حجتالاسلام مهدوینژاد: بیکیفیتی در تمدن اسلامی جایی ندارد. / کیفیت از ایمان به دست میآید/ در جهان امروز باید تسلیحات نظامی و اسلحه داشته باشیم ولی این اصل قصه نیست بلکه اصل ایمان است؛ آن سرمایهای که نباید از دست برود ایمان است.
تصویر : هفتگی 15 دی 97 - سخنرانی حجت الاسلام مهدوی نژاد
جلسه هفتگی هیئت انصار ولایت دارالعباده شنبه پانزدهم دی ماه میزبان جمعی از دوستداران اهلبیت علیهمالسلام بود. در این مراسم حجتالاسلام مهدوینژاد در ادامه بهرهگیری از زلال دریای بیکران نهجالبلاغه ذیل عنوان «منطقالخیر 12» به موضوع «جور و ناجور» و تبیین فرازهای دیگری از نامه 31 پرداخت. خلاصه سخنان حجتالاسلام مهدوینژاد در زیر آمده است:
جوینده، همیشه یابنده نیست
حجتالاسلام مهدوینژاد با بیان این کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام[1] که هر جویندهای به مطلوب و خواسته خودش نمیرسد و هرکس غایب شد حتماً برنمیگردد، اظهار داشت: بعضی از امور خیلی ساده ولی مهم هستند معمولا برخی افراد گول سادگی بعضی امور را میخورند و از اهمیتش غافل میشوند، بعضی نصیحتها چون زیاد تکرار میشوند و عادی میشوند اما خیلی مهماند. معمولا بیشرین ضررهای آدمها برای بیتوجهی به امور ساده است. انسان از جاهایی که غفلت میکند ضربه میخورد. یکی از امور مهم همین موضوعی است که امیرالمؤمنین علیهالسلام اشاره میکنند. وی اضافه کرد اینطور نیست که هر خواهانی به آرزویش برسد، پس چرا وقتی به خواستهای نمیرسی اینقدر جزع و فزع میکنی؟ از طرفی گاهی اصلاً برای به دست آوردن خواسته خود تلاشی نمیکنید و دقتی ندارید؛ اگر اینقدر مهم است که باید برایش جزع و فزع کرد چرا نباید در آن دقت کرد؟
ایمان مشرکانه
وی یکی از قانون از قوانین الهی در این زمینه را برشمرد و گفت: قانون این است که «لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى»[2]، نابرده رنج گنج میسر نمیشود، از تو حرکت از خدا برکت؛ باید بروی زحمت بکشی. گاهی انسان به خاطر اینکه تلاشش را نکرده سراغ معنویات میرود و میگوید معنویت بیاید تلاش نکردة من را جبران کند. مثلاً درس نخوانده ولی به این و آن التماس دعا میگوید که دعا کنند تا نمره بیاورد. هم باید درس بخوانید هم دعا کنید. مولوی میگوید «با توکل زانوی اشتر ببند». باید به خدا توکل کنید و در عین حال به ماشینتان هم دزدگیر بزنید. طرف میگوید اگر دزدگیر داشتم که به توکل نیازی نبود! متأسفانه گاهی ما مشرکانه ایمان داریم و مشرکانه خداپرست هستیم. این که فرد بداند که اگر تمام مسائل امنیتی را هم رعایت کند باز این خدا هست که باید کمک کند تا ماشینش در امان باشد، این ایمان است.
پس هرکس تلاش کند حتماً قرار نیست نتیجه بگیرد. یک گزینه خالی اینجا وجود دارد و آن توکل و ایمان به خداست. این تبصرة قانونِ «از تو حرکت از خدا برکت» است که جاهایی هم هست که تو حرکت میکنی ولی برکت نمیآید.
فکر نکن با حرص زیادی از دست رفتهها برمیگردد. تا خدا نخواهد هیچ چیز اتفاق نمیافتد. خودت را آزار نده بفهم این قانون است. اگر به این اعتقاد داشته باشیم خیلی از دعواها و جزع و فزعها میخوابد.
اگر به این مسئله که چیزی که از دست رفته دیگر برنمیگردد توجه نداشته باشی خیلی خودت را اذیت میکنی. با واقعیات، زندگی کن. اینگونه نیست که هر تلاشکنندهای حتماً به نتیجه برسد. چقدر از افسردگیهایی که الان بین مردم وجود دارد برای همین شکستهاست که نپذیرفتهایم و آمادگیاش را نداریم. این قانون است پس قبول کن و آمادگی پذیرش شکست و محرومیت را داشته باش بعد بلند شو از نو شروع کن.
چرا رفتهها برنمیگردد؟
مهدوینژاد در بیان دلیل اینکه چرا اینطور میشود که آدم سعی میکند و نمیشود و رفتهها برنمیگردد، گفت: گاهی برای این است که سعی کردهای ولی سعی تو بجا نبوده است، لذا طبیعی است که نتیجه نگیری. این را در تمام امورات زندگی خودتان مثل کار، تحصیل، معاشرت و... ریز کنید ببنید چقدر تلاش کردید اما نشده. راه را رفتهاید ولی اشتباهی رفتهاید یا محکمکاری نکرده بودید. گاهی اگر محکمکاری نکنی نابود میشوی وی با ذکر داستانی در بیان دقت نظر پیامبر(ص) در چیدن سنگ قبر میتی گفت: پیامبر(ص) فرمود مؤمن هر کاری میکند درست و محکم انجام میدهد ولو بستن روی قبر مرده باشد.
علت دوم و اصلی، خواست خداست. گاهی راه را درست رفتهای کار بلد هم بودهای اما به مقصدت نرسیدی چون خدا نمیخواست. در خواستن و نخواستن خدا حکمتهایی وجود دارد که صحبت کردن در مورد آن وقت زیادی لازم دارد، مثلاً خیری در این چیزی که میخواستی نبود قرار بود گرفتار شوی خدا نگذاشت به نتیجه برسی. حالا ما نفهمیدهایم داریم غر میزنیم عیب از خدا نیست از فهم ماست. یا اینکه به خیر و شرش ربط ندارد، خدا امتحانت کرده. خدا میخواست قدرتنمایی کند میخواست ضعفهایت را به رخت بکشد برای همین نگذاشت به نتیجه برسی. شاید بپرسید یعنی باید ما ضرر کنیم که خدا قدرتنمایی کند؟ بزرگترین ضرر این است که انسان خدا را فراموش کند. شاید اگر موفق میشدی، خدا را فراموش میکردی و گمراه و تباه میشدی؛ برای همین خدا نخواست!
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَمِ»[3]؛ خدا را از به هم خوردن تصمیمها، باز شدن گرهها، از اینکه کاری میخواستم بکنم دقیقا برعکسش را کردم و کاری نمیخواستم که را انجام دادم؛ شناختم. وی افزود: گاهی خدا همه رشتهها را پنبه میکند. گاهی خدا بیجهت (از نظر ما) اوضاع را به هم میزند. خدا ربّ ماست؛ یعنی ما را تربیت میکند رب همه چیز است همه چیز در تسخیر اوست و او میداند چه چیزی برای ما خوب یا بد است. برای همین است که فرمودهاند هر کار میخواهی بکنی بگو انشاءالله. همه اشیا و اسباب برای تربیت انسان و در دست خدا هستند و خدا گاهی یکدفعه اوضاعت را هم میریزد تا ببیند چه کارهای.
دنیا، سرای تربیت
خدا یکسری بندههای ناخوب دارد که وقتی اوضاع به هم میریزد بیتربیتی میکنند و به زمین و زمان فحش میدهند، همه را مقصر میدانند الا خود را. ولی بندههای خوب که خدا میخواهد تربیتشان کند وقتی اوضاع به هم میریزد زود به سراغ حکمت مسئله یا سراغ ضعفهای خودشان میروند. بعد هم خدا را شکر میکند.
برای چه خدا این کار میکند؟ برای اینکه در این دنیا تربیت شویم. باید برگردیم به سوی خودش (خدا) اما مشغول کارهای دیگر شدهایم؛ این ره که تو میروی به خدا نمیرسد. عمری که رفت برنمیگردد قدر همدیگر را بدانیم، گاهی رفاقت اگر به هم خورد دیگر برنمیگردد با زندگی بازی نکن خراب شود مثل اولش نمیشود.
وی در ادامه به شعری زیبا از فروغی بسطامی که میگوید
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصود یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
اشاره کرد و گفت: بسطامی نمیگوید تلاش نکن، نمیخواهد آیات و روایات را نفی کند بلکه میخواهد بگوید اینطور نیست که هرکس تلاش کرد به مقصود برسد. که صد البته به مقصود نرسیدنهایمان هم اغلب تقصیر خودمان است.
بندگییمان درست نیست و زمین بندگیمان به خاطر گناهان و اشتباهات خودمان پر از چاله و مانع است. اگر زمین بندگی صاف باشد اگر تو را قِل بدهند صاف میروی به سمت مقصد. ما به مقصد نمیرسیم چون مسیر صاف نیست پر از گناه، مال حرام و ... است، لذا رسیدن به مقصد طول میکشد.
خسارت بزرگ
سخنران مراسم ادامه داد: در ادامه امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود اصل فساد و خسارت بزرگ، بر باد دادن زاد و توشه آخرت است. فرصت محدود دنیا بستری است برای تعالی روح ما، چرا زاد و توشهات را خراب میکنی؟! «فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى»[4]، فساد اصلی، از دست دادن زاد و توشه آخرت است.
«وَ لِكُلِّ أَمْرٍ عَاقِبَةٌ، سَوْفَ يَأْتِيكَ مَا قُدِّرَ لَكَ»[5]؛ برای هر کاری آخری است. بزودی آنچه برای تو مقرر شده میرسد. از دنیا بیش از حد مخواه.
در دنیا قناعت کن و بقیه وقتت را بگذار برای آباد کردن آخرت و تعالی روحت. یادمان نرود برای چه به این دنیا آمده ایم، آمدهایم تا خلیفهالله شویم و به سوی خدا برگردیم. اصل قصه دنیا این است.
کم با برکت و زیاد بیبرکت
امیرالمؤمنین علیهالسلام در ادامه فرمود که تجارت بدون خطر نمیشود. و فرمود چه بسیار چیزهای کم که برکت زیادی داد. ا گر در دنیا بخواهی تجارت کنی حواست باشد که زیاد شدن مال مهم نیست، آنچه مهم است برکت مال است. مال اگر حلال باشد مقدار کمی از آن هم تأمینت میکند ولی اگر مال زیاد اما حرام باشد خرجت را بالا میرود. وی با اشاره به داستانی که شخصی برای مسافرت از امام علیهالسلام استخاره خواست گفت: جواب استخاره آن فرد بد بود اما بی توجه به آن به مسافرت رفت و تجارتی کرد که اتفاقاً سود بالایی هم داشت. بعد از سفر خدمت حضرت آمد و گفت بر خلاف استخارهای که گرفتید سود بالایی هم نصیبم شد. حضرت فرمودند اما یک نماز صبح از تو قضا شد. وی ادامه داد: گاهی محاسبههای ما غلط است برای همین در پولها برکت نیست. چیزی به نام برکت هست که وقتی برود زیادها هم کم است و اگر باشد کمها هم زیاد میشود. در تجارت معنوی هم زیادی عمل ملاک نیست بلکه کیفیت عمل و نیت مهم است. نیتت برای خدا باشد کیفیت عمل را بالا ببر و کارها و اعمالت را خوب و محکم انجام بده.
دینداری باکیفیت
یک عده برای عبادت کردن، به ختمهای طولانی یا نمازهای زیاد چسبیدهاند اما میبینی مثلاً اخلاقشان بد است و... . روایت میفرماید عبادت به کثرت نماز و روزه نیست، بفهم؛ رفتارها و دینداری باکیفیت مهم است و این پایه مباحث تمدن اسلامی ماست، تجارت دنیایی و آخرتی باکیفیت در معارف ما از اهمیت ویژهای برخوردار است. اگر میخواهیم در صنعت یا عبادت پیشرفت کنیم باید کار با کیفیت انجام دهیم، اصلاً کار و عبادت بیکیفیت در تمدن اسلامی جایی ندارد. کیفیت از ایمان حاصل میشود. شهید رجایی(ره) گفته بود آمریکا از اسلحه ما نمیترسد خودش از ما بهترش را دارد؛ آمریکا از ایمان ما میترسد. الان هم کشور به تسلیحات نظامی و اسلحه نیاز دارد، باید داشته باشیم؛ به هیچکس هم نمیدهیم، ولی اسلحه اصل قصه نیست والا عربستان اسلحهاش از ما بیشتر است ولی ایمان ندارد و برده آمریکاییهاست. ایمان اصل است؛ آن سرمایهای که نباید از دست برود همین است.
رفتهای که به خیمه برنگشت...
در کربلا مدتی از جنگ گذشته بودند و مقداری هم کار پیش رفته بود؛ حضرت زینب سلامالله محضر امام حسین علیهالسلام آمدند و فرمودند نمیخواهید جنگ را تمام کنید؟ حضرت فرمودند: اگر پرنده قطا را رها میکردند در آشیانه خودش میآرمید؛ کنایه از اینکه آنها جنگ شروع کردند و دست برنمیدارند.
حضرت رو به آسمان کرده و فرمودند: خدایا اگر قرار است در این نبرد کمکمان نکنی و ما پیروز نشویم عوض این را جای دیگر به ما بده. خدا هم نصرت کرد، نصرت ظاهری نبود ولی نصرت باطنی اتفاق افتاد. و آن این است که همه عالم دیوانه امام حسین علیهالسلام هستند. لذا گاهی تو جایی تلاشی میکنی که ایزد در بیابانت باز دهد.
حجتالاسلام مهدوینژاد در پایان با ذکر توسل به ساحت نورانی علیاصغر علیهالسلام گفت: یکی از کسانی که رفت و برنگشت علیاصغر علیهالسلام بود، امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند گاهی رفته برنمیگردد؛ در حالی که به برگشتش امید هم داشتهای؛ هنوز تمام اهل خیمه به برگشتن اباالفضل علیهالسلام به خیمه شک داشتند که به برگشتن علیاصغر علیهالسلام شک نداشتند. وی توسلش را با بیان نقلی از علمای بزرگ و ارباب مقاتل درباره مصیبت بابالحوائج شش ماهه کربلا به پایان برد.
[1]. «لَیْسَ کُلُّ طَالِبٍ یُصِیبُ وَ لَا کُلُّ غَائِبٍ یَئُوبُ وَ مِنَ الْفَسَادِ إِضَاعَةُ الزَّادِ وَ مَفْسَدَةُ الْمَعَادِ …»؛ نامه 31 نهج البلاغه.
[2]. نجم، آیه 39.
[3]. حکمت 250.
[4]. بقره، آیه 197.
[5] نامه 31 نهج البلاغه.
صوت : هفتگی 15 دی 97 - سخنرانی حجت الاسلام مهدوی نژاد