#سینه_زنی_واحد_کند
چشماتو بستی و هنوز (چشم انتظارم)۲
هضمش برام سنگینه که (بابا ندارم)۲
دنیا عجب نامرده که، فاصله ها رو میذاره
منظورمو خوب میدونی، سرت چرا تن نداره؟
دور افتادی از بدنت، سنگت زدن ز روی بام
تنت که مونده کربلا، سرت اومد به شهر شام
باور ندارم، بابام تو هستی
اینقد نبودی، رو پام نشستی
خستم ولی عیبی نداره
ترکم نکن دل بیقراره
«بابا حسین جان»
چشمات داره حرف میزنه، (چرا سفیده؟)۲
داره میگه طاقت نداشت، (چیا که دیده؟)۲
یادم میاد اون روزایی، سرم بودش به روی پات
میگفتی دختر گلم، بابا فدای اون چشات
گفتم یه روز محبتت، تلافی میشه بابایی
حالا رو پای دخترت، آروم بخوابی لالایی
انگشترت کو، آوردی یا نه؟
یک چیز دیگه، آب خوردی یا نه؟
تشنس بابام آبی بیارید
روی لباش مرهم بذارید
«بابا حسین جان»
حالا که اومدی پیشم، (نگو بمونم )۲
غصه نخور، قدم خمید، (کبوده جونم)۲
دست عدو بزرگ بودش، که اینجوری کبود شدم
تا تو بودی منم بودم، رفتی و خاک و دود شدم
راستی بگو عموم کجاست، قول داده بود آب بیاره
نگو که کشتنش بابا، دلم دیگه تاب نداره
حالا که نیستید چرا بمونم؟
موندن براچی؟، میخوام بدونم.
مرگم بده، حقم نی موندن
اینا منو خارجی خوندن
«بابا حسین جان»
سبک و شعر:#عبدالحسین_شفیع_پور
دانلود سبک
👇👇👇