آمدم تا غلامتان باشم
کفتر روی بامتان باشم
گفتم آقا سلام،منتظره
یک علیک السلامتان باشم
تو و اولاد تو همه شاهند
من غلام تمامتان باشم
او تا رسید شیون و غوغا شروع شد
سینه زنی عالم بالا شروع شد
ذکر حدیث پیروهن سرخ کودکی
حرف لباس یوسف زهرا شروع شد
والله هاهنا ذبح طفلنا الرضیع
دیگر لهوف خواندن آقا شروع شد
یک تیغ کند کار خودش را تمام کرد
غارت نمودن تنش اما شروع شد
صوت : شب دوم محرم 97 - کربلای معلی - روضه - آمدم تا غلامتان باشم
-----------------------------------------
هنوز زینب کبری کنار دلبر هست
هنوز عمه ی سادات با برادر هست
هنوز رَخْتِ اسیری به تن ندارد کس
هنوز ناله ندارد عمو به دادم رَس
هنوز قاسم و اکبر هنوز عبدالله
هنوز ساقی تشنه کنار ثارالله
هنوز خیمه ی ارباب غرق احساس است
هنوز دور ِحرم رَدِّ پای عباس است
هنوز آنچه زیاد است در حرم آب است
کجا ز سوز عطش شیرخواره بی تاب است؟
هنوز صید نگشته ست بچه آهویی
و تازیانه نخورده ست هیچ بانویی
آقا پدرم پیر غلام جلسات پدرت
پسرم سینه زن روضه اکبر پسرت
مادرم خادمه و دخترکم گریه کن است
و خودم عزتم این شدم خاک درت
بینش اهل حقیقت که حقیقت بین است
در تو بینند حقیقت که حقیقت این است
من اگر جاهل گمراهم و گر شیخ طریق
قبله ام روی حسین است و همینم دین است
صوت : شب دوم محرم 97 - کربلای معلی - شعرخوانی - زینب کبری کنار دلبر هست
کلیدواژه ها:
شب دوم محرم 97 - حاج حسن خلج - متن روضه خلج 97 - متن اشعار محرم 97 حسن خلج - متن شعرخوانی حسن خلج محرم 97