کوچه باریک دنیا تاریک
کوچه باریک دنیا تاریک
از دور کم کم میشد نزدیک
از دور کم کم میشد نزدیک
تا سایه ی شوم قدم قدم جلو اومد
قدام نرسید نفهمیدم چجوری زد
یکی زد اما دو تا بود انگار
یه طرف سیلی یه طرف دیوار
وای مادر وای مادر
وای مادر وای مادر
بد جور خندید پشتم لرزید
روی نامه پاشو کوبید
انگار نمیدید منم همونجا وایسادم
مادر یه گوشه منم یه گوشه افتادم
نمیدید دیگه چشای مادر
شونه ی من شد عصای مادر
وای مادر وای مادر
وای مادر وای مادر
وای مادر وای مادر
وای مادر وای مادر
کوچه باریک دنیا تاریک
کوچه باریک دنیا تاریک
از دور کم کم میشد نزدیک
از دور کم کم میشد نزدیک
تا سایه ی شوم قدم قدم جلو اومد
قدام نرسید نفهمیدم چجوری زد
یکی زد اما دو تا بود انگار
یه طرف سیلی یه طرف دیوار
مادر از درد راهو گم کرد
از رو چادر رد شد نامرد
بس بود به خدا یه ضربه زد که کاری شد
گوشواره شکست ..
میزنه دور از چشای بابا