برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: راهکارهای درمان وسواس فکری و عملی
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 09- 05-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
آغوش سحر تشنهی دیدار شماست *** خورشید خجل ز نور رخسار شماست
خورشید که در اوج فلک خانه اوست *** همسایهی دیوار به دیوار شماست
شریعتی: سلام میکنم به همه شما دوستان عزیزم. خانمها و آقایان، انشاءالله هرجا که هستید تنتان سالم و قلبتان سلیم باشد. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای فرحزاد: خدمت جنابعالی و بینندگان و شنوندگان عزیز عرض سلام دارم. ایام خجسته و فرخنده دهه کرامت را که با ولادت کریمه اهل بیت حضرت معصومه(س) و ولادت امام رضا(ع) هم پیش رو است، تبریک عرض میکنیم. دهه کرامت یعنی ما هم کریم باشیم، ما هم خدمت کریمانهای بکنیم. رنگ و بوی امام رضا و حضرت معصومه را بگیریم. بدون تلاش و عمل انسان به این بزرگواران نزدیک نمیشود. ضمن اینکه سنتهای خوبی که سالهای قبل عزیزان احیاء کردند، مثل گران نکردن اجارهها، مدارا کردن با مستأجران، خدمت کردن به بندگان خدا در هر نوع و شکل ما را به امام هشتم خیلی نزدیک میکند. امسال برنامه سمت خدا در این ایام پیشنهاد دادند که عزیزان را به زیارت آقا امام هشتم(ع) بفرستیم، آنهایی که تمکن ندارند. یا اصلاً نرفتند یا سالیان سال است نرفتند و خیلی دلشکسته هستند. بنده معتقد هستم افرادی که به زیارت میفرستیم قطعاً ثوابش از اینکه خودمان برویم بالاتر است. ما ایثار میکنیم، فداکاری میکنیم، دل امام رضا را خیلی خوشحال میکنیم. آن کسی که با بودجه ما میرود ثواب زیارت در نامه اعمال ما هم نوشته میشود. دل یک مؤمنی را شاد میکنیم که دل شکسته است و سالیان سال گریه کرده است. خصوصاً فامیل و بستگان و نزدیکان و قوم و خویش و همسایهای که ما میشناسیم آن آقا تمکن نداشته و نتوانسته برود. در این کار خیر عزیزان سنگ تمام بگذارند، زیرنویس هم میکنند. انشاءالله هر مقدار که میتوانند کمک کنند. برای ما خیلی بد است که در مملکت ما کسانی هستند که هنوز به قم و مشهد نرفتند. خواهش میکنم قدمی برداریم که در این ادخال السرور شریک شویم و دل اهلبیت را شاد کنیم.
شریعتی: انشاءالله، اول قرار بود زائران بیت الله الحرام به شکرانه این زیارتی که نصیبشان شده با ما همراه شوند و یک رقمی را هدیه کنند و بانی این کار خیر شوند که دلی را به پنجره فولاد امام رضا گریه بزنند. ولی دوستان گفتند: هرکس میتواند کمک کند و عدد 8 را به 20000303 پیامک کنند و یا اینکه به سایت ما یا کانال ما مراجعه کنند. دوستانی هم که تا به حال مشرف نشدند و آرزوی زیارت را دارند، به ما اطلاع بدهند که اگر شرایط فراهم شد دل آنها را به پنجره فولاد امام رضا(ع) گره بزنیم.
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
ما هم بانی شدیم و دو نفر را کمک کردیم. بحث ما دربارهی راهکارهای علاج وسواس عملی بود که بحمدلله بسیار استقبال شد و پیامهای بسیار تشکر آمیزی بود که مؤثر بود و از قطار وسواسی پیاده شدند. این راهکارهایی که در دو سه هفته آینده خدمت عزیزان میگوییم، اگر عمل کنند قطعاً به آرامش کامل خواهند رسید. چند مسألهای که مورد ابتلا هست عرض کنم.
یکی از مسائل نیت بود که گفتم نیت همان قصد است. اصلاً نیازی به نیت نیست، همان که شما میایستی یعنی برای نماز آماده شدی. زیر دوش میروی به نیت غسل است. همان نیت است، نه به زبان لازم است بگویی، نه به ذهن آوردن نیاز است. معطل هم نکنید. بعضی برای نیت خیلی معطل میکنند. در نماز جماعت، صفهای جلو که آماده هستند اقتدا کن. بعضی هستند آقا رکوع رفته میگویند: من وصل نشدم. نیت ندارم. این شیطانی است! مهرهایی که مثل مُهر کربلا دو بار سجده کنیم سیاه میشود، این مانع نیست. بعضی هستند وسواس دارند میتراشند و تربت را دور میریزند. این مانع نیست. در مورد قرائت هم گفتیم: ما نمیگوییم لاابالی گری یا اینکه انسان غلط بخواند. باید عربی صحیح بخواند. حضرت امام در تحریرالوسیله میفرماید: در قرائت لازم نیست دقتهایی که در تجوید سفارش شده است. اینکه حتماً باید اینها را مراعات کنیم و یک دقت عقلی فوق العاده که آدم را به وسواس بیاندازد، درست نیست. نمازی که حضرت امام به جماعت خواندند و گاهی نشان دادند. نماز آیت الله شبیری زنجانی هم مرتب نشان میدهند. یک مرجع تقلید چقدر روان و ساده نماز میخواند. آیت الله بهاءالدینی بسیار نماز را ساده میخواند. اصلاً سخت نمیگرفتند. اگر میتوانیم یاد بگیریم و اگر نتوانستیم این دقت لازم نیست.
بلال حبشی میگفت: اسهد ان لا اله الا الله! زبانش نمیچرخید. بلال حبشی وقتی مکه فتح شد، حضرت فرمودند: روی کعبه اذان بگو! آنجایی که برایشان تجوید و عربیت مهم بود. آنقدر به سران مشرکین و بت پرست سخت گذشت، گفتند: کاش مرده بودیم و کلاغ سیاه نمیآمد بالای کعبه اذان بگوید. پیغمبر این عنوانها و ظاهرها را در هم شکستند. هم چهره نداشت و هم صدای آنچنانی نداشت. فرمود: سین بلال در نزد خدا شین است. پیرمرد و پیرزنی که حروف بلد نیست، مخارج بلد نیست، سخت نگیریم. حد معمول خوب است. مراجع ما خیلی راحت و ساده نماز میخوانند.
موضوع دیگر وقت نماز است. مثلاً آدم وسواسی میگوید: ده دقیقه بگذرد، یک ربع بگذرد، من رفتم جایی برای نماز جماعت، آقای محل وسواسی داشت. تقریباً بیست دقیقه، نیم ساعت بعد از اذان برای نماز آمد. نماز اول وقت اینقدر سفارش شده است. مرحوم ادیب اصفهانی که در علم نجوم خیلی وارد بودند و تقویم برای ساعات شبانه روزی نماز نوشتند، بزرگواری میگفت: من به ایشان گفتم: چقدر ما احتیاط کنیم؟ گفت: من که تقویم را نوشتم، احتیاط کردم. فرمودند: شما هم میخواهی احتیاط کنی یک دقیقه تا دو دقیقه صبر کن. یادم هست زمانی خدمت آیت الله بهاءالدینی بودم. با هم وعده کردیم که بعد از نماز صبح اصفهان برویم. بنده راننده بودم. به ایشان گفتم: ده دقیقه از اذان بگذرد نماز بخوانیم تا بیاییم بیست دقیقه میکشد. فرمود: اذان تمام شد نماز بخوانید. در شهرها چون چراغ هست سپیده که میزند خیلی معلوم نیست. اما در بیابان که تاریک است سپیده صبح خوب پیداست. فرمودند: ما از کشاورزها و رعیتها که در بیابان بودند، پرسیدیم. گفتند: اذان را که میگویند بعد سپیده صبح میزند. دقت هم میکنید یک تا دو دقیقه! نه اینکه یک ربع، نیم ساعت صبر کنید.
بزرگواری میگفت: خدمت آیت الله بهاءالدینی رسیدم، شک میکردم که اذان ظهر را گفتند یا مغرب شده یا نه. ایشان میفرمودند: از شما بعید است. در شأن شما نیست. شما استاد هستی، روحانی و مؤلف هستی. در شأن شما نیست که وسواس داشته باشی. اذان که تمام شد نماز بخوان.
موضوع دیگر قبله است، مثل موشکی که حتماً وسط خال بزند که نیست. مگر عرض و طول کعبه چقدر است؟ همین قدر که در جهت قبله باشد. یکی از اساتید بزرگ میفرمودند: روایت صحیحه و ناب و معتبر داریم که بین المشرق و المغرب قبله! یعنی پشت به قبله نباشی. با کعبه زاویه زیاد نداشته باشی. بین مشرق و مغرب قبله است. یعنی سمت و سو قبله باشد. اصلاً در قبله سختگیری نشده است.
از جاهایی که بعضی وسواس دارند امام جماعت است. عدالت امام جماعت آبکی است. یعنی از همه کمتر سهم دارد. عدالت قاضی و مرجع تقلید، ولی فقیه، کسی که میخواهد زمام امور را به دست بگیرد. کارهای بزرگ انجام بدهد، برای آنها سختگیری شده است. اما امام جماعت فقط میتوانی پشت سرش نماز بخوانی و قرائتش درست باشد و عادل باشد. خیلی از بزرگان فرمودند: حسن ظاهر کافی است. یعنی همین که اهل محل و همسایهها به او اقتدا کنند کافی است. خیلی هستند که در حرمها نماز نمیخوانند و میگویند: من شک دارم این آقا عادل است یا نه. این آقا خطش به خط من نمیخورد. ما میگوییم: پشت سر اهل سنت نماز بخوانید. شیعهای که دوست اهلبیت است، چرا شک میکنیم؟ فراوان داریم در خود قم که نماز جماعت هست بسیاری میگویند: در عدالت این آقا شک داریم. حیف است که شیطان ما را از نماز جماعت محروم کند. حتی روایت داریم اگر پشت سر آقایی نماز خواندی و بعد معلوم شد یهودی است و اصلاً مسلمان نیست، یهودی بوده و جاسوس بوده و آمده و خودش را جا زده و مدتی است امام جماعت بوده و بعد معلوم شده یهودی بوده است. نماز شما صحیح است. در عدالت امام جماعت سختگیری نشده است. مرحوم آقای بهاءالدینی گاهی به یک بچه طلبه که در نماز ایستاده بودند، اقتدا میکردند. مرحوم آیت الله نجابت، مرحوم دولابی، خیلی راحت به رفقا اقتدا میکردند. سخت نگیریم. عدالت امام جماعت سخت گرفته نشده است.
از چیزهایی که باز سخت گیری نشده است، وضو و غسل است که بارها گفتیم. آیت الله خیلی مهمی اعلام کردند: من دو میلیون میدهم به کسی که دو دقیقه زیر دوش بایستد و بگوید: بدن من خشک است. چرا اینقدر شک میکنید؟ آقایی میگفت: اگر خدا و پیغمبر میگفتند: شما بدنت را نجس کن. اگر یک لیوان آب نجس میریختند، میگفتی: همهی جانم نجس شده است. چطور آن طرف را شما زود باور میکنید؟ ولی پاکی را نه! این حتماً کار شیطان است. وقت غسل کردنمان را کم کنیم.
موضوع دیگر ترشحاتی است که از مرد یا زن بیرون میآید. زمانی که مرد کنار همسرش هست یا فکر شهوانی میآید، غیر از سه چیز خون، بول، منی، ترشحات دیگر پاک است. خونی که یقین داری نجس است، بول و ادراری که یقین داری نجس است. منی که روی آن قسم بخوری، منی است. غیر از این سه مورد ترشحات دیگر پاک است. در دوران عادت ماهیانه برای خانمها فقط خون نجس است. عرق بدن و لباس نجس نیست. فقط محل خون نجس است. خانمهایی که عادت ماهیانه هستند مستحب است محل خون را تمیز کنند و در سجاده بنشینند و ذکر بگویند. وسواسی نشویم. چرک و عفونت بدن میکروب هست اما نجس نیست. میکروبهایی که در خانه هست، به عنوان نجاست مطرح نیست.
یکی هم امر طهارت و نجاستی است که مفصل دربارهاش صحبت کردیم. همه چیز پاک است الا آن چیزی که رویش میتوانیم قسم بخوریم. از مهمترین راههای درمان وسواس که این اصل اساسیترین اصل برای درمان وسواسی هست هم وسواس عملی و هم وسواس فکری، این نسخه اصلی است و حتماً جواب میدهد. آدمهای وسواسی نباید اعتنا کنند و تکرار هم نکنند. یعنی عهد و پیمان ببندند، حتی شده نذر کنند، جریمه کنند، که طلسم تکرار و طلسم توجه و اعتنای به موضوعی که به آن حساس هستند را بشکنند. درمان اصلی و اساسی وسواس فکری و عملی بی توجهی و بی اعتنایی است. توجه نکردن و بی خیالی است. با خودشان عهد کنند من یکبار میشویم، یکبار وضو میگیرم و یکبار غسل میکنم. قرائت را یکبار میگویم. اگر این راه حل را عمل کنند سریع خوب میشوند. طلسم تکرار و ادامه دادن یک بت بزرگی شده است. میگویند: یک نفر به یک محلی رفت و دید همه دارند تنشان را میخارانند. کدخدا و رعیت و زن و مرد همه میخارانند. گفت: چرا بدنتان را میخارانید. گفت: بدنمان خارش دارد و باید بخارانیم. گفت: مگر برای تو نمیخارد؟ گفت: نه، من خارش ندارم! گفتند: پس معلوم میشود این مریض است. او را به زور گرفتند و گفتند: تو هم باید بخارانی. آدم وسواسی هم از غسل دو دقیقهای تعجب میکند و میگوید: تو مشکل داری. کسی که سرگیجه دارد، میگوید: خانه دور سرم میچرخد. خانه سر جایش است، شما باید سرت را اصلاح کنی و فکر و توهم را بشکنی. کسی که چشمش نابینا شده میگوید: چرا آسمان و زمین را نمیبینم؟ همه سر جایش است، چشم تو نمیبیند. شما باید بینش و توجه و فکر و توهم خودت را اصلاح کنی. باید این نشد را شد کنی. بگویی: من از این به بعد حرف امام و پیغمبر را گوش میدهم. حرف حاج آقای فرحزاد را گوش میدهم. چهل سال حرف شیطان را گوش دادی. یک روز هم حرف مرا گوش بده. در عروة الوثقی آنهایی که وسواسی هستند، حتی یقینش هم میگوید: اعتبار ندارد. چون یقین او عادی نیست و توهم است. عروة الوثقی در باب وسواس میگوید: حتی یقین علمش هم اعتبار نیست. چه برسد به شک او. آدم با شک و وسوسه زندگی کند خیلی سخت است.
قرآن در سوره مبارکه توبه میفرماید: «وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ» (توبه/45) من هرجا میروم برای شفای همه وسواسیها دعا میکنم. خداوند در سوره مبارکه توبه میفرماید: بعضی هستند دل شکاک دارند. در را بستم یا نه؟ پول دادم یا نه؟ در همه جای دنیا هم آدم وسواسی هست. بعضی هستند اصلاً نمیخواهند با آرامش و باور و یقین زندگی کنند. خدا میفرماید: به خودت آرامش بده و با باور و یقین و ایمان زندگی کن. بعضی هستند دلشان درهم است. «فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ» در هر چیزی شک میکند. شد، نشد، چطور میشود؟ این طلسم را بشکن و بیرون بیا. پشت یک ماشین نوشته بود: شد، شد. نشد، نشد! چرا فکرم را درگیر کنم و خودم را درگیر کنم؟ حضرت علی جمله زیبایی دارند که در کلمات قصار نهج البلاغه است. حضرت علی میفرماید: «إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ» (نهجالبلاغه، حكمت 175) فرمود: اگر شما از چیزی ترسیدی خودت را در آن پرتاب کن. مثلاً افرادی از آب میترسند، از استخر میترسند، یا خودش به زبان خوش خودش را پرتاب کند. یا دیگران بگیرند و او را در آب پرت کنند.
مرحوم بهاءالدینی میفرمود: قدیم استخر نبود، حوضچههای عمیقی بود که آب جمع میشد و ما آنجا میرفتیم. ما شنا بلد نبودیم. بنده خدایی آمد گفت: بیا اینجا من به شما یاد بدهم. ما را در آب انداخت و خودش رفت! ما دست و پا زدیم و همان بار اول یاد گرفتیم. کسی از تاریکی میترسد. وسواسیهای حاد به بیمارستان و روانپزشک مراجعه کنند. گاهی وسواسیهای شدید را در بیمارستان بستری میکنند. یکی از کارهایی که در بیمارستان روانپزشکی میکنند این است که ادرار را میگیرند و روی سر و صورت فرد میریزند. چرا از نجاست میترسی؟ چیز وحشتناکی نیست. داخل بدن بود و بیرون آمد! یا خون در بدن است، اگر خون در بدن نباشد میمیری! وسواس یک هولی دارد که میگوید: همه زندگیم نجس میشود. فرشم نجس است. بگو هرچه میخواهد بشود. خودت را در آن بیانداز. در وسواس باید بی اعتنا باشی.
یک زمان روانشناسی که خیلی هم مذهبی و روحانی است میگفت: یک خانمی زنگ زده بود، میگفت: ناراحتی اعصاب گرفتم و میترسم پسرم بمیرد یا تصادف کند. با این فکر و خیال شب و روزش به هم ریخته است. گفتم: اصلاً بگو: پسر من از دست رفت. تمام شد و رفت! بزرگی مثال زد اگر ما در یک اتاقی میخواهیم بخوابیم، توهم و خیالی بیاید که زیر تخت یا گوشهای از خانه موش است. دیگر آرامش نداریم. حالا یا موش هست یا نیست. این توهم و فکر و خیالی که موش هست، زندگی ما را مختل میکند. وسواس همین است! یعنی فکر میکند یک موشی در زندگیاش میدود که تمام فکر و اعصابش درگیر است. فکر موش را از خودت دور کن. یا موش را بردار دستت بگیر. بگذار تمام شود. یکبار برای همیشه خودت را خلاص کن. حضرت علی میفرماید: اگر از چیزی ترسیدی، خودت را در آن بیانداز. تو پنجاه سال از آب میترسی و هول میکنی و عقب عقب میروی. یک لحظه در آب میافتی و تمام میشود. آقایان و خانمهای وسواسی بگویند: اصلاً میخواهم بدنم نجس باشد. من مثل بقیه انجام میدهم. دو دقیقه غسل میکنم و تکرار نمیکنم. اصلاً داریم که درمان کثیر الشک بی اعتنا بودن به شک است.
شریعتی: انشاءالله به برکت نام امام رضا(ع) مشکل وسواسیهای عزیز حل شود و از این قطار پیاده شوند. در ایام دهه کرامت به برکت نام و یاد امام رضا طرح بسیار ارزشمند در برنامه سمت خدا رقم خورد، آنهایی که زائر بیت الله الحرام هستند به شکرانه این زیارت دلچسب، دلی را به پنجره فولاد امام رضا گره بزنند، یک صدم از هزینهای که کردند را اگر بدهند میتوانند کسی را تا به حال به زیارت امام رضا نرفته را خوشحال کنند و دعایی که او در حق ما میکند شاهکار و فوق العاده است. عدد 8 را به 20000303 پیامک کنید و یا به کانال برنامه ما مراجعه کنید. امروز صفحه 32 قرآن کریم آیات 203 تا 210 سوره مبارکه بقره در سمت خدا تلاوت خواهد شد.
«وَ اذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقى وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ «203» وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصام «204» وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَساد«205» وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهاد «206» وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد «207» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِين «208» فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْكُمُ الْبَيِّناتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيم «209» هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِكَةُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُور «210»
ترجمه: و خدا را در روزهاى معيّنى ياد كنيد، (روزهاى 11 و 12 و 13 ماه ذىالحجّه كه به ايام تشريق معروف است.) پس هر كس تعجيل كند (و اعمال مِنى را) در دو روز (انجام دهد،) گناهى بر او نيست و هر پرهيزكارى كه تأخير كند (و اعمال را در سه روز انجام دهد نيز) گناهى بر او نيست. و از خدا پروا كنيد و بدانيد شما به سوى او محشور خواهيد شد. و از مردم كسى است كه گفتارش درباره زندگى دنيا، مايهى اعجاب تو مىشود و خداوند را بر آنچه در دل (پنهان) دارد گواه مىگيرد (در حالى كه) او سرسختترين دشمنان است. و هرگاه به قدرت و حكومت رسد براى فساد در زمين و نابودى زراعتها و نسل كوشش مىكند و خداوند فساد را دوست ندارد. و هنگامى كه به او گفته شود از خداى پروا كن، عزت وغرورى كه در سايهى گناه بدستآورده او را بگيرد. پس آتش دوزخ براى او كافى است و چه بد جايگاهى است. و از مردم كسى است كه براى كسب خشنودى خدا، جان خود را مىفروشد و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همگى در صلح و آشتى درآئيد (و تسليم مطلق خداوند شويد) و گامهاى شيطان را پيروى نكنيد كه او دشمن آشكار شماست. و اگر بعد از آنكه نشانههاى روشن براى شما آمد، دچار لغزش (وگمراهى) شديد، بدانيد كه خداوند عزيز و حكيم است. (طبق حكمت خود عمل مىكند و هيچ قدرتى مانع ارادهى او نيست.) آيا جز اين انتظار دارند كه خداوند و فرشتگان در سايههاى ابر به سوى آنها بيايند تا كار آنان يكسره شود؟ (در حالى كه بعد از نزول آيات روشن، نيازى به چيز ديگرى نيست.) و به سوى خدا تمام امور برمىگردد.
شریعتی: این هفته در پنجمین دوره ختم قرآن کریم قرار هست از یکی دیگر از خادمان قرآن کریم یاد کنیم. شهید محراب حضرت آیت الله دستغیب که همه ما با تألیفات و آثار ایشان آشنا هستیم و شاید شخصیت ایشان هم مهجور باشد. قدری از ایشان برای ما بگویید و بعد هم اشاره قرآنی را بفرمایید.
حاج آقای فرحزاد: بنده چون افتخار داشتم بارها خدمت ایشان مشرف شوم چه قم، چه شیراز، از دوستان بسیار صمیمی حاج آقای دولابی بودند. مرحوم دولابی به دیدار ایشان در شیراز میرفتند و هردوی اینها خدمت مرحوم آقای انصاری همدانی میرسیدند و از محضرشان استفاده میکردند. کتابهای شهید دستغیب چند ویژگی خوب دارد که همه یا تفسیر قرآن است یا قرآن و حدیث است. خیلی از کتابهای هست که جنبه علمی دارد، ولی کتابهای ایشان جنبه موعظهای دارد و تأثیرگذار است. یعنی غیر از اینکه آدم چیزی یاد میگیرد، روی آدم تأثیرگذار هم هست. بسیاری از کتابهای ایشان سخنرانیهای ایشان است که چاپ شده و تفسیرهای سورههای مختلف است و یکی از کتابهای زیبای ایشان داستانهای شگفت است. داستانهای واقعی است که اسم افراد هم هست. کرامت و معجزهای که اتفاق افتاده است. من یادم هست ایشان از زندان به قم آمده بودند، میخواستند شیراز بروند، ما به محضر ایشان شرفیاب شدیم. فرمود: این کتاب «داستانهای شگفت» که داستان هم هست و راحت هم میشود تهیه کرد. آنقدر تأثیرگذار بود که برای من پیامهای زیادی آمد که کتاب شما ما را منقلب کرد. یعنی ایمان و اعتقاد ما را بالا برد. فرمودند: جوانی که در یک خانواده لا مذهب بود، گفت: من همینطور کتابها را در کتابفروشی مطالعه میکردم. داستانهای شگفت مرا جذب کرد. خواندم، تمام وضع من عوض شد. کسی که لاابالی بود، متدین شد و فرمود: نماز شب من ترک نمیشود و سحر مرا ملائکه بیدار میکنند. بعد از مدتی نامه نوشت که من به آمریکا برای ادامه تحصیل آمدم. بروم یا نروم؟ گفتم: اگر در حفظ دین استقامت داری، برو! آمریکا رفت و نامه نوشت: موارد زیادی مثل حضرت یوسف امتحانهایی برای من پیش آمد که به لطف خدا، به برکت خواندن این کتاب ایمان قوی دارم که خدا از خطرها مرا حفظ کرد.
شریعتی: دوستان ما برای تهیه کتابها به ما پیامک بزنند و دوستان ما آنها را راهنمایی خواهند کرد. «ضیافت، فضیلت و آداب مهمانی» مجموعه صحبتهای حاج آقای فرحزاد هست در خصوص آداب مهمانی و نکاتی که باید رعایت کنیم.
حاج آقای فرحزاد: یادگیری آداب مهمانی هم جزء ضروریات است.
شریعتی: از فضیلت ذکر صلوات بگویید و بعد هم اشاره قرآنی را بفرمایید.
حاج آقای فرحزاد: چون این ایام متعلق به امام هشتم(ع) است، فرمودند: «مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَي مَا يُكَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْيُكْثِرْ مِنَ الصَّلاةِ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً» (عيون أخبار الرضا (ع)، ج 1، ص 294) کسی که وسیلهای برای کفاره گناهانش ندارد، یکی از راههای قوی که گناهان را ذوب میکند و پاک میکند این است که قید «یُکثر» را فراموش نکنند. «فَلیُکثر» یعنی زیاد، حداقل صد بار بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد. «فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً» فرمود: کثرت صلوات کوههای گناه را منفجر و منهدم میکند.
آیه 207 این صفحه در شأن امیرالمؤمنین (ع) است که هم بزرگان اهل سنت و تشیع این را گفتند، «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد» وجود ما خیلی خریدار دارد و همه میخواهند بخرند. از خدا بگیر تا مردم و شیطان و همه، میفرماید: آدم بهترین سود را باید برای فروش داشته باشد و بهترین خریدار خدای متعال است. خدای مهربان میفرماید: بعضی خودشان را با خدا معامله میکنند. نفسشان و جانشان را با خدا معامله میکنند. این چند نوع هست، با خدا معامله میکنیم جهنم نرویم، به بهشت برویم. مزد بگیریم و جزا بگیریم. بعضی مواقع با خدا معامله میکنیم خود خدا را میخواهیم. بالاترین سودها معاملهای است که آدم هیچی ندار، خودش را با خدا معامله میکند و خد را میخواهد. این آیه میفرماید: بعضی از مردم خودشان را میفروشند «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد» تا به رأفت خدا برسند. خدا به بندههایش مهربان است. این آیه دربارهی مولا علی(ع) است، مصداق کاملش که نازل شده، بنا شد چهل نفر از چهل قبیله منزل پیغمبر بریزند و شبانه پیغمبر را ترور کنند، جبرئیل خبر داد و حضرت مولا علی را خواستند و فرمودند: حاضر هستی جان خودت را فدای من کنی؟ عرض کرد افتخار میکنم. شما سالم هستی؟
روایت داریم خدا به جبرئیل و میکائیل فرمود: هیچکدام حاضر هستید فدای دیگری شوید؟ هیچکدام حاضر نشدند. فرمودند: به زمین مکه نگاه کنید، بنده من علی بن ابی طالب جان بر کف، خودش را فدای پیغمبر کرده است. دین ما، پیغمبر ما، قرآن و مکتب ما، مدیون فداکاری حضرت علی هستند. اگر حضرت علی نبود، پیغمبر و دین همه از بین میرفت. همه هستیاش را فدا کرد و جان پیغمبر را حفظ کرد.
انشاءالله در دهه کرامت عزیزان سعی کنند هم خودشان به زیارت حضرت رضا بروند و هم دیگران را هم بفرستند که زیارتش ثواب هفتاد هزار حج قبول شده را دارد. خدایا را تو را به حق آقا علی بن موسی الرضا قسم میدهیم، قلب امام زمان از ما راضی و فرجش را نزدیک بگردان. همه ما را از بهترین شیعیانشان قرار بده. هرکس هر حاجتی دارد، مریض دارد، قرض دارد، شغل ندارد، مسکن ندارد، مخصوصاً مسائلی که برای جوانها هم هست، خدایا به حق محمد و آل محمد همه را حاجت روا بگردان و ما را لحظهای به خودمان واگذار نکن. به حق محمد و آل محمد همه وسواسیها، همه آنهایی که نگرانی دارند را به حق آقا ابالفضل العباس همه را شفای عاجل عنایت بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام بر امام حسن و امام حسین.
شریعتی: بهترینها را برای شما آرزو میکنم.