قطع امید کردهای از ما حلال کن
دردسرت شدیم پس آقا حلال کن
بیچارهایم و نوکریات را نمیکنیم
ما نوکریم، نوکر دنیا حلال کن
درجا زدن حقیقت هر روزِ عمر ماست
گرکه نمیرسیم به بالا حلال کن
در خانههای خویش چه راحت نشستهایم
اما زدی تو خیمه به صحرا، حلال کن
معلوم نیست وضعیتم، زجر میکشم
یا بر گدات چوب بزن یا حلال کن
من ورشکستهام، به ته خط رسیدهام
دیگر تو این بریدهنفس را حلال کن
قلبت شکسته است که جاماندم از حرم
آقا تورا به حضرت زهرا حلال کن
امروز اگر که روضهی جانسوز من شده
بزم حرام و زینب کبری حلال کن
صوت : شام غریبان محرم 97 - هیئت فدائیان - مناجات - قطع امید کرده ای از من حلال کن
-------------------------------------------
امشب بیبی زینب همه بچهها رو با یه مکافاتی زیر یه خیمه نیمسوخته جمع کرد. آمار گرفت؛ دید یکی از بچهها کمه. سریع تو این صحرا داره میگرده...
_چه خبر شده؟
_یکی از بچهها گم شده.
امکلثوم اومد:
خواهرجان میخوای بریم دنبالش بگردیم؟
_اینقدر گشتم پیدا نکردم.
صدا زد: من میدونم کجا رفته. دیدم تو این صحرا هی داره صدا میزنه "اَبَا" ؛ یه ظرف آبهم برداشته بود دنبال باباش میگشت، حتما رفته گودال....
تا اومدن تو گودال دیدن این بچه خودشو انداخته رو تنِ بیسر بابا.
بچه رو بلند کردن؛
_چه جوری این بدنو پیدا کردی؟
تو این تاریکیها چه جوری پیدا کردی گودال رو؟ نگفتی یکی میاد سراغت!
گفت: عمه جان انقدر دلم هوای بابامو کرد؛ آخه دیدم لحظههای آخرش هی میگه جگرم میسوزه...
تو این صحرا هی صدا میزدم اَبا اَبا اَبا؛ دیدم از یه گودالی از یه سمتی صدایی داره میاد؛ این صدا به گوشم آشناست، این صدا صدای بابامه؛ هی داره میگه اِلَیَّ ...
حسین....
پیکرت در قتلگاه افتاده بود و سر نداشت
آن طرف بر نیزهای دیدم سرت پیکر نداشت
بیبرادر بودی و مظلوم گیر آوردنت
گفتم ای قصابها آخر مگر خواهر نداشت ؟!
سر بریدن آخرِ کار حرامیها نبود
قاتلت بعد از سرت دست از تن تو بر نداشت
هیچکس را رد نکردی از درِ احسان خود
پیکرت پیراهن و انگشتت انگشتر نداشت
غارتم کردند، اما چادرم از سر نرفت
پس غلط گفتند اینکه خواهرت معجر نداشت
حنجرت را بوسهای دادم بهجای صورتت
خواهرت ای بی سرِ من ! چارهای دیگر نداشت
*شاعر : رضا قاسمی
بیبی زینب این بدن برادرشو بلند کرد به سمت آسمان؛
ای خدا این قربانی رو از ما قبول کن؛ از زینبت قبول کن...
همه ایستادن دارن نگاه میکنن این خواهر میخواد با بدن داداشش چه کنه. دیدن پیکر رو زمین گذاشت. گفت داداش کجا رو برای بوسهی زینب گذاشتن؟! هرجا رو نگاه میکنم پُرِ زخمه. هیچ جای بوسهای برای زینبت نذاشتن....
* خواهم که بوسهات زنم اما نمیشود
جایی برای بوسه که پیدا نمیشود *
دوست و دشمن دارن نگاه میکنن، یهو دیدن زینب خم شد این لبا رو گذاشت به این رگهای بُریده؛
تا لبا رو برداشت این لبا پُرِ خون شد. دیگه از یاد زینب نمیره بوسهای که با این لبهام به حنجرت زدم داداش، داداش.....
حسین....
صوت : شام غریبان محرم 97 - هیئت فدائیان - روضه - سر بریدن آخر کارِ حرامی ها نبود
-------------------------------------------
آقا سید مهدی قوام میگفت؛ تو یه بار بری کربلا و بیای تربت کربلا جلوت بذارن تشخیص میدی، مُهر بذارن جلوت میفهمی این مهر مهر کربلاست یا نه. چهطور زینبی که پنجاه سال با برادرش بوده تشخیص نداده؟!
هی صدا میزد: "اَ اَنتَ اَخی؟" نمیدونم نشناخته یا اینکه متعجب بوده، متحیر بوده...
آخه شیخ جعفر شوشتری میگه کاری با این بدن کردن پشت و روی بدن دیگه مشخص نبوده...
دوتایی نشستن کنار این بدن؛ سکینه هم اومد. نشستن کنار این بدن شروع کردن حرف بزنن؛ این یکی هی میگه "اَ اَنْتَ اَخی؟" اون یکی هی صدا میزنه "هذا نَعْشُ اَبی" دوتایی دارن گریه میکنن. اما نمیدونم چی شد یهمرتبه این دختر یه جملهای گفته؛ صدا زد:
"يا اَبَتاه ! اُنظر اِلي عَمَّتِيَ المَضْروبَه" یعنی بابا پاشو نگاه کن عمهم رو این نامردا دارن میزنن...
نمیدونم اینجا به ارباب ما سخت گذشت که جلو چشماش ناموسش رو میزدن یا اون لحظه و ساعتی که گفت:
* یادم نمیرود که همه داد میزدند
طوری لگد بزن که علی بیپسر شود *
یازهرا....
خیمهها رو که آتیش زدن، زینب براش عادی بود. آتیش زدن خیمه برای زینب آشناست. این مستأصل بودن برای زینب آشناست؛ آخه مدینه هم وقتی درِ خونهشون رو آتیش زدن، این بچهها هی دورِ حیاط خونه میدویدن؛ بابا پاشو بیا ببین مادرم پشتِ دره....
* نامردمان از حرمت کوثر گذشتند
در روی زهرا بود و از آن در گذشتند *
* علی رو حلال کن، واسه زخم بازوت
علی رو حلال کن، واسه درد پهلوت
علی رو حلال کن، واسه دست بستهش
نتونست که برداره اون در رو از روت *
یازهرا...
اینقدر اباعبدالله تو دلش بود؛ گفت مادر بین در و دیوار که قرارت دادن صدای شکستن استخوناتو شنیدم. چی میشه منم مثل تو بشم...
مثل عصر امروز هم اون نامرد صدا زد "مَن یَنْتَدِبُ لِلحسین؟" ده نفر دست بلند کردن، سوار بر مرکب؛ اینقدر رو این سینهها تاختن....
حسین...
صوت : شام غریبان محرم 97 - هیئت فدائیان - روضه - نامردُمان از حرمت کوثر گذشتن
-------------------------------------------
َوَلَسْنا عَلَی الْحَق*، پس چرا راهتو میبندن
اولسنا علی الحق، به زمین خوردنت میخندن
اولسنا علی الحق، چرا اینجور عذابت کردن
اولسنا علی الحق، چرا محروم از آبت کردن
ای بال و پرم واویلا، رفتی از حرم واویلا
بعد از تو ستون خیمه - افتاده سرم واویلا
«واویلا حرم واویلا»
اولسنا علی الحق، میره پایین و بالا نیزه
اولسنا علی الحق، زدنت بیهوا با نیزه
اولسنا علی الحق، نفسم تند شده واویلا
اولسنا علی الحق، خنجرش کند شده واویلا
ای بال و پرم واویلا ، رفتی از حرم واویلا
بعد از تو ستون خیمه - افتاده سرم واویلا
«واویلا حرم واویلا»
اولسنا علی الحق، همه با سربهزیری رفتن
اولسنا علی الحق، فاطمیات اسیری رفتن
اولسنا علی الحق، غل و زنجیر به پامون بسته
اولسنا علی الحق، روی زخمای ما خون بسته
از بزم حرام میترسم ، از بازار شام میترسم
از زنها و از سنگای - روی پشت بام میترسم
«واویلا حرم واویلا»
شاعر: مظاهر کثیری نژاد
صوت : شام غریبان محرم 97 - هیئت فدائیان - زمینه - ای بال و پرم واویلا رفتی از حرم واویلا
-------------------------------------------
افتادی توی قتلگاه - با بدنی غرقِ به خون
هی با لبِ تشنه میگی ؛ اِنّا اِلیهِ راجِعون
زخمیه جسم اطهرت ، بمیره واسهت خواهرت
تا افتادی روی خاک صحرا عزیز من شد بهپا جنجال
چلو چشمام داری جون میدی با لبِ تشنه بین این گودال
مقابل یه لشکر ، چی کار کنم برادر
همه هجوم آوردن - برای غارت یه پیکر
«ای بیکفن برادر ، دور از وطن برادر
عریان بدن برادر ، عریان بدن برادر»
چشام نمیبینه درست ، اون کیه که رو سینهته
کاش باز میشد ببوسمت ، یه بوسه هم غنیمته
میلرزه دست و پای من ، در نمیاد صدای من
داری مثل گل جلو چشمام میشی پرپر با نیزه و شمشیر
هجوم آوردن تو گودال و التماس زینب نداشت تاثیر
ای پاره پاره پیکر ، برات بمیره خواهر
صدای گریه میاد ، بالاسرت رسیده مادر
«ای بیکفن حسینم ، دور از وطن حسینم
عریان بدن حسینم ، عریان بدن حسینم»
کاش بدونی چهقدر برام - سخت میگذره این لحظهها
تنت میون قتلگاه ، سرت به روی نیزهها
چیزی نمونده از تنت ، غارت شده پیراهنت
توی این گودال پرخون چیزی نمونده از تو به جز اسمت
یه جای سالم نمونده روی تنت از بس زخمیه جسمت
من با دلی پریشون ، تو با تنی پر از خون
من میرم و تنِ تو - میمونه تو دشت و بیابون
«ای بیکفن حسینم ، دور از وطن حسینم
عریان بدن حسینم ، عریان بدن حسینم»
سپردمت به خدا و به ریگهای بیابان
سپردمت به غبار و به خارهای مغیلان
سپردمت به وحوش و به شیرهای درنده
به مردمان دهاتی، به آهوان پریشان
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان
سپردمت به هر آنچه که هست، اما تو
سپردی ام به که رفتی؟ به دلقکان؟ به کنیزان؟!
سپرديام به دو صد چشم هيز نامحرم؟
به شمر ! خولی ! اخنس ! به حرمله ! به سنان ؟!
صوت : شام غریبان محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - اوفتادی توی قتلگاه با بدنی غرقِ به خون
-------------------------------------------
هر شب کبوترِ دل - میره سوی حرمت
دست خالی اومدم ، دست منو کرمت
من نوکر توام که گِلِ منو سرشته خدا
با خاک حرمت / اون حرمی که هست بهشت خدا
پر میگیرم تا کربلا
به هوای گنبد طلا
«یا ثارالله و ابن ثاره
سینهزنت دوسِت داره»
مَحرم نمیشه دلی - تا مادر تو نخواد
تا تو نگاه نکنی - اشک از دیده نمیاد
کی میگه کَرَمِت شامل بدا نمیشه آقا
رحمت واسعهت / دستمو میگیره همیشه آقا
تو خواستی که عاشقت شم
آرزومه لایقت شم
«یا ثارالله و ابن ثاره
سینهزنت دوسِت داره»
آروم میگیره دلم - تا اسمتو میبرم
آرزومه که بیام - پای پیاده حرم
گریه میکنه فاطمه برا جسم بیکفنت
اشک گریهکنا / میباره روی زخمای بدنت
به زندگیم داده نمک
یا لَیْتَنا کُنّا مَعَک
«یا ثارالله و ابن ثاره
سینهزنت دوسِت داره»
پیدا نمیشه کریم - دیگه شبیه حسن
مثل ضریح حسین - میشه ضریح حسن
ساخته میشه یه روز به مدد و به کرم حسن
یه بینالحرمین / از کرببلا تا حرم حسن
ابنالحیدر ، یابن الزهرا
جانم فدات ، یامجتبی
«یامجتبی ، یامجتبی
یامجتبی ، یامجتبی»
صوت : شام غریبان محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - هر شب کبوترِ دل میره سوی ِ حرمت
-------------------------------------------
نورِ دل زهرایی ، ارباب دلِ مایی
الحق که برازندهست - تنها به تو آقایی
تو دست یداللهی ، شیر اسداللهی
آقازادهی حیدر ، شاه عباداللهی
در کرببلا ساکنی آوارهتم آقا
تو چارهی دنیایی و بیچارهتم آقا
پیراهن یوسف اگه یعقوبو شفا داد
بیمارِ غم پیرُهنِ پارهتم آقا
قربون جوونت همهی عمر و جوونیم
من پیر بشمم نوکرِ شیرخوارهتم آقا
«ارباب یا حسین جانم»
اصلا تو بذار آقا - تکراری بشه شعرام
گفتم دوباره میگم ؛ من کرببلا میخوام
تو شور و دودم میگم، تو زمزمه هم میگم
اصلا همه شعرامو - با عشق حرم میگم
درگیر غمِ کرببلاتون شدن عشقه
تا صبح دمِ ایوون تو زانو زدن عشقه
هر موقعِ سال کربلا رفتن خوبه اما
پای پیاده اربیعنِت اومدن عشقه
فردای قیامت که همه بیکس و کارن
زیرِ عَلم تو اگه جامون بشه عشقه
«ارباب یا حسین جانم»
ایمان به تو آوردم - که بیتو باشم مُردم
افتاده تو دل عشقت ، چون نون حلال خوردم
سایهت رو سرم بوده ، روزیم تو حرم بوده
چیزی که حسینیم کرد - اشک پدرم بوده
باگریه به تو شیر داده هرشب منو مادر
تو مجلست آورده مرتّب منو مادر
از بچگیام یادمه که روضه به روضه
گریون بودیم از غصهی زینب منو مادر
تو زندگی هرجا که گره تو کاری افتاد
اسم تو رو بردیم به زیر لب منو مادر
«ارباب یا حسین جانم»
صوت : شام غریبان محرم 97 - هیئت فدائیان - تک - نورِ دل زهرایی اربابِ دلِ مایی
-------------------------------------------
کاش میشد پای رکابت بودم
یه غلامِ خوشحسابت بودم
کاش میشد جوابتو میشنیدم
ابراهیم مجابت بودم
میدونم آلودهم، میدونم که نالایقم
میدونم درموندهم، ولی بات صاف و صادقم
میدونم بیچارهم، میتونی دستامو بگیر
میدونم جاموندهم، ولی به قرآن عاشقم
منو به اسم گدات میشناسن
باهمین حالوهوات میشناسن
نذار آبروم بره آقاجون
که منو سینهزنات میشناسن
«السَّلامُ عَلیٰ ساکن کربلا
صَلَّی الله عَلَیکْ یااباعبدالله»
میدونم که دلتو رنجوندم
دستمو بگیر که تو راه موندم
بدم اما مثِ حُر که قلبِ
بیبی زینب رو نمیلرزوندم
منو هم بخر، مثل حر شرمندهم نکن
جلو نوکرات، آقا سرافکندهم نکن
بهخدا قسم، با نگاه تو خوب میشم
توی نوکری، تو منو بازندهم نکن
بیتو میسوزم و تو آتیشم
بیتو وَاللهه میخشکه ریشهم
تو نگاهت رو بگردون سمتم
به خدا نوکرِ خوبی میشم
«السَّلامُ عَلیٰ ساکن کربلا
صَلَّی الله عَلَیکْ یااباعبدالله»
صوت : شام غریبان محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - کاش میشد پایِ رکابت بودم
------------------------------------
نکنه یهروز بیاد از تو جدا شم
کمکی طلب کنی و من نباشم
نمیخوام از کاروونت جا بمونم
مثِ کوفیا رفیق نیمهرا(ه) شم
منو حلالم کن، اگه یه وقت آبروتو بردم
منو حلالم کن، فقط بدی پیش تو آوردم
منو حلالم کن، خیلی جاها حق تو رو خوردم
منو حلالم کن، گناه اومد عشقِ تو یادم رفت
منو حلالم کن، تموم قولایی که دادم رفت
منو حلالم کن، اسیر شدم آه از نهادم رفت
یعنی میشه که...
خبری بگیری از حال دلم
عادته که میای دنبال دلم
دنبال دلم...
«اربابم حسین ، اربابم حسین»
سایهی توئه همیشه سایهسارم
من که هیچ توقّعی از تو ندارم
از شما زیاد به من رسیده آقا
از بزرگیته که میمونی کنارم
کیه به غیر از تو، همهش بهفکر نوکرش باشه
کیه به غیر از تو، یه دنیا دل دوروبرش باشه
کیه به غیر از تو، کلّی گدا پشت سرش باشه
کیه به غیر از تو، کشتهی اشکِ چشِ تر باشه
کیه به غیر از تو، پناه هرچی دربهدر باشه
کیه به غیر از تو، برای نوکرش پدر باشه
لطف و کرمت...
حاتمو به طمع میندازه حسین
نگاهت آدمو میسازه حسین
میسازه حسین...
«اربابم حسین ، اربابم حسین»
سرِ دل به جذبهی شیشگوشه گرمه
رحمتت برام مثِ آغوشِ گرمه
میدونی که نوکرت فقط دلش به-
-چایی که تو روضهها مینوشه گرمه
به تو بدهکارم، همش خراب کردم و تو ساختی
به تو بدهکارم، عشقتو تو قلبِ من انداختی
به تو بدهکارم، تو بودی که دِینمو پرداختی
ترسم از اینه
آخرش اونی که میخواستی نشم
واسه تو نوکرِ روراستی نشم
روراستی نشم...
«اربابم حسین ، اربابم حسین»
صوت : شام غریبان محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - نکنه یه روز بیاد، از تو جدا شم
کلیدواژه ها:
متن محرم 97 - متن اشعار شام غریبان محرم 97 - متن اشعار سید رضا نریمانی محرم 97 - متن کل اشعار محرم 97 نریمانی - شام غریبان محرم 97 متن اشعار