📋بدم من و دوروبرم شبیه من آدمی نیست
سبک مناجات ٫ سبک زمزمه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بَدَم من و دور و برم، شبیه من آدمی نیست
بدتر از اینم که باشم، چون تو رو دارم غمی نیست
گفتی درِ خونهی من، همیشه با اُمید بیاید
گفتی به موسی نمکِ، آشتونم از من بخواید
الهی من قربون تو خدای مهربون برم
محاله از درِ خونهت دست خالی بیرون برم
از بس که زود حاجت میدی، این بنده دیگه لال شده
امّا خدا یه چی برام تازگیا سؤال شده !
راسته میگن توو بندههات ، از بعضیا دل بُریدی؟!
تا نشنوی صداشونو، زود حاجتاشونو میدی!
رو راست جوابمو بده، نکنه اون بَده منم؟!
میدونم اون که صاحبِ گناهِ بی حدِ منم
آبروم و نریز خدا، جون یل امّ البنین
قسم به آب مشکی که، جلو چشاش ریخت رو زمین
میترسید آبروش بره، آبروشو زهرا خرید
اومد و با دست کبود، از بدنش تیر میکشید
شاعر: عبدالله باقری
صوت : 24 اردیبهشت 98 - هیئت فدائیان - روضه - بدم من و دور و برم شبیه من آدمی نیست
📋 به سمت گودال از خیمه دویدم من
سبک روضه/ بخش دوم صوت
روضه امام حسین(ع)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به سمت گودال از، خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من
سر تو رو بردن، دیر رسیدم من
یه گوشهی گودال، مادر و دیدم من
که رفته بود از حال، دیر رسیدم من
صدا زدی من رو، خودم شنیدم من
صدای رگهات بود، دیر رسیدم من
عمامهتو بردن، دیر رسیدم من
شمشیرتو بردن، دیر رسیدم من
افتان و خیزان و، نفس بریدم من
پیرهنو بردن، دیر رسیدم من
با بوسه از رگهات، به خون تپیدم من
میون خاک و خون، دیر رسیدم من
------------------------------------------
📋 منی که بزرگ شدم تو طواف پرچمت
سبک شور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منی که بزرگ شدم تو طواف پرچمت
منی که شیرینی روزگارمه غمت
منی که از این خونه نمیرم جای دیگه
یه چی مونده تو دلم، شبای محرمت
به همین نفس زدنها ، قسمت میدم حسین
ببرم به کربلا، دیگه پوسیدم حسین
نمی خوام بهشت برم تا حرمو دیدم حسین
به تو وابستهمو ، عاشقت هستمو
به ضریحت آقا ، برسون دستمو
«حسین وای، حسین وای»
یه نفس میگم حسین، یه نفس میگم حسن
تا که بیبی فاطمه یه نگاه کنه به من
با همین لباس سیاه به من آبرو داد
یه روزم همین لباس واسه من میشه کفن
دلی که شکسته باشه حرم خدا میشه
چشمی که گریه برات کرد واسه ما شفا میشه
هرجا روضهتو بخونن، اونجا کربلا میشه
دل کوچیکمو ، بیا دریایی کن
ببرم کربلا ، بازم آقایی کن
«حسین وای ، حسین وای»
صوت : 24 اردیبهشت 98 - هیئت فدائیان - شور - منی که بزرگ شدم تو طواف پرچمت
------------------------------------------
📋 روز خلقتش آدم گفت یاعلی لبیک
مدح امام علی(ع)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روز خلقتش آدم، گفت یا علی لبیک
از خروش او عالم گفت یا علی لبیک
این صدا الهی بود ، ذکر دادخواهی بود
هر نفس بنی آدم گفت یا علی لبیک
قبل خلقت انسان، شد ملائکه حیران
دید عرش مستحکم، گفت یا علی لبیک
این بشر قدیمی بود، با خدا صمیمی بود
زان زبان و جان هر دم گفت یا علی لبیک
مُرده گر شود احیا، شک نکن که در آنجا
روح عیسیِ مریم گفت یا علی لبیک
هر که راه را گم کرد، رو به مرتضی آورد
نور دید و شد خُرّم، گفت یا علی لبیک
سوی کربلا کن رو، با حسین شو همسو
در مُحرّمْ آن مَحرم، گفت یا علی لبیک
با تواضع و اخلاص، ساقی وفا عباس
بر فرات زد پرچم، گفت یا علی لبیک
این شعار زیبا را فاطمه به ما آموخت
آن معلم اعلم گفت یا علی لبیک
شاعر :
ولی الله کلامی زنجانی
-----------------------------------------
📋 از همه خسته شدم خستگی ام را در کن
سبک مناجات
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از همه خسته شدم، خستگیام را در کن
مضطرم، لطف کن و فکرِ من مضطر کن
بیپناهم، به جز این خانه پناهم ندهند
من پناهنده شدم بر تو، مرا در بر کن
گرچه رویم سیه و دامنم آلوده شده
از خطایم بگذر، حال مرا بهتر کن
حال اشکی بده من را که دلم بشکستهست
بعد از آن رحم بر این حال و به چشمِ تَر کن
یارئوف از سر رأفت مددی کن بر من
یاکریم از کرمت شامل این نوکر کن
بر سر سفرهی تو آمدهام سفره گشا
بین خوبانِ درت جای مرا گستر کن
آمدم توبه کنم، قول دهم خوب شوم
توبهام را بپذیر حرف مرا باور کن
کوچکم محضر تو ای تو بزرگ همگان
من نه، اصلا نظرم حق یل خیبر کن
به بزرگیِ علی دست منِ کوچک گیر
قلب من را حرم فاطمه و حیدر کن
علی و فاطمه بر روی حسین حساساند
نظری بر من نوکر به شه بیسر کن
زخمی افتاده به گودال و تَنَش در خون است
شِمر! صرفنظر از دِشنه و از خنجر کن
خواهرش آمده از تل نَبُرد شه سر را
رحم بر قلب پُر از خون چنین خواهر کن
صوت : 25 اردیبهشت 98 - هیئت فدائیان - مناجات - از همه خسته شدم خستگیم را در کن
------------------------------------
📋 دلم میخواست امشب اشک چشمم را خبر میکرد
مدح حضرت خدیجه (س)
بخش اول و سوم صوت
روضه حضرت خدیجه (س)
سبک روضه
گریز به روضه حضرت زهرا (س)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلم میخواست امشب اشک چشمم را خبر میکرد
دلم میخواست دستم خاک عالم را به سر میکرد
دلم میخواست امشب پایم از ماندن حذر میکرد
به قبرستانِ دلگیر ابوطالب سفر میکرد
دلم میخواست خیس از گریههای ابرها باشم
دلم میخواست امشب زائر آن قبرها باشم
بهشتی باز هم از جنس خاکی نازنین آنجاست
مزار پارههای قلب ختمالمرسلین آنجاست
یقینا قطعهای از جنت حق در زمین آنجاست
چرا که مرقد خاکی ام البنین آنجاست
شدم سرمست از شهدی که شیرین کرد کامم را
به بانویم خدیجه عرض کردم تا سلامم را
سلام ای مادر اسلام، ای خانوم، ای بانو
سلام ای بیقرارت چارده معصوم، ای بانو
سلام ای سنگ خارا در کفت چون موم، ای بانو
سلام ای مظهر یا حَیّ و یا قَیّوم، ای بانو
تو حی و زنده خواهی ماند تا وقتی که دین زنده است
تو قیومی و با تو پرچم اسلام پاینده است
الا یا کاشفالکَربِ محمد سیب لبخندت
سلامت داده جبرائیل از سوی خداوندت
به جنت هاجر و حوا و مریم آرزومندت
تو را کافیست بشناسیم از اوصاف فرزندت
جز اینکه خواجهی لولاک، احمد همسرت باشد
گواه عصمتت این بس که زهرا دخترت باشد
الا ای یاد تو آرامش پیغمبر مکه
الا ای تربت تو قبلهگاه دیگر مکه
الا ای سایهی دست کریمت بر سر مکه
یتیمان تو از راه آمدند ای مادر مکه
قرار دل، دلم را عاری از هر بیقراری کن
کریمه باز مهمان آمده پس سفرهداری کن
میان بستر افتادی و باری مانده بر دوشت
پر از فریاد بیتابیست بر لبهای خاموشت
صدای گریهای گویا طنین افکنده در گوشت
ببین زهراست که بیتاب افتاده در آغوشت
نگاهت حس تلخ لحظههای واپسین دارد
وصیتهایت امشب حرفهایی آتشین دارد
گمانم در نگاه دخترت آزار میبینی
و داری خانهای با آتش بسیار میبینی
کسی را آشنا بین در و دیوار می بینی
میان پهلوی گل تیزی یک خار میبینی
ببین که دستهای تازیانه میرود سویش
همینکه دخترت افتاد در افتاد بر رویش
شاعر: محمد بیابانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 روضه حضرت خدیجه (س)
گریز به روضه امام حسین(ع)
متن روضه / بخش دوم صوت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همه این خانم رو تنها گذاشتن و رفتن، دیگه هیچکسی احوال این خانم رو توو این شهر نمیپرسید به جرم این که اومده همسر این یتیم شده با این ثروتش؛ اما همچین که به فاطمه سلامالله حامله شد پیغمبر میاومد میدید خدیجه خوشحاله داره حرف میزنه؛
_چی شده خانمم؟!
عرضه میداشت؛ آقاجان! بچهای که در رحم دارم با من حرف میزنه، منو دلداری میده، میگه مادرجان اگر همه تنهات گذاشتند خودم انیس و مونستم.
اینجا هی به مادرش دلداری میداد مادر خوشحال میشد. یه وقتم پیغمبر وارد شد دید فاطمه داره گریه میکنه:
_دخترم چی شده؟!
عرضه داشت باباجان بچهای که در رحم دارم داره با من حرف میزنه. پیغمبر فرمود:«خوشحال باش فاطمه جان تو هم که در رحم مادرت بودی حرف میزدی و دلداری به مادرت میدادی».
عرضه داشت باباجان آخه پسرم دلداری به من نمیده، هی زیر لب داره میگه "انا الغریب، انا العطشان...."
-----------------------------------
📋 روضه حضرت خدیجه (س)
متن روضه / بخش چهارم صوت
گریز به روضه حضرت زهرا (س)
گریز به روضه امام حسین (ع)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیغمبر قولی که به خدیجه(س) داده بود رو عملی کرد؛
وقتی میخواست غسل بده، کفن کنه خود پیغمبر عبا رو آورد، این بانو رو داخل عبا گذاشت، تنهایی داخل قبر گذاشت....
(یاد چی افتادی؟!)
یه شبی هم امیرالمومنین تنهایی هی دوروبرش رو نگاه میکرد دید محرمی نداره...
"از امانت داریام شرمندهام دخترعمو"
همین جور که مستأصل بود، یه مرتبه دید دوتا دست از قبر بیرون اومد؛ امانتم رو تحویلم بده علی جان...
همهی اینایی که برات گفتم کفن داشتن...
پنج تا کفن فرستادن.
پیغمبر، امیرالمؤمنین، فاطمه، حسن؛ همه کفن داشتن. تو این عالم هیچکس بیکفن نمونده؛ اما آقای من و تو هم کفن داشته
میدونی چی...؟
" کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون
تا نگویند شه کرببلا بیکفن است
استخوانی اگر از سینهی او باقی ماند
آن هم از ضرب سم اسب شکن در شکن است "
حسین....
ـــــــــــــــــ
📋 نرو تو بری منم غریب میشم
سبک زمینه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای همدم و رفیقم، تنهام نذار
بانوی خوش سلیقهم، تنهام نذار
نقش روی عقیقم، تنهام نذار
خدیجه بانو
ای دلخوشی زهرا، تنهام نذار
منو میون غمها، تنهام نذار
توو این غریبی حالا، تنهام نذار
خدیجه بانو
تو بری کی باشه همنفسم
نرو تو رو جون زهرا قسم
برا غریبیِ دخترمون
میدونی همیشه دلواپسم
«نرو، تو بری منم غریب میشم
نرو، بییاور و بیحبیب میشم»
ای کوه صبر و ایثار، تنهام نذار
ذکر لبامه هربار، تنهام نذار
نگو خدانگهدار، تنهام نذار
خدیجه بانو
بانوی مهربونم، تنهام نذار
خورشید آسمونم، تنهام نذار
درد و بلات به جونم، تنهام نذار
خدیجه بانو
مگه میشه دلبری نکنی
دنیامو نیلوفری نکنی
شب عروسیِ دخترمون
مگه میشه مادری نکنی
«نرو، تو بری منم غریب میشم
نرو، بییاور و بیحبیب میشم»
ای یار و یاور من، تنهام نذار
امید آخر من، تنهام نذار
مادر دختر من، تنهام نذار
خدیجه بانو
ای مونس دل من، تنهام نذار
حلال مشکل من، تنهام نذار
تموم حاصل من، تنهام نذار
خدیجه بانو
میدونی بری دلم میگیره
زندگیمو بیتو غم میگیره
یه نگاه به حال فاطمه کن
که چطوری داره دم میگیره؛
«نرو، تو بری منم غریب میشم
نرو، بییاور و بیحبیب میشم»
-------------------------------------------
📋 مثِ مجنون که جنونی شدهام
سبک شور
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مثه مجنون که جنونی شدهام
نه زبونی، دل وجونی شدهام
دیگه همشهری سلمانو ببخش
اگه باتو خودمونی شدهام
خودمونیم، عجب کرببلایی
عجب صحنوسرایی داری
خودمونیم، چه آب و چه هوایی
چه خاک و چه شفایی داری
خودمونیم، غریبی ولی هرجا
که دیدیم آشنایی داری
چه صفایی داری ، سینهزنایی داری
چه قتیلالعبرات ، اهل بکایی داری
چه بهایی داری ، خیلی فدایی داری
به چه اسمی چه من اسمه دوایی داری
ای که هفتادودوتا اهل وفایی داری
سید اهل کساء عجب کسایی داری
چه خدایی داری ، چه خون بهایی داری
یه نفر هستی و دنیایی گدایی داری
«یا اباعبدالله، یا اباعبدالله»
دلی که بوی فراقش میرسه
عشق داره به حسابش میرسه
این چه ذکریه که تا میگم حسین
هفتپشتم به ثوابش میرسه
خودمونیم، چه نامی تو اسامی
چه شأنی چه مقامی داری
خودمونیم، به کام همه هستی
چه تربتِ به کامی داری
خودمونیم، همش حرفه توئه چه-
-نفوذِ در کلامی داری
چه مرامی داری ، عبد گرامی داری
نشده یادت بره یهجا غلامی داری
همه میگن غلام، عجب امامی داری!
دیگه پیش هرچه عزت احترامی داری
مست ذکر توأم حسین چه جامی داری
حس آرامش من چه التیامی داری
شاهمرد قیام ، مرد قیامی داری
کاشکی باشیم ببینیم چه انتقامی داری
"آقام آقام، آقام، تو رو میخوام"