متن مداحی زمینه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
دلم تنگه نرنج از من یه ماهی هست نخوابیدم
روی پاهام پر از زخم یه ماهی هست نخندیدم
سفر اینقد طولانی کدوم شهرو دیاری
همه موهامو سوزوندن نگو خبر نداری
گلایه ای نکردم به عمه آخه خودش خیلی گلایه داره
شبا تا صبح رباب میگه با گریه که نشد کربلا بارون بباره
بابا بابا برگرد اینجا
من هر جا که زمین خوردم فقط اسم تو رو بردم
نمیدونی که من بابا بدون تو کم آوردم
یه شب از ناقه افتادم تو بیابون بابایی
چقد من صدا کردم که تو بگو کجایی
همه تنم کبود میبینی یه جوری زد برام نفس نمونده
بابا از کربلا با تازیونه نبودی دشمنت مارو کشونده
بابا بابا برگرد اینجا
تو که رفتی حیا هم رفت روی دستام طناب اومد
سکینه با رباب اونشب توی بزم شراب اومد
تورو تو طشت آوردن منو دق دادن اونجا
تورو با چوب هی میزد امون از دست دنیا
آبله هام زیادن نیگا کن که مثل مادرت قدم خمیده
تورو ازم گرفتن ای عزیزم یتیی مثل من دنیا ندیده
بابا بابا برگرد اینجا
****