خیمه گاه - کربلایی عبدالحسین شفیع پور

۲۵ اسفند ۱۳۹۶

904

0 نظر

حال و هوای این دلم عزم شلمچه داره اونجا که از زمینش بارون خون میباره مقری که جاذبه‌اش ما همه رو گرفته اونجا که بوی چادر فاطمه رو (بیشتر ...)

۱۶ بهمن ۱۳۹۶

990

0 نظر

ای مادر، گرفته این دل ، زغصه های ،هرشبت چرا گرفتی، زدخترت رو ، تورا به جان، زینبت مرومرو زپیش من تورا به جان بی کفن ای (بیشتر ...)

۱۶ بهمن ۱۳۹۶

814

0 نظر

ممنون مادر که دربزمت ماروبازم (دعوت کردی)2 بیمارتیم شِفا بی بی (بیشتر ...)

۱۷ آبان ۱۳۹۶

941

0 نظر

پاشو زجا برادرم که خواهرت قدش خمید از این سفر چهل روزه غیر بلا چیزی ندید پاشو برادر، آروم ندارم میخوام که سر رو، شونت بذارم داداش، دلم (بیشتر ...)

۱۳ آبان ۱۳۹۶

605

0 نظر

با هر قدم، که میزنم، انگارحرم، روبرومه این قدما، مسبب، رسیدن ، به آرزومه نفس نفس، ذکرت آقا، روی لبا، برقراره بارون غم ، نم نم آقا ، ازاین (بیشتر ...)

۲ آبان ۱۳۹۶

618

0 نظر

یه عمه تنها مال تو، تموم غمها مال من فراق بابا مال تو، داغ یه سقا مال من شبای بیخواب مال تو، گرمی آفتاب مال من حجاب و معجر (بیشتر ...)

۲ آبان ۱۳۹۶

690

0 نظر

#سینه_زنی_واحد_کند چشماتو بستی و هنوز (چشم انتظارم)۲ هضمش برام سنگینه که (بابا ندارم)۲ دنیا عجب نامرده که، فاصله ها رو میذاره منظورمو خوب (بیشتر ...)

۲۷ شهریور ۱۳۹۶

705

0 نظر

این اشک دونه دونه خداخودش میدونه بـرا غـم تـو بـوده ،الـهی کـه بـمـونه نیومدن حدی داره،بگو میام سراغت چقد عذابم میدی،چشام مونده به (بیشتر ...)