حاج سید رضا نریمانی

۹ مهر ۱۳۹۷ 44783 0 نظر

تو را قسم به نگاهت نیفتم از چشمت

به برق چشم سیاهت نیفتم از چشمت

قدم قدم ز شما دورتر شدم ، حالا

نشسته ‎ام سر راهت نیفتم از چشمت

چو دل ز غیر بریدم تو وا کنی آغوش

من و امید پناهت نیفتم از چشمت

نی‌‎اَم چنان شهدا رو سفیدِ تو اما

منم غلام سیاهت نیفتم از چشمت

مرا جدا مکن از اشکِ روضه‌‎ی ارباب

فدای ناله و آهت نیفتم از چشمت

به اشک صبح و مساءت، به دیدگان تو 

مرا کمی‌ست شباهت نیفتم از چشمت

کنون قریب هزار و چهارصد سال است

به قتلگاست نگاهت نیفتم از چشمت

قسم به روز نجات اسیری زینب 

مرا بخوان به سپاهت نیفتم از چشمت

به سمت کرب‌وبلا هر سحر سلامم باد

در انتظار پگاهت نیفتم از چشمت

 


صوت : شب هفتم محرم 97 - هیئت فدائیان - مناجات - تو را قسم، به نگاهت نیافتم از چشمت

------------------------------------------------

به روی خاک جگر ریخته و یا پسرم

به روی خاک پسر ریخته و یا جگرم

بلند می‌شوم و باز میخورم به زمین

بلند می‌شوم و میخورد زمین کمرم

هزار بار بمیری ولی نبینی که

به روی دست جوانِ تو دست و پا بزند

شکستن کمرت سخت و سخت‌تر اینکه

جوان تو نتواند تو را صدا بزند

تو را همین که زدم بوسه‌ای پشیمانم

که کاش بوسه بر این نیمه‌جان نمی‌دادم

بغل گرفتم و دیدم به خاک میریزی

ببخش کاش تنت را تکان نمی‌دادم

نشسته مادرم و میزند به پهلویش

زدند نیزه که حرف مدینه را نزنند

خدا به‌خیر کند خواهران تو جمع‌اند

خدا کند که پس از تو سکینه را نزنند

یکی به سینه‌ی خود میزنم یکی به سرم

یکی یکی ز تنت نیزه ‌میکشم بیرون

ببین که مادرم اینجاست تا نفس بکشی

ببین که از دهنت نیزه میکشم بیرون

 

شاعر : حسن لطفی

 

هیچ روضه‌ای سخت‌تر از روضه حضرت علی‌اکبر نیست.

شیخ جعفر شوشتری میگه: نگید روضه‌ی علی‌اکبر، بگید روضه‌ی جون‌دادنِ حسین....

آخه اباعبدالله از دور دید خداحافظی اکبرش با زن‌ها تموم شد، سوار مرکب شد. صدا زد: علی جان بیا پایین؛

_جانم بابا؟

_یه کم جلوی بابا قدم بزن، میخوام قد و بالای قشنگت رو ببینم...

با یه حسرتی اباعبدالله نگاه به جوونش میکنه، هی آه میکشه.

بعضی جاها نوشتن اباعبدالله محاسنش رو گرفته و آه میکشه. دست به این محاسن میکشه به‌سمت آسمان میگه: خدا، میبینی کی رو دارم میدان میفرستم! همه هستیمه، شِبه پیغمبره، علی‌اکبره....

(روضه‌م رو کوتاه کنم.)

رفت جنگ نمایانی کرد. شمشیری به فرقش زدن. اسب آموزش‌دیده‌ست؛ یاد داده به این اسب، هروقت دست به گردنت انداختم منو برگردون. خودشو انداخت رو گردن اسب، کنایه از اینکه منو زودتر برگردون سمت خیمه. اما این قطرات خون جلوی چشمای اسب رو گرفت. اسب راهشو گم کرد؛ دور خودش داره میچرخه....

بعضیا میگن اسب رفت سمت میدان تو دل لشکر. اما بعضیا هم میگن یه‌نفر تا دید اسب حیرانه نمیدونه کجا بره، افسار اسب رو گرفت و اسب رو برداشت؛

_بریم یه جایی که حسین دستش بهمون نرسه.

'تصور کن تا آخر هیئت یه کوچه باز بشه؛ اگه بخوای از وسط این کوچه بری، هر یه نفر هم بخواد یه نیزه بزنه چی میشه، یه شمشیر بزنه چی میشه! تازه اگه با بغض و کینه بزنن چی میشه.'

یه نفر داد زد گفت اسمش علیه؛ آوردمش....

ارباً اربا میدونی یعنی چی؟

عرب به زخم نامنظم، به قطعات نامنظم میگه ارباً اربا. فلذا چون دشمن وقت نداره با عجله داره میزنه، نامنظم میزنه، چون میدونه هر لحظه ممکنه حسین سَر برسه. پسرشه، جوونشه. فلذا با عجله هی میزدن...

یهو اباعبدالله دید علی رو گم کرده، اما یه گوشه از میدان شلوغه، علی روو زمین افتاده؛ این نیزه‌ها هی بالا میره، شمشیرا بالا میره. هوا پر گردوخاک شده. -چه خبره؟ همه دارن علی رو میزننش...

* یک‌نفر بیش نبودی که به میدان رفتی

این همه نیزه چرا دور و برت افتاده؟ *

(بگم چه‌جوری زدنش!؟)

مثل مدینه؛ مثل اونجایی که میگفت:

* فضه داره با ناله‌هاش قلبمو از جا میکَنه

هرکی با هرچی دستشه مادر ما رو میزنه *

یازهرا...

با خونت تو صحرا چه گل‌هایی کاشتی

با جسمت برا من چه ردّی گذاشتی

با تو تیکه تیکه ، راه‌و پیدا کردم

تو این دشت تاریک ماه‌و پیدا کردم

از اون ماه کامل قد یه ستاره

نمونده به جز این تن پاره پاره

فرستاده بودم علی‌اکبرم رو 

ولی میبرم من علی‌اصغرم رو

میشینم رو زانو، دیگه جون ندارم

علی‌اکبرامو پیش هم میذارم

چه‌جوری من از این بدن سر درآرم

کجاشو ببوسم؟ کجاشو بیارم؟

یه لشکر حرومی ، پر از بغض و کینه

یه کوچه وا کردن شبیه مدینه

علی بود و بغض یه لشکر به حیدر می‌گفت یاعلی میزدن چند برابر

حالت رو که میبینم اکبر

یادم میفته حال مادر

هردو یاس جوون پر پر

 

*شاعر : داوود رحیمی 

 


صوت : شب هفتم محرم 97 - هیئت فدائیان - روضه - لشکر کوفه و شام ایستاده به تماشای شه و شه زاده

------------------------------------------------

دیدی سرِ پیری چه عصامو زمین زدن

پیش روی چشمام مصطفامو زمین زدن

پاشو ببین بابا که عبامو زمین زدن

چه جوری تو رو تا حرم ببرم

چی اومده سرت بگو پسرم

ریخته همه تنِ تو دور‌ و برم

وای علی ، وای علی

جوانان بنی‌هاشم بیایید

علی را بر در خیمه رسانید

«علی جانم، علی جانم، علی جان»

دارن میخندن علی رودرروی من

غم گره انداخت توو خم اَبروی من

میری و میبَری قوت زانوی من

پاشو به زانوی بابا تَوون بده

پاشو مؤذن حرم اذون بده

پاشو به همه خودتو نشون بده

وای علی ، وای علی

خدا داند که من طاقت ندارم

علی را بر در خیمه رسانم

«علی جانم، علی جانم، علی جان»

از غمت اکبر بی‌تاب و توون شدم

بابا سر نعشت ببین قامت‌کمون شدم

پاشو جونِ بابا، میبینی نصفه‌جون شدم

یکی به سینه میزنم یکی به سرم

چه ریخت و پاشی کرده عدو پسرم

چه جوری تو رو تا حرم ببرم

وای علی ، وای علی

مدینه مادرش در انتظار است

به خیمه عمه‌اش دل بی‌قرار است

«علی جانم، علی جانم، علی جان»

 


صوت : شب هفتم محرم 97 - هیئت فدائیان - زمینه - دیدی سرِ پیری چه عصامو زمین زدن

ویدیو : شب هفتم محرم 97 - هیئت فدائیان - زمینه - دیدی سرِ پیری چه عصامو زمین زدن


------------------------------------------------

من که یه روزی میمیرم

من که یه روزی خاک میشم

اونقده گناه کردم آقا

فقط با شهادت پاک میشم

چقدر خوبه با رفیقای هیئت

بذاریم ما سر روی خاک تربت

بگیریم غسل شهادت بین خون

بگیریم با لطفِ زهرا ما قیمت

به تو از دور سلام

به سلیمان نبی از طرف مور سلام

به تو از دور سلام

میزنه واسه زیارت دل ما شور سلام

به تو از دور سلام

به حسین از طرف وصله‌ی ناجور سلام

" اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَين

وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَين

وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَين

وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَین "

من که قراره تنها شم

من که تو قبرم بی‌یارم

پای تو جوونیمو دادم

تا بیای آقا به دیدارم

به غیر از تو کی به دردامه درمون

نگاهم کردی که میبارم بارون

تو روزی که هیچکی فکر هیچکس نیست

میگیره دست منو چشم گریون

همه دنیام حسین

من فقط تو رو برا خود تو میخوام حسین

همه دنیام حسین

یاد گرفتم اسمتو از لب بابام حسین

همه دنیام حسین

واسه اربعین بده تَوون به پاهام حسین

(به تو از دور سلام

به سلیمان نبی از طرف مور سلام

به تو از دور سلام

میزنه واسه زیارت دل ما شور سلام

به تو از دور سلام

به حسین از طرف وصله‌ی ناجور سلام)

" اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَين

وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَين

وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَين

وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَین "

 


صوت : شب هفتم محرم 97 - هیئت فدائیان - تک - من که یه روزی میمیرم من که یه روزی خاک میشم

ویدیو : شب هفتم محرم 97 - هیئت فدائیان - تک - من که یه روزی میمیرم من که یه روزی خاک میشم


------------------------------------------------

پاشو علیِ‌اکبرم قلب من آروم بگیره

بابای پیرت پسرم اگه نباشی میمیره

راستی مؤذن حرم صداتو یادم نمیره

قربون تحریر صدات، پاشو بازم اذون بگو

بازم یه بابا به منِ خسته‌ی نیمه‌جون بگو

بدون من کجا میری ، کجای آسمون؟ بگو..

فکر نمی‌کردم اینجوری بی بال و پر شی

باید بمونی عصای دستِ پدر شی

میخوام بغل بگیرمت ولی میترسم

تو رو بغل بگیرمت پاشیده‌تر شی

«علیِ اکبرم نرو

نمیشه باورم نرو»

گریه‌های رقیه رو میشه فراموش نکنی

با رفتنت چراغ این حرم رو خاموش نکنی

دق میکنم اگه به این سوزِ دلم گوش نکنی

پاشو بیا و غربتِ خیمه‌ی زن‌ها رو ببین

اشکای روی صورت این مرد تنها رو ببین

دور و برم کف میزنن، این کف زدن‌ها رو ببین

فکر نمیکردم من بیام نتونی پاشی

تو ارباً اربا بشی و ازم جدا شی

فکر نمیکردم صورتت بریزه بر هم

دیدمت و گفتم شاید خودت نباشی

نشناختمت گل پسرم

چه خاکی ریختن به سرم

«علیِ‌اکبرم نرو

نمیشه باورم نرو»

رفتی و دیگه کاری از دست منم بر نمیاد

فرق سرت دوتا شده، خون از سرت رفته زیاد

نیزه به پهلوت زدن و نیزه امونِت نمیداد

خواهرم اومده ببین، اومده با چشای تر

پاشو واسه‌م یه کاری کن، آبروی منو بخر

دستای عمّه رو بگیر، دوباره تا حرم ببر

فکر نمیکردی عمه رو اینجا ببینی

یه روزی اونو بین نامردا ببینی

یه روزی هم میاد که از بالای نیزه

عمه رو تو بازار شام تنها میبینی

تو رو به جون خواهرم

بمون علیِ‌اکبرم

«علی‌ِاکبرم نرو  

نمیشه باورم نرو»

 


صوت : شب هفتم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - پاشو علی اکبرم قلب من آروم بگیره

ویدیو : شب هفتم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - پاشو علی اکبرم قلب من آروم بگیره


------------------------------------------------

جرعه جرعه تشنه‌ی شهادتم و

تشنه‌ام به خون خصم آل علی

سرنگونی رژیم آل یهود

این همیشه بوده رسم آل علی

ای که تا همیشه سر به زیر خیبری

پشت قلعه‌اند شیعه‌های حیدری

تا نماز جمعه در حریم بیت قدس

مانده یک خروشِ یا حسین دیگری

بشنو از میان لشکری که آمده‌ست

این صدای پای ارتش محمد است

آمده به جنگ مرحبِ یهودیان

یک علی که سید از دیار مشهد است 

«حزب‌الله هُمُ الغالبون»

قطره قطره خون کودکان یمن

همچو سیل میرود به سوی ریاض

مژده مژده ای خمینی روح خدا

تیغ تو رسیده تا گلوی ریاض

ای که تا همیشه خار چشم دشمنی

باغبان نخل انقلاب بهمنی

کاخ دشمنت چنان کَفی‌ست روی آب

کوخ تو ولی چنان کوه آهنی

دشمنت اگر سرش به زیر مانده است

امّتت اگر که با غدیر مانده است

آن که بود امیر، اگر امیر مانده چون

پای نهضتت علی چو شیر مانده است

«حزب‌الله هُمُ الغالبون»

امّتی که مانده در پناه حسین

تن نمیدهد به فتنه‌های یزید

در قلوب شیعیان هراس نبُوَد

از قماربازهای کاخ سفید

خورده‌اید اگر میان منطقه شکست

بند ائتلافتان اگر ز هم گسست

با اطاعت از ولی به کوری شما

شیعه فاتح نبرد اقتصادی است

امت خمینی از جهاد خسته نیست

شیعه از ندای اتّحاد خسته نیست

مردم از مدیر ناتوان خسته‌اند

ورنه اصل روح اقتصاد خسته نیست

«حزب‌الله هُمُ المُفلِحون»

وای اگر که سوی قبضه‌های جهاد

دست شیعیان بوتراب برود

کور خوانده‌اید اگر گمان بکنید

قدس پایتختتان حساب بشود

هر معامله که میشود خیالی است

قدس سهم مردم همین حوالی است

روح غزّه روح عزّت و شهامت است

دست او اگرچه از تفنگ خالی است

سرپناه شیعیان امام مهدی است

شیعه تیغ خارج از نیام مهدی است

آخرین کلام شیعیان همین و بس

قدس پایتخت صبح و شام مهدی است

«حزب‌الله هُمُ الغالبون»

 


صوت : شب هفتم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - جرعه جرعه تشنه شهادتمو تشنه ام به خون خصم آل علی

ویدیو : شب هفتم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - جرعه جرعه تشنه شهادتمو تشنه ام به خون خصم آل علی


------------------------------------------------

عجب عکس ضریحی، دلا رو میکنه جذب (جلب)

من عاشق شدم انگار، اذا زُلزِلَتِ القَلب 

میرن رفیقام کربلا هر سال

کاشکی برم آقا یه سفر کاش

دیگه چی رو پنهون کنم آقا

العاشقُ کلُّ  سِرُّهُ فاش

عاشق همینه ظاهر و باطن

عاشق میمونه به پای حرفاش

کربلا میام شک نکن امسال

اربعین حرم منتظرم باش

«السَّلامُ عَلیٰ ساکن کربلا 

صَلَّی الله عَلَیکْ یااباعبدالله»

یه روز میبره آخر، منو علقمه عباس

همه دنیا میدونن _ که گرمه دم عباس

بازم منم و روضه‌ی ارباب

بازم علم و هیبت عباس

فرموده میام حضرت مهدی

هرجا که باشه صحبت عباس

کِی میشه منِ بی سر و سامون

یک شب برسم خدمت عباس

امشب تورو به حضرت مهدی

امضامو بزن حضرت عباس

«السَلامُ عَلیٰ ساکن کربلا 

صَلَّی الله عَلَیکْ یااباعبدالله»

اگه خونی تو رگهام، یه روزی شد مرکّب

رو قبرم بنویسید ؛ فدای بی‌بی زینب

ما گریه‌کن بزم حسینیم

ما زینبی و کار ما گریه‌ست

ما پرچممون همیشه بالاست

چون عزّتمون دست رقیه‌ست

ما نوکر نوکرای ارباب

ما نوکر هرکی توی تکیه‌ست

ما راه روِ راه حسینیم

ما دشمنمون آل امیّه‌ست

«السَلامُ عَلیٰ ساکن کربلا 

صَلَّی الله عَلَیکْ یااباعبدالله»

 


صوت : شب هفتم محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - عجب عکسِ ضریحی دلهارو میکنه جذب

ویدیو : شب هفتم محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - عجب عکسِ ضریحی دلهارو میکنه جذب


 

 

 

 

 

 

 

کلیدواژه ها:

متن محرم 97 - متن اشعار شب هفتم محرم 97 - متن اشعار سید رضا نریمانی محرم 97 - متن کل اشعار محرم 97 نریمانی - شب هفتم محرم 97 متن اشعار 

گزارش 7
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حاج سید رضا نریمانی می باشد.