حاج سید رضا نریمانی

۲۷ شهریور ۱۳۹۷ 29329 0 نظر

برای خیر من همیشه فتح باب میکنی

به رسم بنده‌پروری مرا خطاب میکنی

بساط خانه‌ی کرم همیشه فرق میکند

دعا نکرده هم مرا تو مستجاب میکنی

خداشناسیِ من از محرمت شروع شد

زمان گریه در وجودم انقلاب میکنی

به ارضیان و عرشیان چقدر فخر میکنم

برای نوکری مرا که انتخاب میکنی

همین که دور می‌شوم مرا به روضه میکِشی

زمین که میخورم به سوی من شتاب میکنی 

به گردش دو دیده‌ات شفاعت قیامت است

در این جهان به ما کرم علی‌الحساب میکنی

چه خوبم و چه بد، مرا به دست دیگران مده

خودت مرا عذاب کن، اگر عذاب میکنی

دوباره خواب دیده‌ام پیاده سوی کربلا

روانه‌ام ز مرقد ابوتراب میکنی

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی خالی‌ام اگر پر از شراب میکنی

به زیر دشنه هم دعا برام میکنی، ولی

بگو چرا محاسنت به خون خضاب میکنی؟!

 

شاعر: محمدجواد شیرازی 

 


صوت : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - مناجات - برای خیرِ من همیشه فتحِ باب میکنی

------------------------------------------

روایت داریم پیغمبر وارد شد دید بی‌بی گریه میکنه.

_چی‌شده دخترم؟!

گفت: بابا! بچه‌ای که در رَحِم دارم با من حرف میزنه. چند روز هم هست، کار الانش نیست. اما امروز فرق کرده. 

_چرا؟ _از دیروز تا قبلش وقتی باهام حرف میزد هی میگفت:« اَنَا الغَریب»

 اما از امروز حرفاش فرق کرده هی داره میگه «اَنَا العَطْشان» 

پیغمبر شروع کرد روضه بخونه بی‌بی هم گریه کنه. پیغمبر وقتی روضه‌ش تموم شد بی‌بی هم مفصّل گریه کرد.

عرضه داشت: بابا! کسی هست کربلا برای حسینم گریه کنه؟ نکنه غريب باشه!؟ شما هستید؟ _نه. _باباش علی هست؟ _نه. _من هستم؟ _نه. _حسنم هست؟ _نه دخترم.

یهو بی‌بی یه آهی کشید، آه پسرم؛ پس کی هست برای حسینم گریه کنه؟

(پیغمبر خدا مژده شما رو داده)

_دخترم نگران نباش؛ از امّت من یه عده‌ای میان؛ اینا مثل زنها برای حسینت داد میزنن....

گفت : بابا، حالا که اینجوریه من همه‌شون رو میخوام شفاعت کنم. کار همه‌شون با خودم باشه...

اصلا من میخورم زمین که اینا نخورن. اصلا من میرم پشت در برای اینا، من سیلی میخورم اینا زنده باشن...

ممنوتیم یازهرا...

همچین که عبدالله دید دور عمو رو گرفتن، هرکسی داره میزنه. از دور داره مشاهده میکنه؛ نیزه‌ها بالا میره پایین میاد. شمشیرها بالا میره پایین میاد. از دور یه عده ایستادن دارن سنگ میزنن، هوا پر گرد و خاک شده؛

-چه‌خبره؟ سر عموم داره چه بلایی میاد؟

" والله لا ا‌ُفارِقُ عَمّی ٖ" 

عمه دستم‌و رها کن، من بدون عمو نمیتونم. عمه من نمیتونم زنده باشم و ببینم جلو چشمام عموم رو میزنن. یه بار بابام تو کوچه‌ها زنده بوده دیده چطور مادرش رو زدن بسه.... 

دستش رو از دست عمه کشید، دوید به سمت گودال. تا وارد گودال شد دید عجب خبریه؛ یه تیر تو سینه‌ست، پیشونی شکسته‌ست، یه نیزه تو پهلوئه. سرتاپا پر تیر و تیغ و نیزه و شمشیر و سنگه.

-چه‌خبرائیه؟ چه بلایی سرِ عموم آوردن؟!

یهو دید اون نامرد پرید تو گودال، میخواد بشینه رو سینه‌ی عموش؛ اومد جلو، گفت نمیذارم، مگه اینکه از رو جنازه من رد بشی. تا شمشیر رو آورد بالا به حسین بزنه دستش رو آورد جلو. شمشیر رو زد به دستش، دستش به پوست آویزون شد...

یهو اباعبدالله بغلش رو باز کرد. آخ عبدالله بیا تو بغل من. همچین که پرید تو بغل حسین، حرمله بلند شد تیرو برداشت، اصلا نذاشت این دوتا به هم برسن، تا پرید تو بغل عمو تیر رو نامرد زد...

 


صوت : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - روضه - به زیرِ دشنه هم دعا برام میکنی

------------------------------------------

دلم مثل بابا توی خون تپیده

یه چیزایی دیدم که هیچکی ندیده

دیدم توی گودال، عموم رفته از حال

زیر دست و پاشون، تنش شد لگدمال

دیگه هرچی داشتن آوردن تو گودال

عموم رو غریب گیر آوردن تو گودال

جلوی عموم آب میخوردن تو گودال

همه سنگ و تیرها میخوردن تو گوال

دیدم زد تو گلو با نیزه

از اسب افتاد عمو با نیزه

جسمش شد زیر و رو با نیزه 

بابام توی کوچه، منم که تو اینجا

نشد که سپر شیم، برا تو و زهرا

خدا رو هزار شکر همین‌جا میمیرم

نمیمونم و بعد عزاتو بگیرم

خدایی عذابه، بی‌تو زنده موندن

ببینم که قاتل میخنده جلو من

بابام بعد کوچه، شبا رو نخوابید

با چه حالی هر روز مغیره رو می‌دید

کُشتن بابام حسن رو کوچه

دیده سیلی زدن رو کوچه

عمری سوزونده من رو کوچه

 

*شاعر : داوود رحیمی

 


صوت : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - زمزمه - دلم مثلِ بابا توی خون تپیده

------------------------------------------

تا افتادی دویدم من

دویدم دیر رسیدم من

مثِ بابام توی کوچه

خیلی چیزا رو دیدم من

گردوخاکی که برپا شد

هوای دشت‌و مِه کرده

چکمه‌ها و سُم اسبا

عمو جِسمت رو لِه کرده

دیدم که...

با چکمه جسم پاکِت‌و برگردوند

باخنده‌هاش دل منو میسوزوند

دارم میمیرم

کاش می‌شد..

یه جوری می‌گرفتم اون خنجر رو

یه جوری می‌رسیدم اون پیکر رو ...

بغل بگیرم

«عموجونم عموجونم» 

عمو هرکاری کردم که

سپرِ تو بشه دستم

مثِ بابام توی کوچه

نتونستم نتونستم

بابامم روی پا ایستاد

ولی دست از سرش رد شد

سیلی به مادرت خورد و

برا بابام چه‌قدر بد شد

می‌خواستیم

سپر بشیم ولی نشد شرمنده

بازم مث مدینه شد شرمنده

عمو حلال کن

شرمنده...

شدیم من و باباجونم از زهرا

اون از مدینه و اینم از اینجا

عمو حلال کن

«عموجونم عموجونم» 

همه‌ی دلخوشیم اینه

لااقل غرق تو خونم

مثِ بابام پس از کوچه

دیگه زنده نمیمونم

خوبه میرم نمی‌بینم

قاتلت داره میخنده

نمی‌بینم که نامحرم

دست عمه‌م رو میبنده

بابام که 

مغیره رو تو کوچه میدید میمرد

نمیدونم چه طوری طاقت آورد

خدا میدونه

بعد از تو 

چه‌جور سرت رو روی نی می‌دیدم

حرم رو توی بزم مِی می‌دیدم

خدا میدونه

«عمو جونم عمو جونم»

 


صوت : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - زمینه - تا افتادی دویدم من، دویدم دیر رسیدم من

ویدیو : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - زمینه - تا افتادی دویدم من، دویدم دیر رسیدم من


------------------------------------------

غنچه‌ی باغ حسین، یادگار حسنم 

چون‌ علی‌اکبر ‌رشید،‌ چون‌ علی‌ صف‌شکنم

خون‌ من ‌آمد‌ به‌جوش‌، تنگ‌ شده پیرهنم 

عمه رها کن مرا، تا به لشکر بزنم

دست ‌از‌ عموی خود نکشم تا‌‌که جان دهم

باید دوباره پیش عمو امتحان دهم

در ذهن دشمنان علی لازم است باز

تلخی خاطرات جمل را نشان دهم

«واللهُ لا اُفارقُ عَمّی ، واللهُ لا اُفارقُ عَمّی» 

زبان‌ من ‌تیغ‌ و/ سینه‌ی من‌ سپر است

سرت سلامت عمو، هر چه آید به سرم 

دست بریده اگر/ افاقه نیست در نبرد 

مانده هنوز در گلو، نعره‌های پدرم

جان تو را به جان خودم میخرم عمو 

حتی اگر به قیمت بال و پرم عمو 

تو جای خالی پدری بلکه بیشتر 

ای مهربان‌تر از پدر و مادرم عمو

«واللهُ لا اُفارقُ عَمّی ، واللهُ لا اُفارقُ عَمّی» 

کاش جانم بود قابل تا فدایت می‌شدم 

کاش‌ دستم ‌می‌گرفتی‌ خاک پایت می‌شدم

کاش بودم گرد ره تا می‌نشستم در برت 

کاش‌بودم‌خاک تا خاک سرایت میشدم

«الله الله حسین وِینه

بِسُیوفِ القَطَّعِینه»

 


صوت : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - تک - غنچه ی باغِ حسین، یادگارِ حسنَم

ویدیو : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - تک - غنچه ی باغِ حسین، یادگارِ حسنَم


------------------------------------------

رسیدم من اما یه‌کم دیر رسیدم

چیزایی که دیدم نباید میدیم

می‌دیدم تو گودال یه مشت نانجیبو

دیدم دوره کردن عموی غریبو

یکی رودررو یکی از پشت

عمومو می‌زد منو می‌کُشت

زمین نشست آخر عمو جون

یه جوری زد عموجون افتاد

که خیلی بد عموجون افتاد

میون گرگای بیابون

یه شیر زخمی ، این همه لشکر

میون گودال گم شده پیکر

«عمو حسین جان ، عمو حسین جان» 

توی گرد و خاکا می‌دیدم به زحمت

عموم افتاد از اسب میون جماعت

عمو که زمین خورد با صورت تو گودال 

دویدن با نیزه جماعت تو گودال

توی گودال، صد نفر اومد

دیدم هرکی هرجوری شد زد

با چکمه رفت روی عمو

یه نیزه تو گلوش نشسته   

یه نیزه سینه‌شو شکسته

یکی تو پهلوی عمو

یه نیزه راه نفس رو بسته

یه سنگی پیشونی رو شکسته

«عمو حسین جان ، عمو حسین جان»  

سرش رو شکافتن، عمو یاعلی گفت

یه نیزه نمیذاشت، به زحمت ولی گفت

تا نیزه تو پهلوش نشست گفت یازهرا

تا با چکمه سینه‌ش شکست گفت یازهرا

توی گودال بانویی دیدم

تا یازهرا گفت من شنیدم

صدای یه بانویی خسته

یه مادرِ خمیده‌ی تنها

با دستی که نمیره بالا    

میزد رو سینه‌ی شکسته

میگف بُنَیَّ، آبت ندادن

غریب مادر، زخمات زیادن

«عمو حسین جان ، عمو حسین جان» 

 


صوت : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - رسیدم من اما یکم دیر رسیدم

------------------------------------------

اومدم کمی قدم بزنم

تو هواتون از تو دم بزنم

اومدم مهمون تو بشم و 

یه سری باز به حرم بزنم

کربلا، روبه‌رومه و، اشک شوق توی چشمامه

کربلا، رؤیای منه، وعده‌ی من و آقامه

چه حس لطیفی، چه اشک زلالی

چه نوری داره از سمت تو میتابه

چه حال عجیبی ، چه بارش لطفی

اینا از کرم و نعمت اربابه

"ذکر لب سینه‌زنا ، حُبُّ الحسین یَجمَعُنا" 

اومدم بازم به سوی حرم

تا دلم بگیره بوی حرم

رهروان سیدالشهدا

وعده‌ی ما روبه‌روی حرم

این مسیر، پر از عشقه و، لبریز میشه از شوق و شور

این مسیر، از کرببلا، مارو میبره تا ظهور

چه جاده‌ی نوری ، چه جلوه‌ی حقّی

چه سرچشمه‌ی ایمانی شده جاری

همه دلا جَمعه ، دورِ آقا جَمعه

دلم میگه همون حسّه که دوست داری

"ذکر لب سینه‌زنا ، حُبُّ الحسین یَجمَعُنا" 

اومدم به عشق شاه شهید

با هزارتا آرزو و امید

اومدم بگم شبیه زهیر

مارو هم به کربلا ببرید

من می‌خوام، عاشق ‌تر بشم، باید جون بدم پیش پات 

من می‌خوام، با اصحاب باشم، توی خیمه‌ی عاشورات

چه شور و نوایی، چه اشک و بکایی

همین موکبا خیمه‌س خدا میدونه

چه عهد قدیمی، چه قلب سلیمی

همه حبّ حسینی تو دلاشونه

"ذکر لب سینه‌زنا ، حُبُّ الحسین یَجمَعُنا"

 


صوت : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - اومدم کمی قدم بزنم تو هواتون از تو دم بزنم

ویدیو : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - اومدم کمی قدم بزنم تو هواتون از تو دم بزنم


------------------------------------------

گروه خونم حسنه ، سامونم حسنه

اون‌که چندساله بهش مدیونم حسنه 

از همون بچگیام بندِ علمشم 

بذا رُک بگم اینو ؛ من جونم حسنه

سایه‌ی رو سرم حسن ، ذکر مادرم حسن

شاه بی‌حرم حسن ، جونم حسن

آقاجون من نوکرتم ، تا پای این درتم

من پای منبرتم ، جونم حسن 

"ای یاسینِ قرآنم ، ای جانم حسن جانم" 

افتخارِ نوکرِ دربار حسنم

هرچی سینه بزنم بدهکار حسنم 

عاشقی یعنی که پاش برسه جون بدم

بذا رُک بگم اینو ؛ سردار حسنم

پسر ارشد علی ، شیرین‌تر از عسلی

ای عشق لَم یَزلی ، جونم حسن

ای ذکر اول آخرم ، بگو که ای نوکرم

تو رو حتماً میخرم ، جونم حسن

"ای یاسینِ قرآنم ، ای جانم حسن جانم"

 

شاعر: محمدرضا محمدزاده

 


صوت : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - گروه خونم حسنِ سامونم حسنِ

ویدیو : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - گروه خونم حسنِ سامونم حسنِ


------------------------------------------

ذکر خیر خوبیات، تربت کرببلات

از تولد تا وفات، کامَمو پر کرد

گریه کرده مادرم ، تا نیفتم از قلم

نوکری پا این عَلم، قلبمو دُر کرد

تا همیشه میمونه دل به‌پای این در

پای این روضه‌ها و گریه‌ها و منبر

پشتمون گرمه به ولایت علی حیدر

کاشکی مثِ جابر، ما بشیم از انصار

اربعینِ امسال، تازه بشه دیدار

حُر بشیم واسه تو، یا سیّدُالاَحرار

«یا سیّدُالاَحرار، یا سیّدُالاَحرار» 

مونده در آموزه‌ها ، در نماز و روزه‌ها

کربلا در موزه‌ها گم نخواهد شد

جاریه خون خدا ، در دل اندیشه‌ها

از یمن تا زاریا جبهه ممتد شد

خالی نمیشه از حسینیا دیگه دنیا

دَمِ "هیهاتَ مِنَ الذِّلَه" میشه احیاء

چه جوونایی که با اقتدارْ به تو آقا

به تو وفا کردن ، حق‌و ادا کردن

تو دفاع از شیعه ، غوغا به پا کردن

"اِن تَنصُرُواالله" رو با خون معنا کردن

«یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله» 

نغمه‌ی یالیتناست ، وعده‌ی نصر خداست

راه قدس از کربلاست ، از حرم تا نیل

قوم عاشق‌پروریم ، عاشقان حیدریم

فکر فتح خیبریم ، فتح اسرائیل

برای استقامت و جهاد و سنگر

چه اسلاحی از اشک روضه‌هاته بهتر

میمونیم پای انقلاب و عشق رهبر

میمونیم پا درسِ ، حضرت روح الله

حججی میشیم و ، میریم به قربانگاه

میشه دست دشمن ، از سر ما کوتاه

«یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله» 

آه از این خیره‌سری ، خوی اشرافی‌گری

این تجمل‌محوری ، کو دیانت‌ها

آه و فریاد از هراس ، از عقب‌گرد خواص

از فساد و اختلاس ، از خیانتها

هیئت ماست برا دفاعِ از این عزت

ان‌شاءالله میشه این انقلاب و نهضت

فصل آمادگی برا ظهور حضرت

امید حق‌جویان ، خوشیِ بی‌پایان

منتظریم آقا ، برسه اون دوران

هستیِ آلُ الله ، العجل آقاجان

«العجل آقاجان ، العجل آقاجان»

 


صوت : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - ذکرِ خیرِ خوبی هات تربت کربلات

ویدیو : شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - ذکرِ خیرِ خوبی هات تربت کربلات


 

 

 

 

 

 

 

 

کلیدواژه ها:

متن محرم 97 - متن اشعار شب چهارم محرم 97 - متن اشعار سید رضا نریمانی محرم 97 - متن کل اشعار محرم 97 نریمانی - شب چهارم محرم 97 متن اشعار 

گزارش 6
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حاج سید رضا نریمانی می باشد.