زنان عاشورائی-رباب همسروفادارامام حسین علیه السلام
رباب مادر حضرت سکینه وعلی اصغر،دختر"امرأ القیس بن عدی بن اوس بن جابربن کعب بن
علیم کلبی" است.
پدر اودردوران خلافت"عمر"ازشام به مدینه آمد،وازآیین عیسی(ع) به دین اسلام گروید،
وازسوی خلیفه به امارت قبیله"قضاعه"منصوب گشت.
اوهنگام بازگشت به وطن خودبا امیرالمومنین علی (ع) ملاقات کرد،وازشخصیت اوآگاه شد،
وحسن وحسین رادرکنار پدرزیارت کرد...
سخنان شیرین و دلنشین علی،وجمال دلربای او وفرزندان،وشخصیت بی نظیر این خاندان
امرءالقیس رابرآن داشت که سه دخترخود:"محیاة،سلمی،رباب"را به ترتیب
به عقد حضرت علی وامام حسن وامام حسین درآورد وبه این پیوند ناگسستنی افتخارکند...
صفا ومحبت متقابل رباب وحسین فوق العاده زیاد بود،وهیچ یک فراق یکدیگرراتحمل نمی کردند!
امام حسین دراشعاری که به وی منسوب است می فرماید:
من منزل ومأوایی رادوست دارم که رباب وسکینه درآن باشند،ودرفراق آنان
شب چنان طولانی گردد که مثل اینکه دیگرشب هانیز به آن پیوسته است.
من حاضرم همه اموال خودرا درراه دوستی رباب وسکینه ام خرج کنم،
دراین باره ازهیچ سخنی اباندارم!
ترجمه:
لعمرک اننی لا احب دارا تکون بها سکینة والرباب
اجتهماوابذل جل مالی ولیس للائمی فیها عتاب
ولست لهم وان عتبوا مطیعا حیاتی اویغیبنی التراب
ان اللیل موصول بلیل اذا زارت سکینة والرباب (1)
درواقعه کربلا بر رباب همچون سایر زنان مصیبت عظمی وارد شد
ازیک طرف داغ شهادت فرزندش وازطرف دیگر شهادت امام حسین همسرعزیزی که
همه زندگی اش محسوب می شد.
در آن روز عاشورا و در آن حماسه عظمی وروزواقعه تنها زنی که ازهمسران امام حسین
با اوهمراه بود همین رباب بود زیرا شهربانو درولادت امام سجاد(ع) بدرود حیات گفت،
ولیلی نیزظاهراً دراین تاریخ وفات کردهبود،وازدیگربانوان نیز دراین وقایع
اثری دیده نشده است.
اما رباب گام به گام،سیدالشهداء حرکت کرد،ودرروز عاشورا چون حسین شهید شد،
او آن چنان خودراباخت و بی تاب شد که نزدیک بودجان بدرکند!لذا با تأثر و تألم فراوان
وبا چشمانی اشکبار این اشعار راسرود:
ان الذی کان نوراً یستضاء به بکربلاء قتیل غیر مدفون ٍ
سبط النبی جزاک الله صالحةً عنا وجنبت خسران الموازین
قدکنت لی جبلاً صعباً الوذ به وکنت تصحبنا بالرحم والدین
من للیتامی ومن للسائلین ومن یعنی ویأوی الیه کل مسکین ٍ
والله لا ابتغی صهراً بصهرکم حتی اغیب بین الرمل والطین(2)
ترجمه:
حسین که نورپرفروغی بود،درکربلا شهید شده وبدون دفن افتاده است.
ای فرزند پیامبر! خداوند ازسوی ماجزای نیکت دهد، وازخسران میزان
دورت بدارد.
حسین جان!تو برای من به منزله کوه محکمی بودی که به تو پناه می آوردم،
ودرمصاحبت ورفتار بادین ومهربانی معاشرت می کردی.بگو ببینم بعد ازاین یتیمان
ودردمندان به کجا پناه برند؟ومستمندان ومسکینان کدام دری رابکوبند؟
ای همسرعزیزم!(تو آن چنان در دل من جای گرفته ای) که سوگند به خدا جز تورا
رغبت نمی کنم،وبغیر ازحسین دل به کسی نبندم تازیرخاک هادفن شوم.
رباب تنها یک سال بعدازشهادت امام حسین زنده ماند،وآن چنان ناله و شیون کرد،
ودرفراق ابدی شوهر بسوخت،وازآب گواراوسایه درخت وخانه دوری جست و
لب به غذای پخته نزد،ودرکنار تربت حسین(ع) به عزانشست وافسردگی راپیش گرفت
وچنان گریه های سوزناک و آه های غمگینانه ازدل کشید،واشک هافروریخت که
آب دیده اش تمام شد وتوان حرکتش به پایان رسید وخودرادرزیرخاک به حسین رسانید،
وبه پیامبر خداگفت:یا رسول الله!سوگند به خدا جزتوپدرشوهری نگزینم،و
تنها افتخارعروس بودن تو و زهرا (س) وعلی(ع) رابسر دارم و
با این انگیزه به شما می پیوندم!(3)
سلام و درود خدابر این زن وفادارومادر وهمسرداغدار امام حسین او
برهمه همسران ومادران شهدا