حاج سید رضا نریمانی

۲۶ تیر ۱۳۹۸ 2744 0 نظر

مناجات

با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

وای اگر در حرمش یار نمی‌خواست مرا

سرِ بازار، خریدار نمی‌خواست مرا

 

با چه شوقی بغلم کرد همین اول ماه

اصلا انگار نه انگار نمی‌خواست مرا

 

من همانم که شدم خوارِ همه، اما او

پیش مخلوق خودش خوار نمی‌خواست مرا

 

به حسابم نرسید و به حسابم آمد

او کریم است بدهکار نمی‌خواست مرا

 

بودم آلوده ولیکن دم در پاکم کرد

لطف آقاست گنهکار نمی‌خواست

 

 

 

آشنای علی‌ام، گرد و غبار نجفم

وای اگر حیدر کرّار نمی‌خواست مرا

 

لَکَ صُمْنای مرا بی‌برو برگشت خرید

سرشکسته دم افطار نمی‌خواست مرا

 

تشنه‌ام کرد که یاد لب عطشان باشم

تا نگویند علمدار نمی‌خواست مرا

 

عاقبت کارگر روضه شدم، شکرِ خدا

فاطمه نوکر سربار نمی‌خواست مرا

 

آن حسینی که سرش ریخت به‌هم بین تنور

وسط شعله گرفتار نمی‌خواست مرا

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


صوت : 16 اردیبهشت 98 - هیئت فدائیان - مناجات - وای اگر در حرمش یار نمیخواست مرا

ویدیو : 16 اردیبهشت 98 - هیئت فدائیان - مناجات - وای اگر در حرمش یار نمیخواست مرا


 ----------------------------------------

📋 داغ تنهايي تو بر جگر من مانده

سبک روضه / *بخش اول صوت*

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

داغ تنهايي تو بر جگر من مانده

از دم خيمه به گودال مرا گريانده

 

فكر آن بوسه‌ی زير گلويت بودم كه

چشم واكردم و ديدم كه برت گردانده

 

يد و دستش پُر بود با پا بدن پاك تورا چرخانده

با پا بدن پاك تورا چرخانده

 

شاعر: علی اكبر لطيفيان

 

 


صوت : 16 اردیبهشت 98 - هیئت فدائیان - روضه - داغ تنهایی تو بر جگر مانده

----------------------------------------------

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

📋 این زندگی از پشت در یه خونه پاشید

#سبک_روضه / *بخش دوم صوت*

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

غمْ توی چشات روی دلم بهونه پاشید

اشکام مثِ بارون شد و روی گونه پاشید

 

این خیمه بسوزه هم کسی گله نداره

این زندگی از پشت درِ یه خونه پاشید

 

اون خونه که میسوخت خونه‌ی امید دلم بود

این خیمه‌ها هم میگیره دوروبرش‌و دود

 

بدرود حسینم، برو داداش عزیزم

آهسته ولی پشت سرت اشک بریزم

 

بدرود حسینم، نفسم، صبر و قرارم

باید تورو به رمل بیابون بسپارم

 

«مظلوم من حسین من 

ای نور هر دو عین من»

 

 

 دیدم دم گودال چه بلایی سرت اومد

دیدی چه بلایی به سرِ خواهرت اومد

 

پهلوت یه نفر دستش‌و به پهلو گرفته

پهلو نزن اینقدر به‌خدا مادر اومد

 

مادر خودشو رسونده بود بالا سرت زود

اون لحظه‌ای که یکی با چکمه رو تنت بود

 

بدرود حسینم، قاتل از رو سینه پاشد

توی بغل مادرمون سرت جدا شد

 

بدرود حسینم، برو ای نیزه‌نشینم

باید تنت‌و زیر سُم اسبا ببینم

 

«مظلوم من حسین من

 ای نور هر دو عین من»

 

 دیدم دم گودال چه بلایی سرت اومد

دیدی چه بلایی به سرِ خواهرت اومد

 

پهلوت یه نفر دستش‌و به پهلو گرفته

پهلو نزن اینقدر به‌خدا مادر اومد

 

مادر خودشو رسونده بود بالا سرت زود

اون لحظه‌ای که یکی با چکمه رو تنت بود

 

بدرود حسینم، قاتل از رو سینه پاشد

توی بغل مادرمون سرت جدا شد

 

بدرود حسینم، برو ای نیزه‌نشینم

باید تنت‌و زیر سُم اسبا ببینم

 

«مظلوم من حسین من

 ای نور هر دو عین من»

 

--------------------------------------------

 

 

 

 

 

 

گزارش 0
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حاج سید رضا نریمانی می باشد.