حاج سید رضا نریمانی

۲۵ شهریور ۱۳۹۷ 28688 0 نظر

وای اگر در حرمش یار نمی‌خواست مرا

سرِ بازار خریدار نمی‌خواست مرا

با چه شوقی بغلم کرد همان اول ماه

اصلا انگار نه انگار نمی‌خواست مرا

من همانم که شدم خوار همه

اما او

پیش مخلوق خودش خوار نمی‌خواست مرا

به حسابم نرسید و به حسابم آمد

او کریم است بدهکار نمی‌خواست مرا

بودم آلوده ولیکن دم در پاکم کرد

لطف آقاست گنهکار نمی‌خواست

آشنای علی‌ام، گرد و غبار نجفم

وای اگر حیدر کرّار نمی‌خواست مرا

تشنه‌ام کرد که یاد لب عطشان باشم

تا نگویند علمدار نمی‌خواست مرا

عاقبت کارگر روضه شدم شکرِ خدا

فاطمه نوکر سربار نمی‌خواست مرا

آن حسینی که سرش ریخت به‌هم بین تنور

وسط شعله گرفتار نمی‌خواست مرا

 


صوت : شب دوم محرم 97 - هیئت فدائیان - مناجات - مرا با یک نظر اهلِ نظر کن

----------------------------------------

از ابتدای راه دائم بی قرارم

حق دارم‌ آخر ! مادرم‌ ! دلشوره دارم

 گرما کشیدن روزها بسیار سخت است

با شیرخواره در بیابان کار سخت است

هر وقت با عزّت به محمل می‌نشینم

هی ذکر می‌گویم بلا دیگر نبینم

اصلا بلا باشد ! علی اکبر که داریم

وقت خطرها ساقی لشکر که داریم

چشم غریبه تا سوی محمل می‌افتد

کارش به شمشیر ابوفاضل می‌افتد

زینب دلش لبریز از حسّ غرور است

در کاروان هر چیز می‌خواهیم‌ جور است

پوشیه کافی، چادر و‌ معجر فراوان

در دست و گوش بچه‌ها زیور فراوان

از لطف سقّا مشک‌ها لبربز آبند

مثل فرشته بچه‌ها آرام خوابند

شکر خدا خورشید هم ما را ندیده

آقا خودش سایه سرِ ماها کشیده

میترسم از سرنیزه‌ها از طبل‌هاشان

میترسم از خار مغیلان بیابان

می ترسم این‌ معصومه‌ها تنها بمانند

یک یک به زیر سم مرکب‌ها بمانند

میترسم از ذبحی که با تکبیر باشد

طفلم به جای شیر سهمش تیر باشد

ای وای از آن نحری که خنجر کُند باشد

سهم عقیله حرف‌های تند باشد

 ای وای از آن روزی که یک لشکر بخندند

نامحرمان دستان زینب راببندند

ای کاش جایی قحطی چادر نباشد

یعنی سکینه از کسی دلخور نباشد

سپردمت به خدا و به ریگ‌های بیابان

سپردمت به غبار و به خارهای مغیلان

سپردمت به وحوش و به شیرهای درنده

به مردمان دهاتی، به آهوان پریشان

به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند

که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان

سپردمت به هر آنچه که هست، اما تو

سپردی ام به که رفتی؟ به دلقکان؟ به کنیزان؟!

سپردي‌ام به دو صد چشم هيز نامحرم؟

به شمر ! خولی ! اخنس ! به حرمله ! به سنان ؟!

 

*شاعر : سیدپوریا هاشمی

 


صوت : شب سوم محرم 97 - هیئت فدائیان - روضه - هر ستونی میرم یادِ رقیه می کنم

----------------------------------------

میسوزونن اینجا خیام حرم رو

پَرِ دخترم رو ، دل خواهرم رو

همین‌جا قراره بِبُرَّن سرم رو

میذارن رو این خاک، سه روز پیکرم رو

همین‌جا میچینم گل آخرم رو

رو نیزه میذارن سر اصغرم رو

به خاک میکشونن تن اکبرم رو

میدزدن با انگشتم انگشترم رو

اینجا تنهایی‌مو میبینن

گل‌های باغمو میچینن

با چکمه رو تنم میشینن

بمیرم نبینم که باشی گرفتار

امیری و مولای ! دس از غصه بردار

چرا غصه داری تا داری علمدار

نمیذارم اینجا تو پایی بره خار

تا من زنده باشم، حرم در امونه

نمیذارم اصغر لباش خشک بمونه

غم غربت تو منو میسوزونه

وصایای بابات به یادم میمونه

حیدر گفته کنارش باش

زهرا گفته قرارش باش 

مادر گفت جان‌نثارش باش

 

*شاعر : داوود رحیمی

 


صوت : شب دوم محرم 97 - هیئت فدائیان - نوحه - میسوزونن اینجا خیامِ حَرَم رو

----------------------------------------

دل زینب پریشونه

بیابون خیس بارونه

بیا برگردیم خونه

کجا صحبت ز مهمونه

که رسیدیم غریبونه

بیا برگردیم خونه

واسه اشک رباب، که داره اضطراب

آخه شیرخواره همراشه

نه برا خواهرت، برای دخترت

آخه گوشواره همراشه

«رُدَّنٰا ، اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا»

داداش از تو چه پنهونه

دل اهل حرم خونه

بیا برگردیم خونه

تیر و نیزه فراوونه

کسی زنده نمیمونه

 بیا برگردیم خونه

چه کمه لشکرت، بمیره خواهرت

غریبی سخته میدونم

واسه این بچه‌ها، نگرونی چرا

خود من با تو می‌مونم

«رُدَّنٰا ، اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا»

با یه دلشوره خوابیدم

چی بگم خواب بد دیدم

می‌دویدم می‌لرزیدم

من از این صحنه ترسیدم

که با لبهای خشکیده‌م

هی گلوتو می‌بوسیدم

این همه نیزه‌ها، شلوغه قتلگاه

تو رو تنها گیر آوردن

یکی موتو کشید، یکی سر رو برید

تا رسیدم سرو بردن

«رُدَّنٰا ، اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا»

 


صوت : شب دوم محرم 97 - هیئت فدائیان - زمینه - چه می شود به سرای فقیر سر بزنی

----------------------------------------

حجاج بیتُ‌الله ، هاهُنا کرببلا 

انصار ثارالله ، هاهُنا کرببلا 

اهل بیت مصطفی ، هاهُنا کرببلا 

یا اباالفضل مرتضی ، هاهُنا کرببلا 

حج ناتموم من اینجا تموم میشه 

خاک صحرا خونی از خون گلوم میشه 

حجّاً مقبولا ، سعیاً مشکورا

انا ذبیحُ الله ، یومَ عاشورا

" فریاد یامحمدا ، زینب رسید به کربلا"

اصحاب جان‌برکف ، هاهُنا کرببلا 

یار شاه نجف ، هاهُنا کرببلا 

ابناءِ ابوتراب ، هاهُنا کرببلا 

یا زینب یا رباب ، هاهُنا کرببلا 

کربلا حج من و آخر این راهه 

راهیِ منا شده حاجی شش ماهه 

حجّاً مقبولا ، سعیاً مشکورا

انا ذبیحُ الله ، یومَ عاشورا

" فریاد یامحمدا ، زینب رسید به کربلا"

 

شعر و سبک: حمید رمی و حسین حاجی

 


صوت : شب دوم محرم 97 - هیئت فدائیان - تک - حجاجِ بیت الله هاهنا کرببلا

----------------------------------------

چرا خاک اینجا غم‌باره/ چرا اینقد دلهره دارم

چرا اینجا بوی خون میاد/ چرا اینقدر گریه می‌بارم

جدایی از تو نمی‌تونم، جدایی از تو نمیذارم

مگه میشه زنده باشم و تو میون گودال غریب باشی

مگه میشه زخمی و تشنه، خسته و بی‌جون باشی تنها شی

همیشه می‌ترسیدم از روزی که

کسی تو رو از من بگیره حسین

میگن خُرجین مرکب کوفیا

پر از نیزه و تیغ و تیرِ حسین

میترسم از اینجا، بریم جون زهرا/ تا حنجرتو شمر ندیده هنوز

میشم دل‌شکسته، میشم پیر و خسته/ به قدر هزار سال تو این ده روز

«واویلتا واویلتا، زینب رسید به کربلا»

دارم میبینم همه چیز و/ حسین اما باورش سخته

پسر زیر خنجر قاتل/ مقابل مادرش سخته

سری روی نیزه‌ها باشه/ جلو چشم خواهرش سخته

تنی زیر دست و پا سخته آه زیر سمّ مرکبا سخته

سری روی نیزه‌ها سخته آه اگر هی شد جابه‌جا سخته

حالا که دیدم کربلای تو رو

دیدم همه‌ی روضه‌های تو رو

دیدم آتشی که تو حرمه

دیدم کفن بوریای تو رو

نه میشه نَمیرم، نه میشه نبارم تصورشم میسوزونه منو

من این‌جا میبینم، یه کشته‌ی زخمی و بی‌کفن و پاره پیراهنو

«واویلتا، واویلتا، زینب رسید به کربلا»

بیا برگردیم که این لشکر / میاد با قصد سرت داداش

به‌هم میریزه سرت روی نی / زیر پاها پیکرت داداش

یه فکرایی ساربون داره / برای انگشترت داداش

حواست باشه ته گودال پیکرت میپاشه ته گودال

میترسم آخر سرِ کهنه پیرهنت دعوا شه ته گودال

میترسم علی‌اصغر و بُکُشن

با داغ پسر مادر و بکشن

پدر رو با نیزه ته گودال

تو راه با لگد دختر و بُکشن

داداش بیا برگرد/ که این همه نامرد/ میگیرن علمدار لشکرتو

میبینی به زودی/ یه مرد یهودی/ میبنده داداش دست خواهرتو

«واویلتا، واویلتا، زینب رسید به کربلا»

 

*شعر : حمید رمی  داوود رحیمی

 


صوت : شب دوم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - چرا خاکِ اینجا غم باره

----------------------------------------

سر کوچه پرچم میزنم

از تو بازم من دم میزنم

تا محرم از راه میرسه

روی سینه‌م محکم میزنم

خدا رو شاکرم که، به محرم رسیدم

دوباره مشکی می‌پوشم

دوباره بیمه میشم، تا میام توی هیئت

چایی روضه می‌نوشم

این شبا انگار توی آسمونم

این شبا مستِ باده‌ی جنونم

زنده بمونم شبای محرم

یاد قدیم این نوحه رو بخونم:

«نسیمی جان‌فزا می‌آید

بوی کرببلا می‌آید»

بوی عود و اسفند اومده

هرکسی یه پرچمی زده

 بی‌بی زهرا، جونِ حسنِت

روزی اشک ما رو بده

دوباره ماه روضه، دوباره ماه شوره

دوباره بارون میباره

حالا که دعوتیم ما، یقیناً بی‌بی زهرا

همه‌ی ما رو دوست داره

این شبا من با اشکای رَوونم

هر جوری باشه توی روضه‌تونم

زنده بمونم، شب هشتم امسال

یاد قدیما، باز اینو بخونم:

«جوانان بنی هاشم بیایید

علی را بر در خیمه رسانید»

بی‌محرم دنیا واسه ما

هم قفس هم تاریکه رفیق

شد محرم یعنی که دیگه

اربعین هم نزدیک رفیق

الهی این محرم، واسه ما سینه‌زن‌ها

بهترین محرم باشه

الهی اربعین شه، تو مسیر زیارت

روی شونه‌م پرچم باشه

این شبا یاد پیرغلامامونم

خودم رو هرطور روضه میرسونم

زنده بمونم، تاسوعای امسال

یاد قدیم این نوحه رو بخونم:

«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد

علمدار نیامد، علمدار نیامد

سقای حسین سید و سالار نیامد

علمدار نیامد، علمدار نیامد»

 

*شاعر : مهدی نظری

 


صوت : شب دوم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - سرِ کوچه پرچم میزنم از تو بازم من دم میزنم

ویدیو : شب دوم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - سرِ کوچه پرچم میزنم از تو بازم من دم میزنم


----------------------------------------

دوباره رسیدیم به ماه محرم

دوعالم همه در پناه محرم

به دل نوای حسین ، به سر هوای حسین

زمین پر از نفس شهدا

هوای خون‌جگری ، اگر سری ببری

رسی به جاده‌ی کرببلا

من گوش به فرمانم ، من دست به دامانم

لبیک حسین جانم

حسین جانم، حسین جانم

"لبیک حسین جانم

حسین جانم، حسین جانم"

چه شوری به پا شد، چه عشقی دمیده 

دل ما به درگاه ارباب رسیده 

همه به دورِ بلا ، به دور خدا

دوباره مُحرِمِ این حرمند 

طواف دورِ جنون ، میان آتش و خون 

همه به پای همین علمند

ذکر دل و جانم ، شورِ خروشانم

لبیک حسین جانم

حسین جانم، حسین جانم

"لبیک حسین جانم

حسین جانم، حسین جانم"

کسی که به راهت فدا شد فنا نیست

بهای دم او به غیر از خدا نیست

هدایت دو جهان ، به یُمن مقدمتان

به برکت شهدای شما

چه نور جلوه‌گری ، چه خون پر ثمری

چه کرده عشق تو با دل ما

ای خوب خوبانم ، خورشید تابانم

لبیک حسین جانم

حسین جانم، حسین جانم

"لبیک حسین جانم

حسین جانم، حسین جانم"

 

*شاعر : حمید رمی

 


صوت : شب دوم محرم 97 - هیئت فدائیان - تک - به دل نوای حسین به سر هوای حسین

----------------------------------------

من یه نوکرم که صاف و ساده و نابلدم

یه کبوتر با پَرِ زخمی به دور گنبدم

رفیقم شده گناه ، شب و روزم غفلته

خوبیام خیلی کمه ، آخه از بس که بدم

ولی تو چشات قشنگ میبینه منو

که دوباره باز به روضه‌ی ما اومدی 

دو سه روزی که نیومدم درِ خونه‌ت 

خودت اومدی در خونه‌م رو زدی

جا داره بگم زیاد، دوسِت دارم 

اربابی بهت میاد، دوسِت دارم

«حسین، دوسِت دارم

آقای عالمین، دوست دارم» 

تا میگم حسین دلم میشه کبوتر کرببلا

چی میشه منم بشم یه روز مسافر کرببلا

آرزوم شده حرم ، بشینم پایین پات

یه شب جمعه‌ای و سحر کرببلا

همه میدونن رفیقم تویی حسین 

آقایی کن و دستمو بگیر حسین

شبیه غلام سیات شعارم اینه

امیری حسین و نِعمَ الامیر حسین

ای آبروی کرم، دوسِت دارم

به جون مادرم، دوسِت دارم

«حسین، دوسِت دارم

آقای عالمین، دوسِت دارم»

تا قیامت از تو دل نمیکنم سینه‌زنم

رو سینه‌م کبوده این مثل مداله رو تنم

زیر دین فاطمه‌م ، که بهم اجازه داد

گاهی بی‌قرار حسین، گاهی مست حسنم

با همه بَدیم دیدم عزای تو رو

آخه میدونم دل تو سوخته برام

همه عزتم همین پیراهنیه که 

به تنمه مادر تو دوخته برام

سر میدم آقا برات، دوسِت دارم

به جون نوکرات، دوسِت دارم

«حسین، دوسِت دارم

آقای عالمین، دوسِت دارم»

 


صوت : شب دوم محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - من یه نوکَرَم که صاف و صادقُ نا بلدم

----------------------------------------

من و این حال قشنگ نوکری تو روضه‌ت

من و این دقیقه‌های عاشقی تو هیئت

واسه من هیچ‌جای دنیا نداره این حس‌و

آخه چی بهتر از این میخوام منِ بی‌قیمت

دستمو وا نکن، از پَرِ پرچمت

میکُشَتَم منو، آخرش این غمت

بذار که جون بدم، توی محرّمت

همین حال‌و، همین حس‌و میخوام

یعنی میشه ببینم با چشام

که امسال اربعین کرببلام

"حسین جانم حسین جانم حسین"

با تو میشه تو هوای عاشقی پَر وا کرد

با تو میشه هر نَفَس حال خوشی پیدا کرد

با تو میشه ته آرامش‌و احساسش کرد

مثل اونی که خودش رو تو دل تو جا کرد

به تو دلم خوشه، آقای خوب من

تو رو خدا بیا، رومو زمین نزن

بالاسرم بیا - موقع جون دادن

سرم رو روی زانوهات بگیر

تو ای آقای خوب و بی‌نظیر

امیری یا حسین نِعمَ الامیر

"حسین جانم حسین جانم حسین"

 


صوت : شب دوم محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - من و این حالِ قشنگِ نوکری تو روضه ات

ویدیو : شب دوم محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - من و این حالِ قشنگِ نوکری تو روضه ات


 

 

 

 

 

 

 

 

کلیدواژه ها:

متن محرم 97 - متن اشعار شب دوم محرم 97 - متن اشعار سید رضا نریمانی محرم 97 - متن کل اشعار محرم 97 نریمانی - شب دوم محرم 97 متن اشعار

گزارش 4
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حاج سید رضا نریمانی می باشد.