پلکی بگذاری زمان زود گذشته
از کوچهی ما نامهرسان زود گذشته
تازه شب پنجم شده کو تا شب آخر؟
تا بر خودت آیی رمضان زود گذشته
ترسم که به جایی نرسم باز بمانم
تا من برسم پیک امان زود گذشته
آنقدر بیاید رمضانها که نباشیم
آنقدر که عمر همگان زود گذشته
این جا چه مسیریست که موسی شده حیران
آنوقت از این راه شبان زود گذشته
پابند شلوغی نشوی، عجب نگیری
برد آنکه از این نام و نشان زود گذشته
قربان خدایی که گنهکار خریده
با رحمتش از بار گران زود گذشته
ما دیر ره توبه گرفتیم ولی او
از جرم و خطاکاریمان زود گذشته
انگار به دنبال بهانهست ببخشد
العفو که شد ورد زبان زود گذشته
او از سر تقصیر گنهکار همین که
نام علی آمد به میان زود گذشته
ما عاشق و دیوانهی ارباب حسینیم
ارباب من از پیر و جوان زود گذشته
هرکس که حسینیست شهادت شده سهمش
هرکس که حسینیست ز جان زود گذشته
میدود عشق ، به دنبال اباعبدالله
مرکز وحی بود خال اباعبدالله
هر شب جمعه که مادر به حرم می آید
میرسد ناله ز گودال اباعبدالله
نالهی فاطمه آید پسرم را کُشتند
پسرم را لبِ عطشان ، لبِ دریا کُشتند
به فدای لبِ عطشان اباعبدالله
بدن بیسر و عریان اباعبدالله
چه شبی بود شبی که جلوی چشم رباب
خیزران خورد به دندان اباعبدالله
جمع نامحرم و بزم می و مستی و شراب
وای بر حال خراب دل بیتاب رباب.
*شاعر : مجید خانی
صوت : شب ششم ماه رمضان - هیئت فدائیان حسین - مناجات و روضه
-------------------------------------------
در دو روز زندگی غربت فراوان دیدهام
بارها از پیکر خود، رفتن جان دیدهام
از غروب روز عاشورای سال شصت و یک
بر دل زهراییام زخمی نمایان دیدهام
حج نیمه کارهام کامل شد و در کربلا
عصر عاشورا به جای عید قربان دیدهام
در منا آب گوارا دست زائرها دهید
حاجیام را در ته گودال عطشان دیدهام
زینِ اسبم را چرا آلوده بر سم میکنند؟!
من که مرگم را همان شام غریبان دیدهام
شرمساری غیور خیمه را حس کردهام
بر روی مشک عمویم جای دندان دیدهام
خندههای حرمله خیلی غرورم را شکست
مادر شش ماهه را با چشم گریان دیدهام
کعب نی از شمر و ابن سعد ملعون خوردهام
یک حرم را بین آتش مات و حیران دیدهام
آنقدَر در بین صحرا بر زمین افتادهام
آنقدَر در پای خود خار مغیلان دیدهام
چشم من بر آیهی شق القمر افتاده است
آیه خواندن بر درخت از شمس تابان دیدهام
خاطرات تلخ شام از خاطرم هرگز نرفت
خیزران را بر لب قاری قرآن دیدهام
یک شب راحت نخوابیدم از آن روزی که من
عمهام را بین نامحرم پریشان دیدهام
*شاعر : #محمدجواد شیرازی
صوت : شب هفتم ماه رمضان - هیئت فدائیان حسین - روضه
---------------------------------------
اگه هزار بار توبه شکستی
دوباره برگرد، خدا کریمه
هرجایی رفتی، هرجایی هستی
دوباره برگرد خدا کریمه
دستاتو بالا بیار و امشب
بگو دوباره الهی العفو
بگو با حسرت، با دیدههایِ
پر از ستاره الهی العفو
"الهی العفو ، الهی العفو"
ماه دعا و حال بکاء و
خدای غفار، دیگه چی میخوای
کجا رو دیدی این همه عزت...
...به یک گنهکار دیگه چی میخوای
تو این شبا تو ببند چشاتو
بگو با گریه درد و دلاتو
اون مهربونه، گفته میبخشه
وقتی ببینه اشک چشاتو
دستاتو بالا بیار و امشب
بگو دوباره الهی العفو
بگو با حسرت، با دیدههایِ
پر از ستاره الهی العفو
"الهی العفو ، الهی العفو"
به درگه تو شفیع آوردم
یا رب من امشب امام باقر
ای مهربونم، ببین که بندهت
میخونه رو لب امام باقر
اون آقایی که تا آخر عمر
نوحهی لبهاش حسین حسینه
به یاد داغ و به یاد کام
تشنهی آقاش حسین حسینه
"جانم حسین جان، جانم حسین جان"
صوت : شب ششم ماه رمضان - هیئت فدائیان حسین - زمینه - اگه هزار بار توبه شکستی
کلیدواژه ها:
شب ششم ماه مبارک رمضان - مناجات نریمانی97 - نریمانی97 - رمضان97 - مناجات خوانی ماه رمضان97 - مناجات ماه رمضان - سید رضا نریمانی 97 - kvdlhkd - رضا نریمانی - سیدرضا نریمانی - نریمانی جديد - نریمانی ماه رمضان 97 - نریمانی متن اشعار ماه رمضان