حال و هوای این دلم عزم شلمچه داره
اونجا که از زمینش بارون خون میباره
مقری که جاذبهاش ما همه رو گرفته
اونجا که بوی چادر فاطمه رو گرفته
همونجا که هوای کرب و بلا رو داره
واسه غروباش دلم بدجوری بیقراره
هنوز صدایی میرسه داریم میریم به کربلا
به عشق دیدن حرم پرکشیدن تا به خدا
جونُ به کف گرفتن یه عده عاشقونه
تا رد پای غریبه رو خاکمون نمونه
اما حالا چیکار کنم شرمنده شهیدم
میون زندگیها جای اونو ندیدم
تو رفتی مردونه ولی قنداقی از تو اومد
یا اینکه از بعضیاتون هیچ اثری نیومد
اشک چشای مادرت سوزوند دلم رو بازم
خودت بگو چجوری با این غمم بسازم
رفتی که چادرارو رو سرا محکم کنی
این کشور جدا از مُدای عالم کنی
اما داری میبینی حرمتا رو شکستن
یه عده با بهونه چه بیخیال نشستن
دردا یکی دوتا نیست خدایی کم آرودم
اگر که رهبرم نبود من تا حالا میمردم
دعایی کن به حق من تا که خدایی باشم
میون کاروون کرب و بلایی جاشم
آخه یه چند سالیه اذن حرم نداده
آرزومه اربعین برم حرم پیاده
تا که یادم نرفته غرق سعادتم کن
دعای دیگه ای و اهل شهادتم کن
آرزومون شهادت
سبک و شعر:#عبدالحسین_شفیع_پور
دانلود مداحی این شعر:
صوت : رفتی که چادرارو رو سرا محکم کنی