ِنّا اَعطیناکَ الکوثر، کوثر عطا شده مکرر
اِنّا اَعطیناکَ الکوثر، خدا نظر کرده به مادر
انا اعطیناک الکوثر، بعد دو تا پسر خداوند ، دختر عطا کرده به حیدر
نگین زینبه
محور اصل و فرع دین زینبه
آفِتاب پردهنشین زینبه
رحمت ربّ العالمین زینبه
شاخص ایمان با یقین زینبه
متین زینبه
دختر ختمُ المرسلین زینبه
با ملائک هم همنشین زینبه
فاطمهی ثانی همین زینبه
نایب حیدر رو زمین زینبه
خوشی اصلاً، مال دل دیوونهست
دل عشاق، حوالهی مِیخونهست
شده روشن، خونهی علی امشب
آخه دختر، سوی چراغ خونه ست
"من زینبیام ، من زینبیام"
صَلِّ علیٰ زینبِ کبریٰ، ملیکهی مُلکِ دل ما
صَلِّ علیٰ زینبِ کبریٰ، خوش اومدی زینت بابا
صَلِّ علیٰ زینبِ کبریٰ، پا قدمت نشسته امشب
خنده به روی لب زهرا
نهان زینبه
سر حق در کون و مکان زینبه
زینت عرش و آسمان زینبه
آبرودار دو جهان زینبه
اقیانوس بیکران زینبه
جنان زینبه
اونکه شد در صبر امتحان زینبه
مظهر زهرا بیگمان زینبه
حیدر ثانی در لسان زینبه
به قول قاسم عمه جان زینبه
توی ظلمت، همیشه تو میتابی
تا حسین هست، نمیکنی بیتابی
نَفَس فاطمه و علی هستی
همهجوره، شَریکَةُ الاربابی
"من زینبیام ، من زینبیام"
خدا براش کم نمیذاره، بس که خداشناسه زینب
تموم انبیا یه دوره، بودن توی کلاس زینب
نه ما فقط فداییش هستیم، حتی اباالفضل علمدار
جونشو میده واسه زینب
عفاف زینبه
مثل آئینه صاف صاف زینبه
در بلاغت حرفش کفاف زینبه
حقِ با ناحق در مصاف زینبه
خطبههاش تیغ بیغلاف زینبه
مطاف زینبه
کعبه هم دورش در طواف زینبه
ختم اذکار اعتکاف زینبه
مرتبهش در قلهی قاف زینبه
صدر زنها با اختلاف زینبه
سفرههای کرمتو دوست دارم
هم کتل هم علمتو دوست دارم
عشقه والله، هوای دمشق تو
من هوای، حرمتو دوست دارم
"من زینبیام ، من زینبیام"
*شاعر : مظاهر کثیری نژاد
صوت : 20 دی 97 - هیئت فدائیان - سرود - نگین زینبِ محور اصل و فرع دین زینبِ
ویدیو : 20 دی 97 - هیئت فدائیان - سرود - ِنَّا أَعْطَيْناك الكوثر،کوثر اعطا شده مکرر
--------------------------------
من دل به دو چشم یار دارم
با ساغر و مِی چه کار دارم
هم بار فراق را کشیدم
هم دیدهی اشکبار دارم
کارم به فراق بیقراریست
با یار چنین قرار دارم
هر فصل خزان که آید از راه
با یاد رخش بهار دارم
ای وای به درد بیدوایم
من درد فراق یار دارم
هر کس زده چنگ خود به تاری
من دامن هشت و چار دارم
از تیغ حوادث چه باک است
من صاحب ذوالفقار دارم
از آتش عشق او هماره
در سینۀ خود شرار دارم
خاک کف پای اهلبیتم
اینجاست که اعتبار دارم
*شاعر : حاج غلامرضا سازگار
صوت : 20 دی 97 - هیئت فدائیان - سرود - من دل به دو چشم یار دارم
--------------------------------
آب زنید راه را آب حیات آمده
کوثر کوثر نبی، علیصفات آمده
علیمه و فهیمهی فاطمیات آمده
قمر به سجده رفته چون بدر جمیله میرسد
دیدهی جهل کور شد زانکه عقیله میرسد
زینب زینب زینب زینب، ای کنز حیا
زینب زینب زینب زینب، کانون وفا
زينت بابا و - همه هست مادر
نداريم مولودى - ديگه از اين بهتر
"مولاتی زینبِ علی ، مولاتی زینبِ علی"
جاه و جلال مصطفی، مُلکَت و مال فاطمه
چشمهی نوش مرتضی، آب زلال فاطمه
بزرگْخواهر حسن، شهپر بال فاطمه
زنی بهجز تو عشق را مرد سفر نمیشود
بیهمگان بهسر شود، بیتو بهسر نمیشود
زینب زینب زینب زینب زینب، ای قبلهنما
زینب زینب زینب زینب زینب، جانم صنما
همه مجنون هستن ٫ تويى كه ليلايى
توو كرامت مثلِ ٫ مادرت زهرايى
"مولاتی زینبِ علی ، مولاتی زینبِ علی"
دامن پاک وحی جز وحی گهر نیاورد
نیّرهی نبی بهجز شمس و قمر نیاورد
مادر دهر میسزد دگر پسر نیاورد
چه دختری که با دوصد شیرپسر برابر است
نبین که زینب است او، که خود علی دیگر است
زینب زینب زینب زینب، مثل حیدری
زینب زینب زینب زینب، عین مادری
زینت بابا و ٫ خواهر اربابی
آرزو دارم که ٫ منو هم دریابی
"مولاتی زینبِ علی ، مولاتی زینبِ علی"
حبّ علیست در دلش خلیل اگر خلیل شد
مریم اگر عفیفه شد، به فاطمه دخیل شد
بزرگ شد هرکه در این بیتِ شرف ذلیل شد
در این سرا هزارها فضه جلیله میشود
ولی میان این حرم یکی"عقیله" میشود
زینب زینب زینب زینب زینب، عشق عالمین
زینب زینب زینب زینب زینب، خواهر حسین
زینت بابا و ٫ خواهر اربابی
آرزو دارم که ٫ منو هم دریابی
"مولاتی زینبِ علی ، مولاتی زینبِ علی"
چه زینبی که عرش را سریر خویش می کند
چه زینبی که صبر را اسیر خویش می کند
چه زینبی حسین را امیر خویش می کند
حسین زنده در دلِ جوش و خروشِ زینب است
علم زمین نمی خورد، علم به دوشِ زینب است
گوش کن از دل افلاک خبر میآید
به سرِ اهل زمین دُرّ و گهر میآید
چه خبر هست؟ فرشته چقدر میآید
سورهی صبر در آغوش سحر میآید
شد اجابت ز خدا باز دعای حیدر
فاطمه دختری آورده برای حیدر
دختری آمده تا همدم مادر باشد
دختری آمده تا حیدرِ حیدر باشد
خواهری آمده عشق دو برادر باشد
گوییا آمده یک برهه پیمبر باشد
عصمت و عفت و تقواش همه مادری است
به خداوند قسم لایق پیغمبری است
فاطمه محو گل روی درخشانش بود
مرتضی زمزمه میکرد و غزلخوانش بود
گرم بوسیدن پیشانی و چشمانش بود
احمد آنروز چه میدید که گریانش بود
احمد آنروز تجلی رسالت را دید
یا که ظرفیت تحویل امامت را دید؟
قلمی نیست که املا کند اوصاف تو را
دهنی نیست که انشاء کند الطاف تو را
یا که توصیف کند وسعت انصاف تو را
یا که تشریح کند قلهء اهداف تو را
عقل عاجز شد و از درک وجودت شد مات
به گل روی بهشتی تو بانو صلوات
بعد زهرا احدی مثل تو اکرام نشد
زنی اینگونه پیام آور اسلام نشد
طائر عقل کسی مَحرَمِ این بام نشد
دست در دست شدی گریهات آرام نشد
دیدی از دور و برت عطر کسی میآید
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
چشم برهم زدی و عشق مجسم آمد
بَه که بالای سرت خیر دو عالم آمد
اشک از گوشهی چشم همه آن دم آمد
کودکی سوی تو با دیدهی پر نَم آمد
گفت خوش آمدی ای نور دو عینم زینب
کمی آرام عزیزم که حسینم زینب
بانوی مُلک وجودی و وجودت خیر است
قلب تو وقف حسین است و جدا از غیر است
پیش تو عشق حسین ، اصل سلوک و سِیر است
سِیر تو کرببلا، کوفه و شام و دِیر است
آمدی تا که بفهمیم خدا یعنی چه
صابره بودن در کرببلا یعنی چه
ای که در عشق حسینی به دو عالم عَلَمی
کعبهی عشق برادر شدی و محترمی
مریم از جام حیای تو چشیده است نمی
نائب فاطمه، صدیقهی ثابت قدمی
کوفه و شام اسیر دَمِ زهرایی توست
مات و مبهوت سخنرانیِ مولایی توست
جای امثال شما در کُرهی خاکی نیست
چون زمین قابل این گوهر افلاکی نیست
گفتی ای درد بیا از تو مرا باکی نیست
داغها دیدهای اما لب تو شاکی نیست
چه عبارات عجیبی روی آن تَل گفتی
پیش آن پیکر صد چاک تَقَبَّل گفتی
آمدی جلوه کنی نام علی زنده شود
زن ندیده است کسی مثل تو رزمنده شود
در دل جهل زمان شمسهی تابنده شود
با زبان وقت بیان خنجر بُرّنده شود
روی نی گفت برادر همهجا در هر راه
طَیِّب الله به غوغای تو ماشاءالله
*شاعر : مجتبی شکریان
صوت : 20 دی 97 - هیئت فدائیان - سرود - آب زنید راه را آب حیات آمده
صوت : 20 دی 97 - هیئت فدائیان - مدح - چه زینبی که صبر را اسیر خویش می کند
--------------------------------
دومین علتِ نزولِ کوثر رسید
ماشاءالله ، ماشاءالله
دلبر مادر و عشق برادر رسید
ماشاءالله ، ماشاءالله
دختر فاطمه دختر حیدر رسید
ماشاءالله ، ماشاءالله
نور خدا رو تو دل شب گذاشت
علی اومد و رو لباش لب گذاشت
اونقده زیباییِ مولا رو داشت
که فاطمه اسمشو زینب گذاشت
زینب، خداوند ادب
زینب، یه فاطمی نسب
زینب، شَریکَةُ الحسین
زینب عَقیلَةُ العَرَب
"دختر سردار اومده، ای والله
زینب کرّار اومده، ای والله"
وقت مستی شده، دلم به دلبر رسید
ماشاءالله ، ماشاءالله
مثل اربابه پس مژده به مادر بدید
ماشاءالله ، ماشاءالله
خندههاش، هیبتش، چشاش به حیدر کشید
ماشاءالله ، ماشاءالله
اومده تا مونس زهرا بشه
اومده تا زینت بابا بشه
اومده تا با گوشهی چشمش الان
کرببلای ماها امضا بشه
زینب خداوند ادب
زینب عصارهای زِ رَب
زینب، شَریکَةُ الحسین
زینب عَقیلَةُ العَرَب
"دختر سردار اومده، ای والله
زینب کرّار اومده، ای والله"
تا حریمت میام با بیرق یارضا
ان شاءالله ، ان شاءالله
یاحسین یاحسین میشه ذکر لبا
ان شاءالله ، ان شاءالله
مقصد این سفر بعد دمشق کربلا
ان شاءالله ، ان شاءالله
تو دلمِ حسرت اینکه برم
برسه به سنگای صحنت سرم
میگن که دعای رقیه میشه
بدرقهی مدافعان حرم
زینب، خداوند ادب
زینب، درِ خونهش مطب
زینب، شَریکَةُ الحسین
زینب عَقیلَةُ العَرَب
"دختر سردار اومده، ای والله
زینب کرّار اومده، ای والله"
صوت : 20 دی 97 - هیئت فدائیان - سرود - دومین علتِ نزولِ کوثر رسید
ویدیو : 20 دی 97 - هیئت فدائیان - سرود - دومین علتِ نزولِ کوثر رسید،ماشاالله
--------------------------------
سرزده
باز دلم تا حرمت پر زده
عمریه این در و اون در زده
به سیم آخر زده
خمارم
کرببلا دوباره بیقرارم
کی میام سر رو ضریح بذارم
ثانیه میشمارم
حرم تا حرم پر کشیدن داره
مثِ آهو اینجا دویدن داره
حرم تا حرم ضجهی فاطمه است
و اینجاست که جامه دریدن داره
با شور و هروله ، با اشک و زمزمه
قرار ما همه ، کربلا علقمه
"حسینم، حسینم، حسینم، حسینم"
دلبرم
سایهی لطفت آقا روی سرم
کی میام با پدر و مادرم
یک شب جمعه حرم
دل فدات
قد کشیدم آقا تو روضههات
مجنونم کرده آقا کربلات
تشنهام آب فرات
شبای زیارت چه لذت داره
میگن کربلارفته عزت داره
میگن هرکسی کربلا رو دیده
یه خونه توی باغ جنت داره
حرم حرم طلا ٫ دیارِ پربلا
قدیمیا میگن ٫ بهشته کربلا
"حسینم، حسینم، حسینم، حسینم"
صوت : 20 دی 97 - هیئت فدائیان - سرود - سر زده باز دلم تا حرمت پر زده
ویدیو : 20 دی 97 - هیئت فدائیان - سرود - سَر زده باز دِلم تا حَرَمت پر زده
--------------------------------
فقیرم نوشتید، من راضیام
به این شب به شب در زدن راضیام
دل من شکستهست چیزى بگو
بهوالله حتى به " لَن" راضیام
مرا هم معطل کنى، اولا :
تو رب منى، ثانیا: راضیام
کلاف مرا برنگردان، ولو
ببافى از آن پیرهن راضیام
فقیر حرم را سلیمان نکن
از این منصب خویشتن راضیام
مرا آخرِ عمرى آواره کن
به شبهاى دور از وطن راضیام
اگر تن نباشد، به سر راضیام
اگر سر نباشد، به تن راضیام
فداى حسینم، ولیکن مرا
بخوانى شهید " حسن" راضیام
حرم میروم باز در میزنم
اگر هم ندادند، من راضیام
مرا آخرش هم کفن میکنند
ولیکن بدون کفن راضیام...
*شاعر : علی اکبر لطیفیان
صوت : 20 دی 97 - هیئت فدائیان - مناجات - یه خیابونِ بهشتی اسمش بین الحرمینِ
کلید واژه ها:
ولادت حضرت زینب 97 - متن شعرخوانی ولادت حضرت زینب - متن مولودی ولادت حضرت زینب - مولودی خوانی حضرت زینب - مولودی سیدرضا نریمانی