برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: شناخت انحرافات جامعه اسلامی در کلام پیامبر اکرم(ص)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفیعی
تاريخ پخش: 30-01-97
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رفیعی: «بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین الحمدلله رب العالمین و صلاة و السلام علی سیدنا محمد و علی آله الطیبین و الطاهرین سیَما بقیة الله فی الارضین و لعن علی اعدائهم اعداء الله اجمعین»
در ایام و لیالی پر فیض ماه شعبان قرار داریم. در آستانهی موالید این ماه، میلاد حضرت أباعبدالله الحسین(ع)، میلاد برادر بزرگوارشان حضرت ابالفضل العباس(ع)، میلاد زین العابدین امام السالکین امام علی بن الحسین(ع). این موالید را تبریک عرض میکنیم. انشاءالله از فیوضات ماه شعبان که ماه پیامبر گرامی اسلام است. ماه روزه و دعاست، ماهی است که مقدمه ماه رمضان است، عزیزان به بهترین نحو استفاده کنند. ماه شعبان مناجات شعبانیه دارد که این مناجات، یکوقتی حضرت امام رهبر کبیر انقلاب میفرمودند: مناجاتی است که بسیاری از معصومین(ع) آن را میخواندند و این خودش نکتهای است که اهتمام ائمه(ع) را به این مناجات بسیار عالی و بلند میرساند.
بحث ما در این جلسه با شما بینندگان عزیز برنامه سمت خدا و با شما دوستان گرامی و مخاطبین محترم در رابطه با هشدارهای پیامبر گرامی اسلام در آخرین خطبهشان بود. خطبهای که مرحوم شیخ صدوق در کتاب ارزشمند ثواب الاعمال نقل کردند و میفرمایند: رسول خدا هنگامی که خواستند این خطبه را ایراد کنند، سه مرتبه از مردم خواستند جا باز کنند تا افراد بیشتری در مسجد حضور پیدا کنند. آنگاه به ایراد این خطبه در بیان آثار منفی گناه و آثار سوء معصیتها پرداختند. امروز بحث ما روی این فراز هست که رسول خدا فرمودند، اگر کسی فاحشه و فحشایی را در جامعه اشاعه بدهد، «من أذاعَ فاحشة» مانند کسی است که به آن عمل کرده و خودش آن کار را انجام داده است.
یکی از نکاتی که باید روی آن توجه شود این است که فحشاء و کار زشت که البته در لسان قرآن و روایات فحشاء بیشتر به انحرافات جنسی گفته میشود مثل زنا، مثل رابطه با نامحرم، مثل ترویج صحنههای محرک ولی کلمه فحشاء اعم است. هرنوع رفتار زشتی را فحشاء میگویند. ممکن است این فحشاء در گفتار باشد. کسی فحش بدهد، ممکن است در نوشتار باشد، کسی حرفهای زشت بنویسد. ممکن است در رفتار باشد، کسی در رفتار و حرکاتش کارهای ناپسند انجام بدهد ولی به طور طبیعی منظور از فاحشه و فحشاء که آیهاش را خواهم خواند، از سوره نور، منطور گناهان جنسی است. بینندگان عزیز میدانید انسان یک موجود اجتماعی است. با هم زندگی میکند، ارتباط دارد. جامعه هم تشکیل شده از افراد مختلفی، زیبا و زشت، جوان و پیر، زن و مرد، اگر قرار شود در این جامعه حدود نباشد، اگر قرار باشد مرز نباشد، سنگ روی سنگ بند نمیشود. در مسائل اقتصادی ما حق مالکیت داریم، شما در هر خانهای حق نداری ورود کنی. از هر مغازهای حق نداری جنس برداری. در خودرو حق مالکیت داری. این خودرو برای بنده است و هرکسی نمیتواند سوار شود. حتی این حق مالکیت و حدود اجتماعی را کودکان هم قائل هستند. بچهای که نه قرآن خوانده، نه حدیث خوانده، حتی هنوز با الفبای فارسی آشنا نیست. بچهای که مهدکودک میرود و سه، چهار ساله است. اگر دوستش که هم سن و سال اوست، از کیف این کیک یا خودکاری بردارد، داد و فریاد میزند. نمیداند حق مالکیت یعنی چه، اما فطرتاً تشخیص میهد این کیک را مادرش برای او گذاشته است. چرا دیگری برداشته است. این یک چیز طبیعی است.
حالا در جامعه اسلامی یا مطلق جوامع، جامعه به طور کامل اگر قرار باشد با حضور اقشار مختلف، زیبا و زشت و جوان و پیر و کودک و نوجوان و زن و مرد، اگر قرار باشد در مسائل جنسی و اخلاقی هرکسی از هر طریقی به ارضاء بپردازد، به هر شکلی دلش میخواهد با هرکسی ارتباط برقرار کند سنگ بنای جامعه از هم میریزد. اسلام برای این ارتباط تعریف ایجاد کرده است. گفته: روابط زن با مرد در چهارچوب ازدواج، ازدواج شرعی، اگر کسی میخواهد همسر اختیار کند، این خانم همسر اوست. وقتی همسر او شد دیگر نمیتواند با نامحرم دیگری روابط داشته باشد، حتی با محارمش محدودیت دارد. متعلق به این آقا و برای این آقاست. اگر طلاق گرفت عده دارد. اگر شوهرش فوت کرد عده دارد. برای این ارتباط محرم و نامحرم حدود میگذارد. نگاه به نامحرم حرام است. به مردها بگویید: چشمشان را فرو ببندند. به زنها بگویید: چشمشان را از نامحرم و نگاه شهوت آمیز فرو ببندند. لمس بدن نامحرم و روابط با نامحرم حرام است. وقتی این شد طبیعتاً جامعه چیزی به نام خانواده در آن شکل میگیرد. این دختر برای این آقاست. این پسر برای این آقاست. معلوم و معین است. حدود و مرز معین است. اگر قرار باشد این مرزها بشکند این میشود فاحشه. فحشاء میشود. فحشاء یعنی شکستن مرزها و حریمهای روابط در جامعه در بحث خاصی که عرض کردم، و الا هر رفتار زشتی را فحشاء میگویند.
طبیعتاً اگر کسی بیاید تصاویر دیگران را منتشر کند و عکس ناپسند در فضای مجازی بگذارد، فیلم بگذارد، هر عاملی که تحریک میکند افراد را به روابط زشت و ناپسند، اینها همه مصداق این فحشاء محسوب میشود و قبح گناه را بشکند و قبح روابط با نامحرم را بشکند. لذا خیلی از عزیزان حواسشان جمع باشد. یکی از مشکلاتی که ما در جامعه داریم همین است که تعریف و حدود این روابط گاهی معین و مشخص نیست. «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» (نور/19) در ارتباط با فحشاء و زشت، ما سه مطلب داریم. 1- مرتکب کار فحشاء، کسی که فحشاء مرتکب میشود. 2- کسی که این را منتشر میکند. یعنی عکس این آقا، تصویر این آقا، داستان زندگی این آقا را در فضای مجازی و جاهای دیگر تعریف میکند. 3- کسی که نه عامل است، نه مروج است. قط دوست دارد، خوشش میآید. به او میگویند: خبر داری زندگی فلان هنرپیشه را، عکس خانمش را در فضای مجازی گذاشتند؟ خوشش میآید و دوست دارد. خبر داری فلانی رابطه نامشروع داشته است؟ نه مروج است و نه خودش عامل است، فقط خوشش میآید. این آیه میفرماید: آنهایی که دسته سوم دوست دارند فاحشه در جامعه پخش شود،«إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» عذاب دردناک دارند هم در دنیا و هم در آخرت.
همینجا روایتی را عرض کنم که آمده منظور از این آیه این است، «مَنْ قَالَ: فِي مُومِنٍ مَا رَأَتْ عَيْنَاهُ وَ سَمِعَتْ أُذُنَاهُ» اگر کسی دربارهی مؤمنین چیزی را نقل کند که خودش دیده، آقا فیلمش را نشان داده من دیدم. یا شنیده، این روایت میفرماید: جزء کسانی است که خدا میفرماید: «فَهُوَ مِنَ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ» (وسائل الشيعة، ج 17، ص 211) پس آیه نوزده سوره نور شامل کسانی میشود که دوست دارند، خوششان میآید پخش شود آبروی دیگران یا خودشان اقدام میکنند به پخش فحشاء. الآن در این برنامه نمیخواهم بگویم ارتکاب فاحشه چقدر زشت است، نه این روشن است. کار زشت، زشت است. بحث من چیز دیگری است، این حدیث پیغمبر امروز چیز دیگری میفرماید. میفرماید: کسانی که فاحشه و کار زشتی را پخش میکنند، اینها مثل کسانی هستند که انجام دادند. «مَنْ أَذَاعَ فَاحِشَةً كَانَ كَمُبْتَدِئِهَا» (كافي، ج 2، ص 356) یعنی بنده میشنوم فلانی یک کاری را کرده است، فیلمش را در فضای مجازی بگذارم. در روزنامهها پخش کنم، نقل کنم. خود این نقل و اذاعهی فحشاء کار زشتی است. چرا؟ چون 1- باعث میشود قبح گناه بشکند. 2- آبروی یک مؤمن ریخته شود. 3- امنیت عمومی از بین برود. 4- بد آموزی دارد و بقیه هم یاد میگیرند.
معروف است میگویند: یک مجنونی کنار خرمن گندم نشسته بود. یک کسی به او گفت: مبادا این خرمن را آتش بزنی؟ گفت: چه کار خوبی، نمیدانستم میشود آتش زد، آتش زد. شما وقتی نقل میکنی فلانی ابنطور ارتباط پیدا کرده است، یا با یکی دوست شده مرتکب یک خیانت شده است. خود نقلش بد آموزی دارد. به همین جهت خدمت امام کاظم(ع) آمد و عرض کرد: آقا دربارهی یک بنده خدایی، یک چیزی گفتند. مثلاً گفتند: فلانی فلان کار را کرده است. من از خودش پرسیدم، گفته: دروغ است و انکار کرده است. چه کنم؟ امام کاظم فرمود: «کذّب سمعک و بصرک» هم گوشِت را تکذیب کن، هم چشمت را. خودش میگوید: نکردم. بعد آقا فرمودند: ولو پنجاه نفر بگویند: این کار را کرده، خودش میگوید: نکردم، تو خودش را تأیید کن.
وقتی پنجاه نفر یک چیزی را بگویند، آدم احتمال قوی میدهد که انجام داده است. ولی خودش میگوید: نه، امام میگوید: بگو انشاءالله انجام نداده، این همان حفظ آبرو است. اسلام برای حفظ آبرو خیلی اهمیت قائل است. چرا؟ قوه قضائیه میخواهد بررسی کند، برود تحقیق کند. میخواهند استخدامش کنند، یک جایی بروند تحقیق کنند. میخواهند دختر بدهند و پسر بدهند باید بروند تحقیق کنند. بحث من در مباحث مربوط به جذب و استخدام و جرم شناسی نیست. اما شما در جامعه از کسی فیلمی را آوردند. همانجا از بین ببر و پخش نکن. یا در یک ماشینی، در یک خانهای، چیزی از کسی دیدی، حق نداری این را انتشار بدهی. اذاعه فحشاء، پخش آبروی مردم موجب میشود که قبح گناه در جامعه شکسته شود و افراد به معنای دیگر رو بیاورند به آن گناه و آموزشی پیدا کنند.
بحثی که امروز مطرح کردیم طبیعتاً دلیل این شدت برخورد اسلام با اذاعه فحشاء بخاطر همان حفظ آبروست. البته فحشاء شامل اشاعه تهمت میشود. اشاعه مراکز فحشاء میشود. یک کسی سیدی مبتذل تولید میکند. اذاعه فحشاء است. یک مرکزی باز کرده افراد آنجا بیایند مرتکب فحشاء شوند. اذاعه فحشاء است. یک شبکه ماهوارهای زده و در آن شبکه صحنههای فساد را ترویج میکند. اشاعه فحشاء است. یا یک آقایی در خانه ، شبکههای ماهوارهای که گاهی شبکههای مفید هم دارد، اما آمده این را قرار داده روی شبکههای انحرافی، که بچه و خانواده خودش با دیدن این صحنهها تحریک شوند، این اشاعه فحشاء است. استفاده تبلیغی از چهرههای زنان آرایش کرده یا افرادی که از این طریق میخواهند کالایشان را تبلیغ کنند. در کشور ما این اتفاق کمتر میافتد. اما در تبلیغات خارجی گاهی میبینید رقص و موسیقی و آواز و صحنههای مبتذل برای اینکه کالایی تبلیغ شود. اینها همه میشود اشاعه فحشاء، گشودن مراکزی که اقدام به پخش این جور امور میکنند. سیدی و نوار پخش میکنند، اینها همه میشود اشاعه فحشاء، اگر کسی فحشاء را در جامعه اشاعه بدهد، مثل کسی است که انجام داده است «كَمُبْتَدِئِهَا».
بخش دوم که من به عنوان مقابله با این بحث عرض میکنم، این است که اسلام راه حلی که برای برخورد با ان موضوع داده چیست، که نه فحشاء در جامعه شکل بگیرد، نه پخش شود. آن برخورد و راهکار عنوانی است به نام حیاء، روایات ما و مبانی دینی ما تأکید فراوانی روی ترویج حیاء در جامعه دارند. من چند روایت را اول بخوانم. اول این حدیث را از رسول گرامی اسلام بخوانم. فرمود: «مَا كَانَ الْفُحْشُ فِي شَيْءٍ قَطُّ إِلا شَانَهُ» (أمالي مفيد، ص 167) هرجا فحش و کار زشت بیاید، این باعث ننگ است و باعث آبروریزی است. «وَ لا كَانَ الْحَيَاءُ فِي شَيْءٍ قَطُّ إِلا زَانَهُ» هرجا حیاء و شرم بیاید، باعث زینت است و باعث زیبایی است. بهترین پوشش در روایات ما حیاء است. «أحسن ملابس الدين [الدنيا] الحياء» (غررالحكم، ص 257) بهترین پوشش برای انسان در دین و دنیا حیاء است. «الْحَيَاءُ خَيْرٌ كُلُّهُ» (من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 379) حیاء همه خیر است.
«الحياء مفتاح كل الخير» (غررالحكم، ص 257) حیاء کلید همه خیرهاست. اصلاً عجیب است و در روایت داریم «الحياء هو الدين كله» (كنز، ج 3، ص 121) اصلاً دین همه حیاء است. حیای منفی هم داریم ولی بینندگان بدانید امروز دشمنان ما دست روی از بین بردن شرم و حیاء گذاشتند. یعنی کسی که میآید بحث حجاب اجباری و غیر اجباری را مطرح میکند و یا روسری به سر چوب میکند و یا روزی را اعلام میکند برای بی حجابی در میان جامعه، این بحث این نیست که حجاب شرعی است، دینی است، کشور دارد، الزامی و قانونی است. این بحث شکستن قبح گناه است. شکستن حریم و مرز حجاب و حیاء است. یک جامعه دینی، این جامعه خطوط قرمزش را وصیتنامه شهداء تعیین میکند. شهدایی که همین روزها هنوز دارد بدنشان تشییع میشود. به عنوان مدافع حرم، به عنوان شهدایی که بدنشان تفحص میشود. شما در این وصیتنامهها نگاه کنید.
هفته گذشته در کاشان یادواره چهار شهید در یک خانواده رفتم. یعنی مادری که چهار شهید تقدیم نظام کرده و جلسهای بود من شرکت کردم. همه درخواست این مادر شهید از من یک جمله بود. آن اینکه در جامعه حیاء، دین، حجاب رعایت شود. این حق دارد به این انقلاب، برای اینکه چهار جوان تقدیم کرده است. عزیزان بیننده که خیلی از شما درد دین دارید، میدانید یک خار به پای بچه ما برود صدای ما درمیآید. مادری که چهار جوان تقدیم کرده است. شهدایی که چند روز قبل به عنوان مدافع حرم در کشور تشییع شدند، بعضی از اینها سه، چهار فرزند کوچک دارند. من میشناسم! این بچه دو سالهای که پدرش را از دست داده خطوط این انقلاب را وصیت نامه این شهید تعیین میکند و در آن وصیت نامه توقع زیادی از ما ندارد. میفرماید: حجاب، نماز، دین، انقلاب، نظام، حفظ شود.
عرض من این است که دشمن امروز روی شکستن حریم دست گذاشته است. من نمیخواهم بگویم هرکسی کم حجاب است یا بد حجاب است الزاماً فساد اخلاقی در زندگیاش است. نه! متدین است، مؤمن است، اهل روزه و نماز است، ساختار خانوادگی این بوده است. مقام معظم رهبری فرمودند: ما به درون خانهها کار نداریم. هرکسی اختیار خودش را دارد. اما جامعه دینی باید سبقهی دینیاش حفظ شود. چطور شما در جامعه دینی مثلاً قوانینی وضع میکنید که راننده باید کمربند ببندد و از این سرعت بیشتر عبور نکند، حفظ و قوام یک جامعه دینی به حفظ ارزشهایش است و یکی از این ارزشها حجاب است. کسانی که مینشینند بحث میکنند آیا این در زمان معصومین اینطور بوده یا آنطور بوده، اینها معلوم است. گاهی بهانه است برای فرار از مسئولیت، این صریح آیات قرآن است. در سوره احزاب، در سوره نور، به پیغمبر میگوید: به زنانت بگو، به زنان مؤمنین بگو که اینها جلابیب، یعنی لباسهای بلند. وقتی میگوید: به مؤمنین بگو چشمشان را فرو ببندند از نامحرم، مجموعه این آیات و روایات را که روی هم میریزیم، نتیجه میگیریم اسلام دلش نمیخواهد، حریمهای جامعه بشکند. حرمتها باید حفظ شود. لذا امروز دشمن دست روی بحث عفت و حیاء گذاشته است.
اگر عفت و حیاء در جامعه از بین رفت، همه ارزشها از بین میرود. رسول خدا فرمودند: اگر تمام انبیاء خلاصه شود، عصاره دعوتشان یک جمله است و آن این است «إِذَا لَمْ تَسْتَحي فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ» (أمالي صدوق، ص 510) کسی که حیاء ندارد، هرکاری از او انتظار میرود. یعنی بی حیایی دروغ میآورد. بی حیایی بی عفافی میآورد. بی حیایی تهمت میآورد. بی حیایی سرقت میآورد. من این حدیث را از رسول خدا بخوانم. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُ الْحَيِيَ الْمُتَعَفِّفَ» خدا انسانهای با حیاء و عفیف را دوست دارد. برعکس «وَ يُبْغِضُ الْفَاحِشَ الْبَذِيءَ السَّائِلَ الْمُلْحِفَ» (أمالي طوسي، ص 39) انسانهایی که فحشاء میکنند، بد دهان هستند، حرمتها را میشکنند، خدا از اینها بدش میآید. باید ببینیم در حیاء از چه کسی باید حیاء کنیم. از چه باید حیاء کنیم؟ من چند موردش را برای شما میشمارم.
1- حیاء از خدا؛ بالاترین حیای انسان «أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَ اللَّهَ يَرى» (علق/14) خدا را ناظر ببینیم.
2- در روایات داریم از این دو فرشتهای که مأمور شما هستند، «ليستحيي احدكم من مليكه» هرکسی از این دو فرشته خودش رسول خدا میفرماید شرم کند. یک کسی داشت حرفهای اضافی میزد، امیرالمؤمنین فرمودند: تو میدانی این حرفهایی که مینویسی دو فرشته املاء میکنند و مینویسند و خدا این را میبیند. طوری حرف بزن که شرمنده نشوی.
3- «أحسن الحياء استحياو من نفسك» (غررالحكم، ص 257) بالاترین حیاء این است که انسان از نفس خودش حیاء کند. خودت را جهنمی نکن و به آتش نیانداز. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَة» (تحریم/1) از این سه حیاء بگذریم، دیگر میشود حیاء از رسول خدا، حیاء از ائمه معصومین، مگر ما نمیگوییم: شما زندهاید، یعنی در واقع به منزله زنده هستید. «اشهد انک تشهد مقامی، أنت حی عند ربک، تسمع کلامی» ما را میبینید و صدای ما را میشنوید. حیاء از افکار عمومی، حیاء از خون شهدا، حیاء از پدر و مادر، حیاء از بزرگتر، حیاء از علماء، بالاخره نقطه مقابل اذاعه و اشاعه فحشاء مسأله شرم و حیاء است که باید روی آن دقت شود.
این بحث شرم و حیاء را ما به برخی از مصادیقش میپردازیم. 1- حیاء گاهی در گفتار است. 2- گاهی در رفتار است. 3- گاهی در حرکات است. 4- گاهی در کتابت و نوشتن است. 5- گاهی در امور مالی است. حیاء در گفتار یعنی الفاظی که آدم به کار میبرد، الفاظ بی حیایی نباشد، الفاظ بی ادبی نباشد. خانوادهها خیلی حواسشان جمع باشد. مخصوصاً مادران و پدران در خانه، مربیان و مسئولان و سخنرانان، صاحبان تریبون، چرا در روایات ما اینقدر تأکید شده شوخی ناپسند نداشته باشید. «ایاک و المزاح» بپرهیزید از مزاح و شوخی چون آبرو را میبرد. اصل شوخی عیب ندارد اما متأسفانه بعضیها به قیمت جوک و لطیفه با ارزشها بازی میکنند. برای معصومین لطیفه درست میکنند. برای ارزشهای نظام، شهداء، انقلاب، امام و جنگ، نه، مزاح خوب است اما نه به قیمت دروغ و تهمت، نه به قیمت شکستن حریم، اولین مورد حیاء، حیاء در گفتار است.
وقتی قرآن میخواهد داستان یوسف را نقل کند چقدر با عفاف و حیاء مطرح میکند. حتی فیلم سازان ما، اگر فیلمی هم میسازند، درست است آن صحنه فیلم میخواهد در پایان پیام خوبی را برساند، اما در مقدماتش، در بیست قیمت از سریال گفتار بازیکنان گفتاری نباشد که آموزش منفی داشته باشد برای بیننده، ممکن است قسمت آخرش را نبیند. اما این فرزندی که در روی پدرش میایستد، این دختر و پسری که در یک فضای بسته پارک با هم ملاقات میکنند و الفاظ ناپسند رد و بدل میکنند، خیلی باید حواس فیلمسازان مخصوصاً فیلمهای روی صحنه سینما باشد. چون در سیما بیشتر رعایت میشود. دقت شود یکوقت خدای نکرده حیاء در گفتار مراعات شود.
2- حیاء در رفتار است. قرآن به زنان پیغمبر میفرماید: محرک راه نروید. یعنی راه رفتن میتواند محرک باشد. الآن در خانه بعضی مادرها جلوی دختر و پسر بزرگ رعایت نمیکنند. بعضی پدرها رعایت نمیکنند. پدر بزرگوار نگو دخترم کوچک است. امروز آقایان علوم روانشناسی میگویند: حتی گفتارها، تغذیه، رفتارها در دوران بارداری در شیردهی روی بچه مؤثر است. چرا اسلام میگوید: روابط پدر و مادر در حضور بچه کوچک شیرخوار هم نباید باشد؟ رعایت کنند. پدر نگوید: این دختر کوچک است. این پسر کوچک است. مادر بگوید: پسر من دو سال دارد. اگر پای من عریان بود، بدنم در خانه باز بود. تمام اینها در رفتار بچهها در آینده مؤثر است و شما پدر و مادر مقصر هستید. در منزل پوشش داشته باشید. هم پدر و هم مادر، در رفتار هم باید حیاء باشد. خانمهایی که به کوچه و خیابان میآیند، کارمندان خانم در ادارات و مراکز، رفتارها نباید رفتارهای بی حیایی و محرک باشد.
3- در حرکات، گاهی یک گوشه چشم انسان بی حیایی است. بعضی با چشم حریم حیاء را میشکنند. حرکات انسان هم، اشارات انسان هم باید درونش حیاء باشد.
4- حیاء در کتابت و کتاب نویسی، نامه نویسی و فیلمنامه نویسی، در روزنامه و در فضای مجازی که از افراد پیامهایی را میگذارند. این حیاء باید رعایت شود.
5- در روایات و آیات نورانی قرآن اشاره به حیای مالی شده است. درست است طرف ندارد اما نباید خودش را کوچک کند، تحقیر کند، خدای نکرده مرتکب حرام شود. قرآن کریم میفرماید: عدهای از مسلمانان در صدر اسلام فقیر بودند اما کسی آنها را میدید فکر میکرد ثروتمند هستند. چرا؟ از بس عفت داشتند. حفظ حریم میکردند. اینها مجموعه عرایض ماست در رابطه با موضوع بحث شکستن حرمت جامعه و بحث حیاء. همینجا این نکته را متذکر شوم. عزیزانی که نقش آموزشی دارند، از معلمان، از اساتید، مربیان، مشاوران، توجه به این نکته داشته باشند که اینها رازدار هستند. اگر عزیزی نزد شما میآید و مشاوره میگیرد، اگر دانش آموزی سر و رازی را برای معلم میگوید، اگر فرزندی در خانه با مادرش یک چیزی را مطرح میکند، مواظب باشید اشاعه این راز و این سر و این موضوعی که در مشاوره مطرح شده، خودش مصداق همین اشاعه فحشاء است. خیلی باید حواس جمع باشد. حفظ آبروی افراد.
پیغمبر گرامی اسلامی کسی را که مرتکب فحشاء شده بود، حد بر او مسلم شده بود، حد را برای او اجرا کردند. به نام مائض اسلمی، حد زنا بر او اجرا شد. پیغمبر وقتی برمیگشتند دیدند دو نفر دارند پشت سر این کسی که حد خورده صحبت میکنند. در روایت دارد حضرت اینها را به شدت مذمت کردند. به شدت تشر زدند و فرمودند: این کار شما کار بسیار زشتی است. او خلافی کرد و حدش را خورد اما اینکه شما دارید پشت سر او حرف میزنید. گاهی اوقات مخصوصاً شنیدهها، همه حرفهای ما در مورد دیدهها بود. گاهی حقیقت ندارد. یک کلاغ چهل کلاغ است. یک نگاهی بوده به یک رابطه جنسی تبدیل کردند. یک پیامی بوده تبدیل کردند به یک رابطه حرام، اینها خیلی زشت و بد است. مواظب باشیم اشاعه اینطور امور هم حرمت را در جامعه میشکند، هم گناه اخروی دارد. آیهاش را خواندیم. قرآن کریم میفرماید: «لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» هم در دنیا که در دنیا شاید منظور همان حدود و آبرو باشد. در آخرت عذاب الیم دارد. ألیم به معنای عذاب دردناک است.
اینکه رهبری عظیم الشأن هم در مورد فضای مجازی فرمودند: ورود به حریم خصوصی افراد جایز نیست. خیلی مهم است توجه به این نکته که اسلام به آبروی مؤمن اهمیت زیادی داده است. حتی حرمت مؤمن از حرمت کعبه در روایات بالاتر شمرده شده، دلیلش همین نکته است که نمیخواهد اعتماد افراد به یکدیگر از بین برود. انشاءالله خداوند به همه ما توفیق عمل عنایت بفرماید. در این برنامه یادی میکنیم از مرحوم آ سید محمد کاظم یزدی که ایشان صاحب عروة هستند. عروة الوثقی یک کتاب فقهی است که تمام علماء و مراجع ما بر این کتاب حاشیه میزنند و رسالههای عملیه هم مطابق با این کتاب هست. مرحوم یزدی صاحب عروه که قبرشان در نجف اشرف هست، این کتاب بزرگ فقهی را نوشتند و فروعات زیادی را مطرح کردند. یعنی خیلی از احکام ریز که در رسالهها نیامده است در این کتاب آمده است. نام و یاد و خاطره این عالم بزرگ و مجاهد را گرامی میداریم و به روان پاکش و به روان پاک همه مراجع و علما به ویژه روح ملکوتی امام درود میفرستیم. انشاءالله خداوند همه ما را عامل به دستورات دین قرار دهد. میلاد و تولد امام حسین(ع)، حضرت ابالفضل و امام سجاد(ع) را تبریک عرض میکنیم.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
قرائت صفحه 294 قرآن کریم؛ آیات 5 تا 15 سوره مبارکه کهف:
«ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَ لا لِآبائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِباً «5» فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً «6» إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا «7» وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً «8» أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً «9» إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ هَيِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً «10» فَضَرَبْنا عَلَى آذانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَداً «11» ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصى لِما لَبِثُوا أَمَداً «12» نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً «13» وَ رَبَطْنا عَلى قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً «14» هؤُلاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْ لا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً «15»
ترجمه: آنان و پدرانشان هيچ علمى به اين سخن (يا به خداوند) ندارند. اين كلمهاى كه از دهانشان بيرون مىآيد، تهمت بزرگى است و جز دروغ نمىگويند. پس بيم آن مىرود كه اگر به اين حديث (قرآن) ايمان نياورند، تو در پى آنان خود را هلاك كنى! البتّه ما آنچه را روى زمين است، زينت براى آن قرار داديم تا آنان را بيازماييم كه كدامشان بهتر و نيكوتر عمل مىكنند. و ما (سرانجام) آنچه را روى آن است، به صورت خاك و زمينى بىگياه قرار مىدهيم. آيا پنداشتهاى كه اصحاب كهف و رقيم، از نشانههاى شگفت ما بودند؟ آنگاه كه آن جوانمردان به غار پناه بردند، گفتند: پروردگارا! از سوى خود رحمتى به ما عطا كن و براى ما رشدى در كارمان فراهم ساز. پس ما تا چند سالى كه در آن غار بودند، بر گوشهاى آنان (پردهى خواب و بيهوشى) زديم. سپس آنان را برانگيختيم (و بيدارشان كرديم) تا معلوم سازيم كدام يك از آن دو گروه، مدّت خواب و درنگ خود را دقيقتر شماره مىكند. ما داستان آنان (اصحاب كهف) را به درستى براى تو حكايت مىكنيم. آنان جوانمردانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند و ما بر هدايتشان افزوديم. و ما به دلهايشان نيرو و استحكام بخشيديم، آنگاه كه آنان بپاخاستند و (برخلاف عموم مردم) گفتند: پروردگار ما همان پروردگار آسمانها و زمين است، هرگز جز او (كسى را به) خدايى نخواهيم خواند، چرا كه در اين صورت حرف خطايى گفتهايم. آنان قوم مايند كه به جز او، خدايان ديگرى گرفتهاند. چرا آنان دليل آشكارى بر خدايان خود نمىآورند؟ پس كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند، دروغى افترا بندد؟
صوت : 30 فروردین 97 - شناخت انحرافات جامعه اسلامی در کلام پیامبر اکرم (ص)
ویدیو : 30 فروردین 97 - شناخت انحرافات جامعه اسلامی در کلام پیامبر اکرم (ص)