حضور دارد و ما فکر غربتش هستیم
غریب مانده و غافل ز غربتش هستیم
سراغ از او نگرفتیم، او سراغ گرفت
گله نکرده ز ما گرچه رعیتش هستیم
به جای کار برایش! همش طلبکاریم
نه نوکریم! نه در فکر خدمتش هستیم
چقدر همتمان بوده محرمش باشیم
چقدر مونس شبهای خلوتش هستیم
همیشه و همه جا او هوای ما را داشت
همیشه و همه جا زیر منتش هستیم
قرار بود بسوزیم ما! ولی نگذاشت
خدا گواست اسیر رفاقتش هستیم
خدا کند که به ما کربلا افاضه کند
که سالهای زیادی به حسرتش هستیم
چه کربلاست که عالم به هوش میآید
چه کربلاست که فکر زیارتش هستیم
*شاعر : سیدپوریا هاشمی
صوت : 3 اسفند 97 - هیئت فدائیان - مناجات - حضور دارد و ما فکر غیبتش هستیم
------------------------------------
با گریه خیمهگاهو میبینم
با غصه ذوالجناحو میبینم
با گریه صورتت رو میبوسم
با غصه قتلگاهو میبینم
یه عده بیحیا رو میبینم
فرار بچهها رو میبینم
همینکه خیره به سرت میشم
یه خنجر از قفا رو میبینم
میبینمت به مشکل افتادی
به زیر پای قاتل افتادی
جلو چشای من به خاک و خون
شبیه مرغ بِسمِل افتادی
"مظلوم کربلا حسین جانم"
آب آورت رو میبری میدون
گل پسرت رو میبری میدون
اُمّ وَهَب حالمو میدونه
کِی خواهرت رو میبری میدون؟!
خدا میدونه خوب میجنگن
شمشیر نشد با چوب میجنگن
میگن که دختر علی هستم
از صبح تا غروب میجنگن
فدای غصه خوردنت داداش
غریب گیر آوردنت داداش
برات بمیرم که ته گودال
به زور نیزه بردنت داداش
"مظلوم کربلا حسین جانم"
آخه اینا چی میخوان از جونت
فدای موهای پریشونت
هنوز که خیزرون نیاوردن
بگو چرا شکسته دندونت
فدای این نگاه مظلومت
از آب هم کردند محرومت
تو رو خدا نگو "اَنَا العطشان"
با نیزه میزنن تو حلقومت
داره چه غوغایی بهپا میشه
دم غروب کربلا میشه
"وَالشِّمرُ جالسٌ علیٰ صَدرِه"
داره سر از تنت جدا میشه
"مظلوم کربلا حسین جانم"
صوت : 3 اسفند 97 - هیئت فدائیان - روضه - میروم بینم در کجا زینب ناله از شمرِ بی حیا دارد
------------------------------------
خبر چه سنگینه، خبر پر از درده
غم رفیقامون، بیچارهمون کرده
زمینی بودند و، به آسمون رفتن
دوباره جاموندیم، رفیقامون رفتن
تا کی باید بمونیم و بسوزیم از غصّه
کی آخه میرسه به ما مسیر این قصّه
تا کی با دستامون روی گلا بریزیم خاک
خدایا پاره پاره شد دلم دیگه بسّه
رفیق عینِ برادر شد، رفاقت تا سر جونه
غم داغ رفیقو پس، برادر مرده میدونه
"رفیق نیمه راه من، خداحافظ"
چه روز و شبهایی، کنار هم بودیم
تو بیقراریها، قرار هم بودیم
چه خاطراتی بود، تو روضهها باتو
نمیره از یادم، حسین حسیناتو
امید زندگیمونو تو ناامید کردی
با این خبر موهای مادرو سفید کردی
آخرشم شهادتو گرفتی از ارباب
بس که تو روضه التماسِ هر شهید کردی
نه این رسم رفاقت نیست، رفیق نیمه راه من
هزار ننگ و هزار نفرین، به این بخت سیاه من
"رفیق نیمه راه من، خداحافظ"
خبر پر از داغه، خبر پر از سوزه
خبر میگه بازم، یه لاله میسوزه
با داغ اون آتیش، که توش یه مادر سوخت
حالا تَنِ چندتا، جَوونِ پرپر سوخت
شبیه بچههای شاه بیکفن سوختن
با شعلههایی که به خیمهها زدن سوختن
شنیدهها رو دیدن اینا که توی روضه
به یاد آتیشِ دل امام حسن سوختن
مصیبت رو ندیدم که، شنیدم من ولی سوختم
دوباره تازه شد روضه، که زهرا گفت علی سوختم
"رفیق نیمه راه من، خداحافظ"
*شاعر : داوود رحیمی
صوت : 3 اسفند 97 - هیئت فدائیان - زمینه - خبر چه سنگینه خبر پر از درده
------------------------------------
از غصهی تو روز و شبم آهه و سوزه
تا کی دلم از روضهی خیمههات بسوزه؟
شرمندم از این غصه که من برات نمردم
زندهم من بدبخت، هنوزم که هنوزه
تا کی باید از روضهی شش ماهه بخونم؟
تا کی باید این داغ بزنه شعله به جونم؟
تا کی باید اون نالهی محزون و غریبو
از حنجر تو بشنوم و زنده بمونم؟
این حسرت سنگین داره جونم رو میگیره
من رو توی روضهت به شهادت برسونم
"مظلوم من حسین من"
جاموندیم و باز دونه دونه میرن رفیقا
دستچین میشن از بین ماها با دست زهرا
باشه! خوشِتون باشه سر سفرهی ارباب
ما میمونیم و حسرت اون نگاه مولا
من موندم و یک حسرت سنگین روی سینهم
تا کی بشینم عکس رفیقامو ببینم؟
بدرود رفیقم، تو برو محضر ارباب
من میمونم از عکس چشات بوسه میچینم
بدرود رفیقم که تو پاک بودی و رفتی
اما منِ بیچاره همینم که همینم
"مظلوم من حسین من"
چندین ساله که من با "امید" میام به هیئت
امّیدم اینه که جون بدم میون روضهت
حسرت به دلم نگذار آقا، جون رقیه
داره میگیره جونمو حسرت شهادت
تو با تن بیسر میرسی فردای محشر
زشته اگه سر باشه به روی تنِ نوکر
عمری پای هر روضه برا داغ تو سوختم
ایکاش ببینم گوشهای از روضه رو آخر
رگهای گلوم نذر تو ای اربابِ بیسر
پهلو و سر و صورت من هدیه به مادر
"مظلوم من حسین من"
*شاعر : داوود رحیمی
صوت : 3 اسفند 97 - هیئت فدائیان - واحد - از غصه ی تو روز و شبم آهِ و سوزه
------------------------------------
من همان روز ولادت که ز مادرزادم
بود زخمت به جگر نعمت مادرزادم
بودهام هیچ و همه بود و نبودم از توست
آن زمانی که نبودم به غمت دل دادم
به سر کوی تو ای کعبهی آمال دلم
باد میآوردم گرچه دهی بر بادم
قصّهی عشق تو درسی نه که در سینه بود
این حدیثی است که دادند از اوّل یادم
سالها بود که در بند تعلّق بودم
از زمانی که اسیر تو شدم آزادم
خواستم تا که برآرم سر از این هفت سپهر
خم شدم سجده به خاک قدمت بنهادم
هرچه دارم همه از پاکی مادر دارم
رحمت حق به روانش که حسینی زادم
پیش از آنی که پدر جانب مکتب بردم
الف قامت عبّاس تو شد استادم
شاعر: حاج غلامرضا سازگار
ما خانه به دوشانِ بیابان بلاییم
در موج بلا مست ز صهبای ولاییم
هم دستخوش سیل خروشندهی اشکیم
هم قطرهی افتاده به موج یم لاییم
پیش از گِلِ آدم به گِلِ اشک نوشتیم
این نامه که از آب و گِل و کرببلاییم
گر مرغ هزاریم و گر زاغ سیاهیم
در باغ حسین ابن علی نغمه سراییم
شستیم به خون جگر از چهره سیاهی
ما روسیهان غرق یَمِ خون خداییم
بالله قسم کعبهی ما روی حسین است
حتی به سوی کعبه اگر روی نماییم
از خاک اگر خلق شدیم این شرف ماست
خاکیم ولی خاک قدوم شهداییم
بر سلطنت هر دو جهان ناز فروشیم
زین رتبه چه بهتر که در این کوی گداییم
خاموشی دوزخ ز سرشک بصر ماست
دلسوختگان پسر فاطمه ماییم
«میثم» چه نیازی به طبیبان جهانت
ما با مدد عشق به هر درد دواییم
شاعر: حاج غلامرضا سازگار
صوت : 3 اسفند 97 - هیئت فدائیان - واحد - من همان روز ولادت که زِ مادر زادم
------------------------------------
لیلای منی ، مجنون تو ام
هر شب تو حرم ، مهمون تو ام
من با تو باشم ، آروم میگیرم
آرامشمو مدیون توام
سینه نزنم ، دیوونه میشم
چون کارم اینه ، گریون توام
لحظات خوبمو تو هیئتم
مادرت به روضهها میارتم
میدونه که عاشق شهادتم
آرامشم ، تنها خواهشم
هر جا که تو باشی اونجا خوشم
آخر خودم رو برات میکشم
یه کاری کن ، دیوونه شم
«حسین وای ، حسین وای»
تو روضهی تو ، پرپر میزنم
با سینهزنی ، من در میزنم
اسم یا حسین ، مستم میکنه
با اسم حسین ، ساغر میزنم
چون عشق تو رو ، ریخته تو دلم
بوسه به پای ، مادر میزنم
اسم تو دلیل استجابته
همه زندگیم به زیر قبته
آرزوی نوکرت شهادته
بیچارمو ،ببین آوارمو
دوری گره میزنه کارمو
خیلی آقا ، تو رو دوست دارمو
واسه حرم خمارمو
آرامشم ، تنها خواهشم
هر جا که تو باشی اونجا خوشم
آخر خودم رو برات میکشم
یه کاری کن ، دیوونه شم
«حسین وای ، حسین وای»
آقا واسه من ، شیرینه غمت
زندهم میکنه ، عطر حرمت
چشمای منو ، وا کن دوباره
به باب الحسین ، باز از کرمت
کاش میشد آقا ، میگفتی به من
هرجوری باشی ، من میخرمت
آقا عطر پرچمت رو دوست دارم
تو مسیحی و دمت دوست دارم
شبای محرمت رو دوست دارم
دیوونتم ، گدای خونتم
هرشب دم در میخونتم
تو شمعی و مثه پروونتم
من عاشقم ، دیوونتم
صوت : 3 اسفند 97 - هیئت فدائیان - شور - لیلای منی مجنونِ تو ام