حاج سید رضا نریمانی

۵ شهریور ۱۳۹۹ 15390 0 نظر

ربی که کار یار ما را دلبری کرد 

مارا به بازار عزایش مشتری کرد 

بی ارزشیم اما گرفتار حسینیم 

چشمان زهرا خوب ذره پروری کرد 

حاشا که در داغ حسینش کم گذاریم 

زهرا برای تک تک ما مادری کرد 

عمریست دود پاک اسپند محرم 

از هر بلایی جسم و جانم را بری کرد 

مثل دم عیسی که جان بخشست بر جسم 

چای عزایش سالها پیغمبری کرد 

پا کار باشیم ای رفیقان 

مشکل اینست 

کم کاری ما دشمن دین را جری کرد 

مداح شاعر سینه زن خدام هیئت 

پرشور تر امسال باید نوکری کرد 

بدجور مانده است از سیل حسینی 

هرکس در این دربار حس برتری کرد 

کاری نمیماند زمین محتاج ماییم 

هر بار کاری را نکردم دیگری کرد 

آتش زده بر سینه ها صوت بنیه 

در قتله گاهش فاطمه نوحه گری کرد 

هرکس به مقتل رفت فورا باز میگشت 

اما چا کرد این شمر اخر خود زنی کرد 

وقتی لباس کهنه اش پاره کردن 

باید به یاد غارتش جامه دری کرد 

تا که نفس باقیست

 باید با تعصب گریه برای زینبو بی معجری کرد

 


صوت : محرم 99 - شب چهارم - مناجات - ربی که کارِ یارِ مارا دلبری کرد

 

.......................................................

 

چقدر تو حرف زدن مهربونی 

تو مثل بابام حسن مهربونی 

تو مدینه به همه گفته بودم 

بیشتر از همه با من مهربونی

 عمو جون مثل بابا کریم میشم

واسه تو مدافع حریم میشم 

نمیذارم تورا از من بگیرد 

بدون تو من بازم یتیم میشم 

نمیذارم کسی چپ نگات کنه 

زبونش لال کسی بد صداش کنه 

سفارش کرده بابام به مادرم 

منو قاسمم باید فدات کنه 

زبونش لال کسی بد صدات کنه 

سفارش کرده بابام به مادرم 

منو قاسمو باید فدات کنه

شمر لعنتی برو پا پس بکش 

از تنه عزیز زهرا دست بکش 

عمو جون من جلوشونو میگیرم 

قربونت بشم یکم نفس بکش 

مادرم من جلوشونو میگرم 

قربونت بشم یکم نفس بکش 

ایستادم به روی پنجه پایم اما 

دستش از روی سرم رد شدو بر مادر خورد 

اگه اون روز روز پر سوز 

یکمی بودم بزرگتر 

توی کوچه میشدم من 

سپر بلای مادر 

اومدم که مشکلارو حل کنم 

تا به حرفای بابام عمل کنم 

دستم از تنم جدا شده عمو 

چجوری حالا تورو بغل کنم 

گفته بودم خودمو نشون میدم 

پاش بیوفته واسه تو خون میدم 

عاقبت بخیر شدن همینه که

 من دارم تو بغل تو جون میدم 

بهانه گیر میشوم عمو که اه میکشد 

صدای اه او مرا به قتلگاه میکشد 

غربت او مرا به این وادی خون کشیده است 

بعد علی اصغرش نوبت من رسیده است 

نوشته اند از ازل کشته کربلاییم اذن جهاد میدهد 

غیرت مجتباییم برای زنده ماندنم عمو بهانه میشود 

برای جان سپردنم گلو بهانه میشود 

نگو بمان که شمرهم امان نمیدهد به او 

برای غارت سرش رسیده نوبت سنان 

دو نیزه هم سپرشم دونیزه است عمه جان 

نگو که کوچکم ببین که بحث غیرتم شده 

نگو بمان نمیشود که کوچه عبرتم شده 

نگیر خورده عمه جان که بی قراریم به جاست 

سنان کربلای ما مغیره قدیم هاست 

صدای غربت تورا گوش خیام تو شنید 

نفس بگیر عمو حسین 

لشگر کوچکت رسید 

تا شده نیزه هایشان 

در بدن تو اه اه 

وا شده پای شمرهم روی تن تو اه اه 

نیزه به نیزه از تنت 

هست تو رفته اه اه 

به قصد غارت عقیق 

دست تو رفته اه اه 

نیزه شکسته 

صبر کن نفس بگیرد این بدن 

خنجر کند رحم کن موقع دستو پا زدن 

لشگر بی حیا نزن 

فضه داره با ناله هاش اتیش به جونم میزنه 

هرکی با هرچی دستشه مادر مارو میزنه 

قرار بی قرار تو باشم 

دارم میام که یار تو باشم 

تو که همش کنار من بودی 

منم باید کنار تو باشم 

بمیرم ای عمو چه بی حالی 

تورو خدا بزن پرو بالی 

نفس بکش یکم عمو جونم 

چه روضه ای شده چه گودالی 

چه ماجرا تو قتله گاه بوده 

پر از غباره یا پر از دوده 

با این همه غمی که میبینم 

حسن شدن یکم برام زوده 

شبیه قاسمو علی اکبر 

دل منم برات شده پرپر 

درسته سنه من کمه اما 

منم یه جورایی مثل اصغر 

عمو جون فدات میشم خودم نباش مضطر 

خودم سپر میشم برات اخر 

به یاد دست مادرت اینجا 

جدا میشه یه دستم از پیکر 

این نا نجیب واسه چی خندیده 

نگاش به سمت خیمه چرخیده 

کنار پیکر تو فهمیدم 

بابام تو کوچه ها چیا دیده 

تو قتله گاه شده چه غوغایی 

دل منو غمه تو ازرده 

یکی با نیزه اومده سمتت 

یه پیر مرد عصاشو اورده 

غریبو بی کسی تو این گودال 

چه فکرایی که دشمنات داره 

یکی نگاش سمت انگشتر 

یکی نگاه به پیرهنت داره

 


صوت : محرم 99 - شب چهارم - روضه - چقدر تو حرف زدن مهربونی

 

.......................................................

 

یاورات همه رفتنو 

روز خیمه شده سیاه 

هیچکی نیست ببین غریب افتادی توی قتلگاه 

اخه چرا من ببینم افتادنت رو 

چرا من ببینم جون دادنت رو 

چرا من ببینم شیخ الخضیبی 

چرا من ببینم خد التریبی 

اگه بابام زمین خوردنه 

مادر تو دیده عمو 

حال منم کسی که 

غم کوچه رو فهمیده عمو 

زمین خوردی 

من با تو زمین خوردم 

تو مقتل کنار تو 

اسم مادرو بردم 

عمو جونم حسین 

یادگار برادر 

از حرم دیگه عازمه 

جون میدم تو راهت عمو 

این وصیت قاسمه 

اخه چی میشه 

نگو من کمو سالم 

چی میشه نذار بسته بشه بالم 

چی میشه توی این نهضت سهیم شم 

چی میشه نمیخوام بازم یتیم شم 

اگه بذاری من هم بیام 

تو اغوشت پر پر میشم 

خون گلوم جاری میشه 

مثل علی اصغر میشم 

تویی کعبه من احرام خون بستم 

مثل مادرم زهرا نذر تو میشه دستم 

عمو جونم حسین 

عمو جونم حسین 

خیمه ها شده رنگ غم 

قتلگاه شده رنگ خون 

اونجا بابا میگه بیا 

اینجا عمه میگه بمون 

اخه چجوری توی این خیمه بشینم 

چجوری تورو غرق خون ببینم 

چجوری عمو جون طاقت بیارم 

چجوری کسی غیر تو ندارم 

نمیذارم عمو از سرت یه تار موهم کم بشه 

نمیذارم تا من زنده ام دل حرم پر غم بشه 

امام من کی از تو جدا میشم 

مثل مادرم زهرا تو راهت فدا میشم 

عمو جونم حسین

 


صوت : محرم 99 - شب چهارم - زمینه - یاورات همه رفتن و روزِ خیمه شده سیاه

 

.......................................................

 

یه بغصی پنهون توی گلومه 

که زیر نیزه تنه عمومه 

نفس کشیدن برام حرومه 

که دیگه کار عمو تمومه 

حالم اشوبه بدجوری 

عمه جون قلبم اروم نیست 

عمه باید برم میدون 

چیزی از اینجا معلوم نیست 

تنها مونده امام من 

پس یه فکری به حالم کن 

وقت یاری مظلومه 

عمه رفتم حلالم کن 

برا رجز که مونده فرصت 

برا دلم نمونده طاقت 

باید برم که خیلی دیره 

امامو ببین تو غربت 

ای وای عمو عمو جون 

عموی زخمی 

غریبو خسته 

یه نیزه راه نفس رو بسته 

دلش پر از خون 

سرش شکسته 

یه بی حیا رو تنش نشسته 

هرکسی میرسید از راه 

ضربه ای بی هوا میزد 

هرکیم بی سلاح اومد 

با سپر با عصا میزد 

شمر و خولی که رو در رو 

حرمله از قفا میزد 

پیش چشمام امام من 

توی خون دستو پا میزد 

حداقل اگه نتونم 

بجنگم اما خوب میدونم 

تا منو میکشن یه مدت 

دست میکشن از عمو جونم 

ای وای عمو عمو جون 

که من یه ارث از پدر رسیده 

غمایی دیدم کسی ندیده 

دیدم نفس هات 

دیگه بریده 

یکی تو ماهات پنجه کشیده 

غیر من اینو کی دیده 

توی درد سر افتادی 

تن به تن با سپاهی از 

تیرو نیزه در افتادی 

نیزه که توی سینت خورد 

یاد میخ در افتادی 

دستم افتادو تو یاد بازوی مادر افتادی 

هزارهزارتا تیرو نیزه 

تن منو به پیکرت دوخت 

دل تو هم با خاطرات 

تابوت و پیکر بابام سوخت 

ای عموجون 

ای وای عمو عمو جون

 


صوت : محرم 99 - شب چهارم - زمینه - یاورات همه رفتن و روزِ خیمه شده سیاه

 

.......................................................

 

یه بغصی پنهون توی گلومه 

که زیر نیزه تنه عمومه 

نفس کشیدن برام حرومه 

که دیگه کار عمو تمومه 

حالم اشوبه بدجوری 

عمه جون قلبم اروم نیست 

عمه باید برم میدون 

چیزی از اینجا معلوم نیست 

تنها مونده امام من 

پس یه فکری به حالم کن 

وقت یاری مظلومه 

عمه رفتم حلالم کن 

برا رجز که مونده فرصت 

برا دلم نمونده طاقت 

باید برم که خیلی دیره 

امامو ببین تو غربت 

ای وای عمو عمو جون 

عموی زخمی 

غریبو خسته 

یه نیزه راه نفس رو بسته 

دلش پر از خون 

سرش شکسته 

یه بی حیا رو تنش نشسته 

هرکسی میرسید از راه 

ضربه ای بی هوا میزد 

هرکیم بی سلاح اومد 

با سپر با عصا میزد 

شمر و خولی که رو در رو 

حرمله از قفا میزد 

پیش چشمام امام من 

توی خون دستو پا میزد 

حداقل اگه نتونم 

بجنگم اما خوب میدونم 

تا منو میکشن یه مدت 

دست میکشن از عمو جونم 

ای وای عمو عمو جون 

که من یه ارث از پدر رسیده 

غمایی دیدم کسی ندیده 

دیدم نفس هات 

دیگه بریده 

یکی تو ماهات پنجه کشیده 

غیر من اینو کی دیده 

توی درد سر افتادی 

تن به تن با سپاهی از 

تیرو نیزه در افتادی 

نیزه که توی سینت خورد 

یاد میخ در افتادی 

دستم افتادو تو یاد بازوی مادر افتادی 

هزارهزارتا تیرو نیزه 

تن منو به پیکرت دوخت 

دل تو هم با خاطرات 

تابوت و پیکر بابام سوخت 

ای عموجون 

ای وای عمو عمو جون

 


صوت : محرم 99 - شب چهارم - واحد - یه بغضی پنهون توی گلومه

 

.......................................................

 

وقتی گره میوفته تو کارم 

یا وقتی که خیلی گرفتارم 

وقتی که غم میگیره قلبم رو 

اسم امام حسن رو میارم 

یا حسن میگم 

همه مشکلاتم حل میشه 

یا حسن میگم 

که ذکرش اب رو اتیشه 

یا حسن میگم 

که اسمش به دلم میشینه 

یا حسن میگم 

واسه در دای من تسکینه 

امام حسن کریمه و کرم کارشه

امام حسن همه دنیا گرفتارشه 

امام حسن امام حسین طرفدارشه

یا حسن یا مولا 

اگه رفیق سینه زن دارم 

اگه کبودی رو بدن دارم 

اگه حسین حسین روی لب هام 

از دعای امام حسن دارم 

یا حسن میگم ازم نا امیدی دور میشه 

یاحسن میگم بساط نوکری جور میشه 

یا حسن میگم که تازه تر بشه پیمانم 

یا حسن میگم امام حسین میگه ای جانم 

امام حسن کرامتت چه بی منته 

امام حسن غلام سیاش چه با قیمته

امام حسن گدایی خونش عزته 

امام حسن کریمه و کرم کارشه 

امام حسن همه دنیا بدهکارشه 

امام حسن امام حسین طرفدارشه 

یا حسن یا مولا 

صحن و سراش تو قلب نوکرهاست 

زیارتش ساده ولی زیباست 

خودش نداره سایه بون اما

سایه رو سر همه دنیاست 

یا حسن میگم با این یه جمله زائر میشم 

یا حسن میگم با پای دل مسافر میشم 

یا حسن میگم خودم رو تو بقیع میبینم 

یا حسن میگم جلوی ایوونش میشینم 

یا حسن میگم همه مشکلاتم حل میشه 

یا حسن میگم که ذکرش اب رو اتیشه 

یا حسن میگم که اسمش به دلم میشینه 

یا حسن میگم واسه دردای من تسکینه 

شکوه این حرم دوباره تکرار میشه 

یه روز میاد همه دنیا خبر دار میشه 

امام حسن بازم داره حرم دار میشه

یا حسن یا مولا

 


صوت : محرم 99 - شب چهارم - واحد - وقتی که گره میوفته تو کارم

 

.......................................................

 

به نبی ثمری به علی پسری

تو به پیکر فاطمه بال و پری

تو به شام سیاه دلم سحری

تو فقط به اشاره دلم ببری

نرسد احدی به نجابتِ تو

به فصاحت لهجه و صولت تو

به متانت و هیبت و شوکت تو

به قداست و عزت و غیرت تو

انت صاحب الخلق الحسن 

انت عالم سرو والعلن 

یا مولا حسن 

 تو خدای کرم شه محترمی 

توغریب مدینه و بی حرمی 

تو امام منی و تو سرورمی 

تو حساب کتاب و تو محشرمی 

تویی شاه منو منم ادم تو 

و پناه منو دژ محکم تو 

و خجالت من نده این همه تو 

که فزون بود از سر من کرم تو 

ذکر اسمونا و زمین 

استاد یل ام بنین 

حسن حسن حسن 

یا مولا حسن 

ز جمال تو قلب عیان علی 

ز کمال تو کلم لسان علی 

بود از سر خان تو نام همه 

بنما تو دعایی به جان همه 

تو کریمیو بنده گدا شده ام 

به هوای تو سر به هوا شده ام 

من اسیر بلای شما شده ام 

تو رها بکنی که فنا شده ام 

به نبی ثمری به علی پسری

تو به پیکر فاطمه بال و پری

تو به شام سیاه دلم سحری

تو فقط به اشاره دلم ببری

ای والیه رزق عالمین 

ای ارباب اربابم حسین

 


صوت : محرم 99 - شب چهارم - تک - به نبی ثمری به علی پسری

 

.......................................................

 

به تو دل خوش کردم 

به تو که اقایی 

دلمو اوردم 

یه دل زهرایی

خوبه حالو روزگارم 

پیش پات که سر بذارم 

همه زندگیمو از دست سخاوت تو دارم

دردمو واست اوردم 

خودمو به تو سپردم 

نمک عشق حسینو سر سفره تو خوردم 

دلم با مادرت امشب میگه حسن 

حسین میگه حسن زینب میگه حسن 

جان مولا حسن مولا حسن مولا

 


صوت : محرم 99 - شب چهارم - شور - به تو دل خوش کردم به تو که آقایی

 

.......................................................

 

به یه دنیای بدون کربلا فکر کردی 

به یه شهر خالی از این روضه ها فکر کردی 

اگه روضه ها نبود کجا میخواستیم بریم 

اگه کربلا نبود کجا میخواستیم بریم

اگه امام رضا نبود کجا میخواستیم بریم 

به همین برو بیا دلم خوشه 

به تو و امام رضا دلم خوشه 

به یه قلب خالی از مهرو وفا فکر کردی 

به یه شهر خالی از این پرچما فکر کردی 

اگه جمع شدن نبود با کی رفیق میشدیم 

اگه سینه زن نبود با کی رفیق میشدیم

اگه امام حسن نبود با کی رفیف میشدیم 

به همین نفس زدن دلم خوشه 

به تو امام حسن دلم خوشه 

به دم اخر تو جون دادنت فکر کردی 

حتی یه ثانیه به جون کندنت فکر کردی 

اگه امام حسین نیاد کیو صدا میزنیم 

اگه امام حسین نیاد رو به کیا میزنیم 

اگه امام حسین نیاد هی دستو پا میزنیم 

به حسین فاطمه دلم خوشه 

به شهید علقمه دلم خوشه 

به علم که دستمه دلم خوشه

 


صوت : محرم 99 - شب چهارم - شور - به یه دنیای بدونِ کربلا فکر کردی

 

 

 

کلید واژه‌ها:

 

سید رضا نریمانی - نریمانی - رضا نریمانی 99 - نریمانی ماه محرم 99 - متن مداحی و اشعار سید رضا نریمانی

متن شعر محرم 99 - نریمانی شب دوم محرم 99 - هیئت فدائیان حسین

گزارش 0
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حاج سید رضا نریمانی می باشد.