پروبالم علیه ، برکت سالم علیه
نوکر فاطمهام ، نقش مدالم علیه
پس جا داره
که بگم به سائل کرم راه داره
اون قطره که آقاش دل دریا داره
پس جا داره
زیبا داره
این جمله که تو بعضی کتابا داره
زهرا علی داره علی زهرا داره
پس جا داره
پروبالم علیه برکت سالم علیه
نوکر فاطمه ام نقش مدالم علیه
"پروبالم علیه ، برکت سالم علیه
نوکر فاطمهام ، نقش مدالم علیه"
نور ماهم علیه ، فانوس راهم علیه
دوزخم امنه برام ، چون که پناهم علیه
درمون داره
هر تبسمش برکت بارون داره
اسمش بهخدا رزق فراوون داره
درمون داره
ایوون داره
سفرهش همیشه پهنه و مهمون داره
جالب که توی عاقلا مجنون داره
مجنون داره
نور ماهم علیه فانوس راهم علیه
دوزخم امنه برام چون که پناهم علیه
"پروبالم علیه ، برکت سالم علیه
نوکر فاطمهام ، نقش مدالم علیه"
سر و جونم علیه ، روزیرسونم علیه
عفت زبونم و ، غیرت خونم علیه
پرچمداره
قدرت و جوونمردیو با هم داره
حتی ذوالفقارشم قدِ خم داره
پرچمداره
سردمداره
زیر قدماش چشمهی زمزم داره
لشکری که حیدر داره چی کم داره
پرچمداره
سر و جونم علیه روزیرسونم علیه
عفت زبونم و غیرت خونم علیه
"پروبالم علیه ، برکت سالم علیه
نوکر فاطمهام ، نقش مدالم علیه"
صوت : عید غدیر - سرود - پروبالم علیه ، برکت سالم علیه
------------------------------------
کیه دلبر عالم بالا بالا
که غوغا بهپا میکنه عقبا عقبا
کیه اون که دل برده از زهرا زهرا
فقط یک کلام حضرت مولا مولا
مولا مولا
برای نوکری شما میخوام عمر طویلو
مولا مولا
شنیدم شما براش گذاشتی اسم جبرئیلو
مولا مولا
دستی که گدا نشه درِ خونهت عمری علیل شد
مولا مولا
نورتون میون نار اومد و ناجی خلیل شد
رعیت بی دست و پا من ، امیر با محبت تو
رو سیاه و بی نوا من ، قسیم نار و جنت تو
"مولا مولا مولا حیدر"
خدا کار عشقم نمونه نافرجام
آقامو ببینم نمیمیرم ناکام
از اینجا به هفت آسمون کردم اعلام
فقط حضرت حیدره آقام آقام
آقام آقام
میدونم تو محضر شما که من جایی ندارم
آقام آقام
تو خودت خوب میدونی غیر تو مولایی ندارم
آقام آقام
تو بگو چیکار کنم که این دلم بهونهگیره
آقام آقام
یه نجف بده بذار که نوکرت آروم بگیره
اصلا عشقِ بیتو پوچه ، عاشقی بیتو تاریکه
چه خوب شد حرمت آقا ، به کرببلا نزدیکه
"مولا مولا مولا حیدر"
صوت : عید غدیر - سرود - کیه دلبر عالم بالا بالا
------------------------------------
مولای قنبر ، میزان داور
به روز محشر 'مولانا حیدر2'
فاتح خیبر ، ساقی کوثر
نفس پیمبر ، 'مولانا حیدر2'
علی، کی غیر از تو مولا بابای ساداته
پدرسادات، علی علی یا اسدالله
مُهر عبادات، علی علی یا اسدالله
علی، کعبه هم از سینهچاکای درگاته
قبلهی حاجات، علی علی یا اسدالله
مُهر عبادات، علی علی یا اسدالله
روح طاعات علی
تو دو دنیا ، باری تعالی
پرچمتون رو برده بالا
عشق طه ، حضرت زهرا
نقش نگینش یامرتضی
ابوالعجائب، علی علی یا اسدالله
همیشه غالب، علی علی یا اسدالله
"علی، علی علی علی"
غائب و حاضر ، باطن و ظاهر
به رب مجاور 'مولانا حیدر2'
نصیر و ناصر ، امیرِ قادر
ذکر منابر 'مولانا حیدر2'
علی، چاکِ گریبانت مطلع خورشیده
رحیم و رحمان، علی علی یا اسدالله
همهی قرآن، علی علی یا اسد الله
علی، چشم تو دروازهی شهر توحیده
امیر ایمان، علی علی یا اسدالله
همهی قرآن، علی علی یا اسدالله
شاه مردان علی
سرور و سالار ، حیدر کرار
شده از عطرت عالم سرشار
بین کفر و توحید دادار
تو میکِشی خط با ذوالفقار
ابوالعجائب، علی علی یا اسدالله
همیشه غالب، علی علی یااسدالله
"علی علی علی علی"
صوت : عید غدیر - سرود - مولای قنبر ، میزان داور
------------------------------------
یا حیدر، توسل شبونمه
دعا و نماز عاشقونمه
یا حیدر، مفاتیحالجنانمه
یه ذکره، دلیل جنونمه
ذکر یاعلی معادل ذکر یارَبه
خود مرتضی علی، مدافع بیبی زینبه
علی، نعمالامیر، شاه غدیر
علی، خوردم زمین، دستم بگیر
"علی، آقای من، مولای من"
یاحیدر، دلیل آفرینشه
یه شیعه، علی تموم دینشه
وقتی که بهشتیا سوا میشن
ولایت، ملاک گزینشه
خندهی علی، هزارتا مثل بهشتو ساخت
نمیدونی چی میگم، فقط خدا حیدرو شناخت
علی، حبل المتین، شاه زمین
علی، عشق تو شد، معیار دین
"علی، آقای من، مولای من"
این کعبه، که سینهچاک حیدره
هلاکِ ضریح پاک حیدره
حالا که مسیر مکه بسته شد
غمی نیست، حج ما که حیدره
ما حکومت سعودی رو از پا میندازیم
با عنایت علی، دوباره حجو راه میندازیم
علی، زمزم تویی، قبلهم تویی
علی، فرماندهی عالم تویی
"علی، آقای من، مولای من"
درگیرِ، نگاه مهربونتم
محتاجِ، عطای بیکرونتم
یه عمره، میدونی زیر دینمو
فدای آقام حسینمو
حاجت منو بیا و تو این شبا بده
آقا جون مادرت به من یه کرببلا بده
حسین، ای باوفا، جونم آقا
حسین ،کرببلات، خونهم آقا
"حسین، آقای من، مولای من"
صوت : عید غدیر - شور - یا حیدر، توسل شبونمه
------------------------------------
تو را از آسمان آورد تا که روشنای این زمین باشی
خدا میخواست تا تفسیری از نور مبین باشی
تو را آورد و با تو عشق را معنای دیگر داد
خودت عشقی خدا میخواست تا عشقآفرین باشی
فراتر از بشر هستی نمیگویم خدا هستی
خدا میخواست آن باشی، خدا میخواست این باشی
امامالمتقین باشی، اساس و رکن دین باشی
امامت را نگین باشی، خدا را همنشین باشی
یداللهی و دستی نیست بالاتر ز دست تو
خدا میخواست تا دست خودش در آستین باشی
شبی که غرق وحشت بود جسم و جان بزدلها
تو ماندی تا که آن شب جای ختمالمرسلین باشی
پر است از نام حیدر معرکه مولا به یک لحظه
چگونه میتوانی در یسار و در یمین باشی
الا ای دلبر زهرا بخوان "مَن کُنتُ مولا" را
فقط تو میتوانستی نبی را جانشین باشی
خلاصه میشود تفسیر قرآن در همین جمله
خدا میخواست تنها تو امیرالمؤمنین باشی
نمیدانم چرا اینگونه مجنون و پریشانم
گهی محزون و غمگینم، زمانی شاد و خندانم
الا یا ایهاالساقی بیا با ما مدارا کن
بریز از بادهی کوثر که امشب مست و حیرانم
چه گویم از کمالاتت که تو فوق کمالاتی
و من هم چیزی از شأن و مقام تو نمی دانم
اذان گفتم پس از ذکر خدا و نام پیغمبر
به نام تو رسیدم تازه فهمیدم مسلمانم
علی اول علی آخر، علی ظاهر علی باطن
بدون تو همه کفرم و با تو عین ایمانم
به وقت رزم با هر ضربهی تیغ دودم مولا
نبی میگفت یاحیدر خدا میگفت ای جانم
غدیر تو شده اذن ورود ما به عاشورا
همانطوری که قبل از اربعین پیش تو مهمانم
شبی در خواب میدیدم که من هم زائرت هستم
نشستم گوشهی صحنت امینالله می خوانم
حریمت برده دلها را نجف کی میبری ما را؟!
خودت میدانی آقا جان که من دلتنگ ایوانم
صوت : عید غدیر - شعرخوانی - تو را از آسمان آورد تا که روشنای این زمین باشی
------------------------------------
روزگارم با غلامى على سر میشود
هرکه را دیدم على را دیده نوکر میشود
بندهزاده بندهاى دارم که دارد مثل من
چاکرى از چاکران کوى حیدر میشود
جاى آن دارد بگیرم حلقهی دارش کنم
حلقهاى را که ز گوش بندگى در میشود
شأن او را نه قلم کافیست، نه دفتر، نه فهم
شأن سلمانش فقط صدجلد دفتر میشود
نفس مثل خیبر است و هیچکس فتاح نیست
فتح این قلعه فقط با دست حیدر میشود
یا که اول هست و آخر نیست یا بالعکس آن
این چه موجودیست هم اول هم آخر میشود
از همینجا میشود فهمید -با مهر على-
عاقبت این عاقبتها خیر یا شر میشود
محضر یاد على و محضر “نادعلى”
هرکه آدم میشود ازاین دو محضر میشود
ذات فیّاض "امین الله" " امینى" پرور است
هرکه شد خورشید ذاتا ذرهپرور میشود
قدر زر زرگر شناسد قدر زهرا را على
علتش این است داماد پیمبر میشود
بیشتر کار برادر را برادر میکند
حق بده پس باتو پیغمبر برادر میشود
کار خیر ما کنار حب تو میایستد
دو برابر، سه برابر…. صد برابر میشود
معجزات چشمهایت خلق صاحب معجزهست
دلدلات رد میشود سنگ همه زر میشود
تو میان خانه هم باشى همه ذبح تواند
تو به خیبر هم نیایى فتح خیبر میشود
هریک از پیغمبران اول میآید محضرت
باتو بیعت میکند بعدا پیمبر میشود
دوستى از دوستان دوستان تو اگر
در جهنم هم که باشد آخرش در میشود
طفل خود را بر سر شانه نجف آوردهام
کودک است امروز، در آینده قنبر میشود
این زمین خاصیتش این است قیمت میدهد
سنگ را اینجا بیندازند گوهر میشود
زان طرف سنگ نشانى هم ندارد فاطمه
زین طرف دارد کف صحن تو مرمر میشود
"باز با….." نه، باز اینجا با کبوتر میپرد
شاه اینجا همنشین چند نوکر میشود
حال من چون حال بیماریست زیر دست تو
هرچه بدتر میشود انگار بهتر میشود….
*شاعر : علی اکبر لطیفیان