باور نمی کنم که دوباره نشسته ام
با چشم تر کنار در کربلای تو
آن روز کوفه حال و هوایی عجیب داشت
وقتی نگاه ها همه رنگ فریب داشت
وقتی وقت عبور از صف آهنگران شهر
گویا خبر ز روضه شیب الخضیب داشت
با دیدن سه شعبه و سر نیزه هایشان
بر روی لب ترنم ام الیجیب داشت
من عزیز آمدم اینجا و اسیرم کردند
وای بر حال اسیری که بیاید اینجا
آقا نمیگویم نیا کوفه ولی سربسته میگویم
اگر همراه آری زینبت را فکر فردا کن
آقا نمیگویم نیا کوفه ولی سربسته میگویم
اگر همراه آری اکبرت را فکر لیلا کن
این به دلداری و آن گرم دل آرایی بود
گفت و گوهای دو دلداده تماشایی بود
صوت : شب اول محرم 97 - کربلای معلی - روضه - باور نمی کنم که دوباره نشسته ام
--------------------------------------
بنویسید مرا یار اباعبدالله
اولین بنده ي دربار اباعبدالله
منتظر مانده دیدار اباعبدالله
من کجا و سر بازار اباعبدالله
تا خداهست خریدار اباعبدالله
عاشق آن است که دیدار کند یارش را
بارها جان بدهد دید اگر دارش را
باز آماده کند جان دگر بارش را
فاطمه پیش خدا، پیش برد کارش را
هر که افتاد پی کار اباعبدالله
وقت هجران به گریبان چه نیازي دارم
به دل بی سروسامان چه نیازي دارم
با لب پاره به دندان چه نیازي دارم
به سرشانه اینان چه نیازي دارم
تا سرم هست به دیوار اباعبدالله
صوت : شب اول محرم 97 - کربلای معلی - واحد - بنویسید یار اباعبدالله
کلیدواژه ها:
محرم 97 - شب اول محرم 97 - حسن خلج محرم 97 - شب اول محرم 97 حاج حسن خلج - روضه مسلم 97 حسن خلج