مداحی های محرم 96 به محض اجرا در لینک های زیر قابل دریافت می باشد
شب چهارم محرم 95 حاج حسن خلج :
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
منم قاهر منم والی منم قالب
منم لحظه به لحظه درد را طالب
حسین ابن علی را اولین نائب
علی ابن حسین ابن علی ابن ابیطالب
منم دریای بی ساحل
منم پیغمبری که کربلا بر او شده نازل
نه یک بخشش تمام بخش هایش کاملا کامل
تمام کربلا با سوره های قاسم و عون و علی اکبر و ایات کوتاه علی اصغر و
ایات مکی ابوفاضل منم انکه سنان و ازرق و خولی و شمر و حرمله
با هم مرا گشتند هی قاتل
همین که چشم وا کردم خودم دیدیم علی اکبر ارباب پیش چشم بابایم قدم میزد
قدم میزد دل بابا و نظم شانه های محکم عباس و سقف اسمان را با قدم هایش بهم میزد
برای قد بابایم خمیدن را رقم میزد
همین که چشم بستم در میان دشت غوغا شد
همین که چشم وا کردم بمیرم قاتلش از پیکرش پا شد
نفهمیدم چه شد از حال رفتم
تا صدایی امد از دشمن چرا ساکت نشتید ای فرزند رشیدش در میان خاک صحرا اربا اربا شد
هراسان نجمه را دیدم که بالای سر نعشی کشیده
گویا داغ امام مجتبی دیده
که قاسم هست اگر چون ان جگر گوشه برایش مثل ان روزی که می امد
جگر های حسن در تشت حالا پیکر قاسم میان دشت روی خاک پاشیده
دوباره چشم بستم ناگهان تسبیح خاک کربلا افتاد از دستم
صدای داغ هل من ناصرا در گوش من پیچید
پدر بر روی دستش برد علی اصغر
دل خانم رباب اشوب شد ترسید گمانم قاتلش را که کمان برداشت
بین ان جماعت دید نمی گویم چه شد اما پدر خون علی اصغرش را در هوا پاشید
نمی گویم چه شد اما پدر در موقع برگشت می لرزید
نمی گویم چه شد اما پدر گم کرد دست و پای خود را و
عبایش را به سرعت دور او پیچید
همین که رفت پشت خیمه من هم رفتم از حال و
همین که حال من امد به جابش خودم دیدم که دارد میرود با چکمه شمر انجا
توی گودال دوباره رفتم از هوش و صدای شیحه اسبی
که خون میریخت از زین و تن و سم و سر و یال و دهانش
باعث این شد بفهمم که پدر بی گمان رفته
و با علم امامت خود ببینم که پس از شمر لعین در گودی گودال
با نیزه سنان رفته و از بس لطمه دیده سر به نوک نیزه
با زحمت نه با یک تکان رفته
و زینب بعد از انی که نیزه و شمشیر ها را پس زده
سمت حرم لطمه زنان ...
منم من حضرت سجاد راوی هزاران روضه مکشوف
انجا که خودم دیدم سر بابا ز روی نیزه اش افتاد
منم اصلا خوده روضه که هی مجلس به مجلس میرود از کربلا تا شام
منم ان مجلسی که سوخته زیر اتشی که ریخته از بام
منم ان مجلسی که اخرش از اول لبریز اشکش میشود پیدا
منم ان مجلس کنج خرابه
اه وقتی روضه خوانی میکند طفل سه ساله با سر بابا
منم ان مجلسی که روضه اش پایان نمی گیرد
در این مجلس رقیه تشنه است اما نمی دانم چرا باران نمیگیرد
منم ان مجلسی که دعوتی هایم برای خواند ن روضه سر بر روی نی ماندست
منم بی تاب منم خسته منم غمگین منم والی
منم قالب علی ابن حسین ابن علی ابن ابیطالب
صوت : شب چهارم محرم 95_روضه_منم قاهر منم والی منم غالب
----------------------------------------------------
بعد از بابا از این دنیا دلم خون
حال زارم روزا شبها پریشونه
هر شب تو رو دیدم روی نی ها امون از دل
دیدم پریشونت شده زهرا امون از دل
دیدم چشمات خون زینب پریشونه زیر تازیونه
ای وای از این غربت
*************
با چشم خون از تو خیمه تو رو دیدم
زار و خسته پیش عمه میلرزیدم
قاتل رسیده بود توی گودال کنار تو
دیدم تموم میشه با یک خنجر بهار تو
روی خاک صحرا زدی تو دست و پا غریبونه بابا
ای وای از این غربت
صوت : شب چهارم محرم 95_زمینه_بعد از بابا از این دنیا دلم خونه
----------------------------------------------------
چهل ساله که دلم با درد غربت اشناست
لهوف گریه هام مقتل داغ کربلاست
کابوس هر شبم سرای روی نیزه هاست
یه نیمه روز دار و ندارم رو روی خاکا دیدم
خودم توی حصیر تن بی سر بابا رو چیدم
با دیدن شیر خواره ای یه عمره که بی قرارم
جوون رعنا میبینم با اه لیلا می بارم
ای وای چه ارزویی داشتم
چه لاله رویی داشتم
عجب عمویی داشتم
**********
هیچ جایی مثل شام دنیا سرم خراب نشد
تو کوچه ها نبود دل حرم کباب نشد
هیچ جایی بد تر از اون مجلس شراب نشد
لبای قاری من و لب های چوب بوسه میزد
دستای من بسته بود و کاری ازم بر نیومد
توی خرابه قصه کسی شبیه من نشد
شبیه خواهرم کسی با پیرهنش کفن نشد
ای وای از این زمونه بیداد
خواهرم از پا افتاد
کنار بابا جون داد
صوت : شب چهارم محرم 95_واحد_چهل ساله که دلم با درد غربت آشناست
----------------------------------------------------
عمریست کشیدم به دلم بار غمت را
عمریست کشیدم سر دوشم علمت را
عمریست به دل نقش نمودم به خط اشک
ای خون خدا شعر خوش محتشمت را
باز امده از راه گدای همه روزه
کوتاه مکن سایه لطف و کرمت را
سوگند به زینب برسان لحظه اخر
بر دیده این غم زده خاک قدمت را
تا جان دوباره منه دلمرده بگیرم
بفرست مسیحا به دل مرده دمت را
کن قسمت من باز که بیچاره ترینم
اقا که ببینم شب جمعه حرمت را
صوت : شب چهارم محرم 95_واحد_عمریست کشیدم به دلم بار غمت را
----------------------------------------------------
دوری تو من و حیرون میکنه
غم عشقت دل و داغون میکنه
میشینم رو برو عکس حرمت
حتی عکسش دلم و خون میکنه
تو دلم عکس ضریح و کشیدم
دل و دلتنگی و با تو فهمیدم
نا خودآگاه اشک چشمم چکیده
هر موقع اسم شما رو شنیدم
من به شور هیئتا بسته شدم
من به اشک روضه وابسته شدم
کجا رسمه عاشقی ندیدنه
بذار تا پر بکشم خسته شدم
دلم و دست نگاهتون میدم
دست چشمای سیاهتون میدم
دست عباس قرص ماهتون میدم
دست اون شیر سپاهتون میدم
صوت : شب چهارم محرم 95_شور_دوری تو منو حیروون میکنه
کلید واژه ها :
حسن خلج محرم 95 - خلج۹۶ - خلج۹۶ - خلج ۹۶ - خلج۹۶ - حاج حسن خلج محرم 96 - واحد خلج 96 - روضه خلج 95 - روضه خلج 96 - زمینه خلج 95 - شب چهارم محرم 95 - شب چهارم محرم 96 - متن شب چهارم محرم 95 حسن خلج - شب چهارم محرم - شب چهارم مداحی محرم 96 - متن مداحی محرم 96 - متن شعر حسن خلج - متن اشعار حسن خلج - شعر خلج - واحد شب چهارم محرم 96 خلج - روضه دل انگیز شب چهارم محرم - lpvl 96 - حاج حسن خلج - حسن خلج محرم 96 - psk og[ 96 - متن مداحی محرم 96 - متن مداحی محرم 95 - سبک روضه - سبک مداحی حسن خلج - سبک واحد حسن خلج - سبک شعرخوانی حسن خلج - شب چهارم محرم - شب 4 محرم 96 – شب 4 محرم 95 - محرم 95 مسجد حضرت امیر