﷽
#متن_اشعارروضه
•
#مناجات_ابتدایی
•
اگرچه پر ز گناهم خدا ببخش مرا
تو را به آبروی مرتضی ببخش مرا
.
تمام دار و ندارم دو قطره ی اشک است
قبول کن کم و ناچیز را ببخش مرا
.
سرم به بازی دنیا عجیب گرم شده
که رفته است ز یادم جزا ؛ ببخش مرا
.
همیشه معصیتم را ز خلق پوشاندی
فدای معرفتت بی صدا ببخش مرا
.
کجاست گریه و زاری در سحرهایم
نمانده است برایم بکاء ببخش مرا
.
امید من به کمیل است و در زدن هایم
ببین نرفته گدا هر کجا ببخش مرا
.
به لحظه ی لحظه ی عمرم گدای زهرایم
تو را به حضرت خیرالنساء ببخش مرا
.
شکسته ام چقدر قلب مهدی زهرا
برای این همه خبط و خطا ببخش مرا
.
خوشم از این که به لیل و نهار خود دارم
همیشه بر روی لب این نوا ببخش مرا
.
به جز حسین بلد نیستم دگر نامی
به حق کشته ی کرببلا ببخش مرا
.
به حق آن که به گودال دست و پا میزد
به حق آن که سرش شد جدا ؛ ببخش مرا
به حق آن که تنش زیر سمّ مرکب ماند
به حق آن که لبش خورده پا ؛ ببخش مرا