویژگی است. ویژگی که مولود(متولدشده) چندین رذیله اخلاقی است و ریشه واحدی ندارد. یک مولود نامبارک و خبیثی است که نقطه تولدش هم مشخص نیست، بلکه خود آن هم تولیدکننده یک سری رذائل و بدبختیهای دیگر است. این صفت «لجاجت» است.
سخنران مراسم با بیان اینکه باید از شرّ مرکب چموشِ لجاجت، به خدا پناه ببریم، افزود: تعبیر امیرالمؤمنین(ع) را درباره لجاجت ببیند، میفرمایند: بترس! بترس! پرهیز کن! از اینکه مرکب و راهبر چموش درون تو تحریک شود و بر تو، سوار شود. وقتی کسی سوار یک گاو وحشی رام نشده، میشوند فیلمهایش را دیدید چگونه او را بلند میکند و پرتاب میکند و آخرش او را به زمین میزند. دیگر چقدر حرفهای باشد که بتواند خودش را بر روی این مرکب نگه دارد. مواظب باشید این حیوان درون، این نفس اماره، یکوقت چموشی نکند که زمینتان میزند! در حقیقت شما به او سواری ندهید.
لجاجت چگونه است؟
مسئول هیئت انصار ولایت گفت: لجاجت یعنی روی حرف خودت که مخالف میل طرفت است، پافشاری کنی. اگر کسی گرفتار لجاجت شد دیگر هیچ منطقی نمیپذیرد. معادل این لجاجت در ادبیات خودمان این است: میگویند «مرغ فلانی یک پا دارد»، «یکدنده است»، «حرف، حرف خودش است» و... همة اینها یعنی فرد، آدم لجوجی است. برخی هم عادت کردهاند هر حرفی کسی زد، نظر مخالف بدهند، باید نظر مخالف دهند، اصلاً لجاجت جزء هویتشان شده است.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا هر پافشاری در مخالفت با میل طرف مقابل لجاجت محسوب میشود، گفت: نه، هر پافشاری لجاجت نیست، گاهی وقتها استقامت است. گاهی طرف حرف باطلی میزند و تو در مخالفت با او حرف حقی میزنی و بر حرفت هم پافشاری میکنی، نام این استقامت است. لجاجت روی موضع باطل است؛ برای جایی است که حق روشن شده باز هم داری حرف خودت را میزنی.
بازی دو سر باخت
سخنران مراسم با بیان اینکه لجبازی یک بازی دو سر باخت است؛ گفت: هر دو طرف که لجبازی میکنند، زمین میخورند. یکدندهبودن خوب نیست. وقتی دو نفر باهم لجبازی میکنند هرکدام منتظر تسلیم شدن دیگری و آتشبس توسط طرف مقابل است و تمام نمیکند تا طرف مقابل بگوید آتشبس. حالا ببینید چقدر خسارت به بار میآید.
[اصلاً] ثمره لجبازی ویرانگری است. آدمی که سرِ لج افتاده شروع به ویران کردن اطراف خودش میکند تا آرام شود. اگر اطرافیانی نداشته باشد، به سمت نابودی خودش میرود.
لجبازی با چه کسی؟
وی سپس به بیان مواردی که انسان لجبازی میکند، پرداخت و گفت: آدم گاهی با خدا لجبازی میکند. با خدا لجبازی نکن که شکست میخوری. میگوید دیگر نماز نمیخوانم، نخوانی، خودت شکست میخوری، خدا که مشکلی برایش پیش نمیآید، تو مثل بچهای هستی که از خانه پدر و مادرش فرار میکند. آخرش کم میآوری. با خودت هم درگیر نشو که پشیمان میشوی. تو خودت میدانی به نفعت نیست چرا سر لج افتادهای؟ میدانی این به نفعت هست چرا انجامش نمیدهی؟ با مردم هم لج نکن که گرفتار میشوی. اگر هرکسی اشتباه میکند و تو بخواهی با او لج کنی، زندگی برایت نمیماند. با طبیعت هم لج نکن. وقتی آدم شروع به لجبازی با هرکسی یا هرچیزی میکند در حقیقت اول دارد با خودش لجبازی میکند، چون بازنده اول خودش است.
انواع لجاجت
سخنران مراسم افزود: لجاجت یا به صورت ایجابی است یا به صورت سلبی؛ یعنی وقتی کسی سر لج افتاد یا کاری میکند تا طرف مقابلش را بیچاره کند، یا هیچ کاری نمیکند تا طرف مقابلش را بیچاره کند. هر دوی اینها ویرانگر است.
وی با بیان اینکه لجاجت باعث طغیان میشود، افزود: خدا در قرآن میفرماید: «لَلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ»[1]، یک عده در طغیان خودشان چنان به لجاجت ادامه میدهند که غرق میشوند، کر و کور میشوند، آدمی که سر لجاجت میافتد انگار چشمش و گوشاش حقایق را نمیبیند و نمیشنود. هرچه برایش اثبات کنی حرف خودش را میزند. این خطرتاک است. عدهای بودند بعد از اینکه انبیای الهی حرفشان را میزدند، اینها میگفتند: «قَالُوا سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا»[2]؛ شنیدیم ولی گوش نمیدهیم، شنیدیم ولی خلافش را انجام میدهیم و این یعنی لجاجت.
ریشههای لجاجت
مسئول هیئت انصار ولایت در ادامه درباره عوامل لجاجت گفت: تعصب کورکورانه و جهالتها از جمله عوامل لجاجت است. دینت را درست بشناس. طرف تعصب کورکورانه روی بعضی از اجزای دینش دارد بدون اینکه آن را شناخته باشد. آن وقت لجاجت میکند و همه را از دین منزجر میکند. اگر انقلابی هم هستی انقلابی لجباز نباشید، انقلابی، لجباز نیست، اهل حق است؛ وقتی فهمید حق چیست و راهش اشتباه هست، تعصب ندارد، کرنش میکند. تعصب [کورکورانه] خوب نیست، عصبیت از اخلاق جاهلیت است.
سخنران این مراسم معنوی تصریح کرد: گاهی عامل لجاجتها، تکبر و استکبار است. آدمی که حاضر نیست حرف کسی را قبول کند و خودش را از بقیه بالاتر میداند، گرفتار لجاجت میشود. شیطان هم به همین مبتلا بود خدا بیرونش کرد. گفت سجده کن، لج کرد و سجده نکرد. استکبار در درون انسان، نشاندهنده وجود کفر پنهان در باطن انسان است. یا گاهی مثلاً بحثی شروع میشود و کش پیدا میکند، طرف ولکن هم نیست، این از استکبار درونی و لجاجت است. مواظب باشید جایی دیدید دارد بحث طول میکشد، شاید اسیر لجاجت شدهاید. خیلی از بحثهایی که طول میکشد از سر لجاجت است. آثار مخرب لجاجت در گفتگوهای دو نفره و چند نفره خیلی بالاتر از اثبات حقی است که میخواهی انجام دهی. یکی دیگر از رویشگاههای لجاجت کینهتوزی است، آدمهای کینهای، بددل و بدبین اهل لجاجتاند. گاهی لجاجت از حسادت است. آدم حسود، لجوج میشود. دیگران چیزهایی دارند که او ندارد، آن وقت با آنها لج میشود. گاهی حقارتهای درونی باعث لجاجت میشود.
وی افزود: گاهی متفاوت بودن و انگشتنما بودن از سر لجاجت است. خیلی از جوانهایی که تیپ مخالف میزنند آدمهای دینگریزی نیستند، سرِ لج افتادهاند. سر برخوردهای بد، بیسلیقگی یک عده، ضعف فرهنگ خانواده و... سر لج افتادهاند با این تیپ دارند لجبازی میکنند. به جای اینکه یک راه عاقلانه پیدا کند به بیراهه زده است. بعد هم گرفتار چیزهای دیگر میشود. لذا نباید با او مثل یک معاند و منحرف رفتار کرد.
ویژگیهای آدم لجوج
این فعال فرهنگی دارالعباده در بیان ویژگی افراد لجوج اظهار داشت: آدمهایی که اهل لجاجتاند در اثبات حرفشان اصرار دارند و مدام تکرار میکنند. آدمهای لجوج هیچ علاقهای به گوش دادن حرف طرف مقابل ندارند، بیشتر حرف میزنند به جای اینکه گوش دهند، عصبانی میشوند، اهل پرخاشاند.
وی اضافه کرد: چرا آدمهای لجوج، لجوجند؟ شاید یکی از دلایل لجاجتشان، کمالگرایی باشد. کمالگرایی بد نیست ولی کمالگرایی غیرمعقول باعث میشود انسان دچار لجاجت شود، زیرا خیلی دست بالا و ایدهآل به همه چیز نگاه میکند و واقعیات را نمیبیند. توان خود و اطرافیانش را نمیبیند و وقتی دیگران مثل او نیستند یا جواب او را نمیدهند، برداشتاش این میشود که دیگران با او دشمناند یا میخواهند او را تحقیر و اذیت کنند در حالیکه طرف نتوانسته، او خیلی ایدهآل فکر میکند!
حجتالاسلام مهدوینژاد در ادامه به انتظارات والدین و عدم توان بچهها در برآوردن آنها اشاره کرد و گفت: بعضی والدین خیلی کمالگرا و ایدهآلیست هستند در حالیکه بچه چنین توانی ندارد و وقتی انجام نمیدهد با او سر لج میافتند. او لجباز نبود، نمیتوانست.
وی در بیان دیگر ویژگی افراد لجوج گفت: انسانهای لجوج، چون نقدپذیر نیستند، لجباز میشوند. علت نقدپذیرنبودنشان هم همان کمالگرایی نامعقول است. فکر میکنند اشتباه نمیکنند و فهمشان درستترین فهم است. فکر میکنند بقیه اشتباه میکنند و آنها همیشه درست میگویند لذا تا اندکی نقدشان کنید، لج میکنند. آدمهای لجوج به خاطر همان کمالگرایی، زودرنج هم هستند، زود ناراحت میشوند که چرا فلان کار نشد و ناراحتیاش را در قالب لجبازی نشان میدهد. ویژگی دیگرشان این است که قدرت نسبی فکرکردن ندارند، به همه چیز مطلق نگاه میکنند. همچنین از ضرر کردن میترسند. تا کسی خلاف منافع آنها حرف بزند با او لج میشوند. ویژگی دیگر: از اینکه بپذیرند اشتباه کردهاند، بهشان برمیخورد و سرِ لج میافتند.
روش برخورد با افراد لجباز
حجتالاسلام مهدوینژاد در خصوص مهارتهایی ارتباط با آدمهایی که لجباز هستند، گفت: با آدمهایی که لجبازند مستقیم مخالفت نکنید، چون زودرنج است، نمیتوانید نقدش کنید، اولش اظهار همراهی کنید و چون برای منافع خودش کار میکند با مهارت باید به او بگویی: من یک چیز را بگویم خودت بین چگونه است. به نظرم رسیده اگر اینجا چنین کاری کنی نفع بهتری میبری.
وی با بیان اینکه در خانواده، بین دو دوست، همکار و... اگر این مهارتها را نداشته باشند نمیتوانند با هم زندگی کنند، گفت: شما فکر نکنید این حرفها، مندرآوردی است [سیره ائمه ماست]. مگر حق امیرالمؤمنین(ع) را نبردند؟! ضایعکردن حق بالاتر از این؟ آن حضرت لجاجت کردند؟! وقتی حضرت دید طرف مقابلش آدمهای لجوجیاند شروع به ارتباط گرفتن کرد، به اینها مشورت میداد. حضرت در نهجالبلاغه میفرماید اینقدر به اینها کمک کردم که احساس گناه میکردم. چرا کمک میکردند؟ برای اینکه وقتی دو نفر لجاجت میکنند، هر دو نابود میشوند، لجاجت شکاف ایجاد میکند و وحدت را به هم میزند و این خطرش بیشتر از غصبی بود که انجام شده بود. بنابراین در مقابل مؤمنینی که ایمانشان ضعف و قوت دارد، باید با این مدل مواجه شد، نباید لج کرد.
سخنران مراسم در ادامه به نمونههایی از لجاجت نکردن در شخصیتهایی چون حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی اشاره کرد و گفت: ایشان مرجع تقلید شیعیان جهان بود. درس خارج فقه حج میدادند، گفتند: من دیروز مطالبی را گفتم، امروز آمدم نظرم را تغییر دهم، مطالبی خواندم که نظرم عوض شده، دیروز اشتباه کردم. اینجا نفس میگوید اگر الان نظرت را عوض کنی همه میگویند این چه مرجع تقلیدی است که شب میخوابد، صبح نظرش عوض میشود اما شجاعت را ببیند، سر لجاجت نیفتادند. یا امام(ره)، فرمودند جنگ، جنگ، تا رفع فتنه از عالم، یکدفعه فرمودند آبرویی که داشتم با خدا معامله کردم، جام زهر را نوشیدم. بنابراین اگر برای خدا کار میکنید، فهمیدید اشتباه کردید یا نتوجه شدید مصلحت بالاتر، چیز دیگری است؛ لجاجت نداشته باشید، مطیع حق باشید.
درمان لجاجت
حجتالاسلام مهدوینژاد تصریح کرد: ما سر زندگی عادی و مادیمان لجاجت نداریم، جنسی بخریم آن طرفتر ارزانتر ببینیم، برمیگردانیم، لجاجت نمیکنیم ولی سر معنویات لجبازی میکنیم. باید خودسازی کرد، اگر انسان خودسازی نکند با خودش و اطرافیات لج میکند. آدمی که لجباز است اصلاً خودسازی نکرده است.
وی در بیان دیگر راههای علاج لجبازی گفت: انسان باید هنگام غلبه احساسات و تحریک نفس امّاره، مرتب سر موضوعات مختلف مخالفت کند. اگر انسان لجبازی هستید، هنر دارید با نفس امّارهاتان لج کنید.
وی افزود: مهمترین راه زدودن همة رذائل اخلاقی درآمدن تحت ولایت اهلبیت(ع) است. وقتی ولایت ائمه(ع) را پذیرفتید لجاجت دیگر معنایی ندارد. وقتی ولیّ خدا را پذیرفتید، حب و بغض و خشم و آرامشت درست و تنظیم میشود. میخواهید لج کنید [با دشمن لج کنید] «اشداء علی الکفار»، با خودمان «رحماء بینهم» باشید.
نتیجه لجکردن در مقابل خدا
مسئول هیئت انصار ولایت ضمن بیان اینکه اگر اهل لجبازی باشید، نابود میشوید، اظهار کرد: خدا با کسانی که اگر حقی را میبینند، اعراض و لج میکنند، دو کار انجام میدهد، [اول اینکه] به پیامبرش میگوید: «ذَرهُم»، ولشان کن، «اَعرِض عَنهُم»، رو بگردان. بنابراین تا جایی که امکان دارد، نزدیک آدمهای لجباز[ی که حق را میفهمند ولی پا روی آن میگذارند] نشوید، از آنها فاصله بگیرید، فرار کنید خودتان را گرفتار نکنید. دومین کاری که خدا میکند، وقتی زمانش رسید میفرماید: «فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ...»[3]، میدانی با لجبازهای تاریخ چه کردیم؟ یک عدهشان را به طوفان گرفتار کردیم، ملخبارانشان کردیم. بر یک عده شپش مسلّط کردیم و... . لج در مقابل خدا و حقیقت [به اصطلاح] پدر از آدم لجباز درمیآورد که آن طرفش ناپیداست. یک پشه به بینی نمرود رفت، با چکش به سرش میزد که آرام شود آخرش هم مُرد. جالب این که این حشرات و حیواناتی که در آیه ذکر میکند از مصادیق اخلاق سماجت و لجاجت هستند. مواظب باشید که لجباز نباشید که هم خودتان، هم دین و ایمانتان، هم اطرافیان و هم ظرفیتهایتان را نابود میکنید.
لجبازی اهالی نااهل مدینه
مهدوینژاد با بیان اینکه یکی از ویژگیهای قاتل حضرت زهرا(س) لجاجت بود، گفت: لحظه آخر که پیامبر(ص) فرمودند که قلم و دوات بیاورید چیزی بنویسم که بعد از من هرگز گمراه نشوید. میخواستند ولایت امیرالمؤمنین(ع)را بنویسند، شروع کرد داد و بیداد کردن که پیامبر(ص) تب دارد، حتی نگفت پیغمبرگفت: این مرد دارد هذیان میگوید. با لجباز دهن به دهن نشوید که بدتر میشود. پیامبر(ص) نمیخواستند کنار بسترشان درگیری شود، چقدر پیامبر(ص) دقیق رفتار کردند. در مقابل حق لجاجت کرد. مگر پیامبر همانی که میخواست بنویسد را بارها نفرموده بود!؟ چرا نمیپذیری؟
وی افزود: امیرالمؤمنین(ع) وقتی میخواست از حضرت فاطمه(س) یاد کند میفرمود: «فَوَاللَّهِ مَاأَغْضَبْتُهَا وَ لَاأَکْرَهْتُهَا عَلَی أَمْرٍ حَتَّی قَبَضَهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیْهِ»[4]؛ به خدا قسم، هیچوقت فاطمه(س) را به کاری مجبور نکردم، هیچوقت بر او غضب نکردم؛ لجبازی نکردم، «وَ لَاأَغْضَبَتْنِی وَ لَاعَصَتْ لِی أَمْراً»؛ او هم هیچوقت مرا به غضب نیاورد و نافرمانی نکرد. بعد حضرت میفرمایند: هر وقت به فاطمه(س) نگاه میکردم همه غمها و ناراحتیها از وجودم میرفت. وقتی به کسی که هیچوقت در عمرش با تو لج نکرده، نگاه کنی غمهای دلت برطرف میشود. برعکس آدمهای لجوج را که ببینی همه غمهای عالم روی دلت میآید. این روزها آنکه غم از دل علی(ع) میبرد رفته، آنکه غم روی دل ایشان میگذاشت، دارد جلوی چشمش راه میرود.
وی در پایان به نمونهای از لجاجت اهل مدینه با حضرت زهرا(س) که منجر به شهادت حضرت شد و لجبازیهای مردم در مقابل فرزندش حضرت اباعبداللهالحسین(ع) در کربلا اشاره کرد.
صوت : هفتگی 13 بهمن 97 - سخنرانی حجت الاسلام مهدوی نژاد ، منطق الخیر 15