حضرت قاسم بن الحسن(ع)

۱۳ شهریور ۱۳۹۷ 23083 0 نظر

دودمه

امام عاشقان عمو جان تویی

قاسم تو مور و سلیمان تویی

من مجتبایم در دل لشکر

الله اکبر الله اکبر

 

درس محرم همه عزت بود

سازش با ظلم حقارت بود

ذلت تسلیم ز مرگ بدتر

الله اکبر الله اکبر


صوت : شب ششم محرم96-دودمه-امام عاشقان عمو جان

----------------------------------------

زمینه

رحمی به من که گریانم عمو

من گوش به فرمانم عمو

دیگر مرنجانم عمو

جانم عمو

سر و سامان دادی حالم را

تو گرفتی زیر بالم را

تو نباشی آهم میگیرد

که بسوزانم این حالم را

کودکی ام را بهانه نکن

تشنگی ام را بهانه نکن

تویی که بودی به جای پدر

یتیمی ام را بهانه نکن

رحمی به من که گریانم عمو

من گوش به فرمانم عمو

دیگر مرنجانم عمو

جانم عمو

آرزویی جز تو در من نیس

بی تو دنیا جای مادن نیس

کار عابس این را روشن کرد

تن عاشق جای جوشن نیس

حرز تو شد جوشنم به تنم

تشنه ی خون تنم کفنم

طوری قیامت کنم که سپاه

همه تصور کنند حسنم

دور سرت بگردانم عمو 

در عشق بسوزانم عمو

من مرد میدانم عمو

جانم عمو

رحمی به من که گریانم

من گوش به فرمانم عمو

دیگر مرنجانم عمو

جانم عمو

مادرم رویم را  بوسیده

به سرم عمامه پیچیده

زائر زهرا میگردم باز

بدنی که از هم پاشیده

خدا کند وقت مرد شدنم

شبیه اکبر شود بدنم

خداکند مثل اکبر تو

در بغلت دست و پا بزنم

من پای عهد و پیمانم عمو

بی تو نمیمانم عمو 

ای ماه تابانم عمو

جانم عمو

رحمی به من که گریانم

من گوش به فرمانم عمو

دیگر مرنجانم عمو

جانم عمو

 


صوت : شب ششم محرم96-زمينه-رحمى به من كه گريانم عمو

----------------------------------------

شور

صدا زدی عمو عمو جان دادم

رسیدم و کنارت تو افتادم

چنان رمق گرفته شد از جانم

نمیرسد به گوش تو فریادم

جوانان بنی هاشم رفتند حرم قاسم

چگونه سوی مادرت برگردم

نفس بکش عزیز من دق کردم

تن تو را من از دل سنگ و تیغ

کشان کشان به خیمه ها آوردم

در آغوشم زدی پر پر گشتی هم قد اکبر

جوانان بنی هاشم رفتند حرم قاسم

زیک دگر جدا شده اعضایت

حسن حسن حسن شده بابایت

ز چشم  تو گرفته ام خون هارا

که میروی به دیدن بابایت

به  خاک و خون کفن جسمت 

تابوت حسن جسمت

صدا زدی عمو عمو جان دادم

رسیدم و کنارت تو افتادم

چنان رمق گرفته شد از جانم

نمیرسد به گوش تو فریادم

دویدم من از حرم افتان و خیزان

 بگو به او هر انچه خواهی

جانم قاسم جان

جوانان بنی هاشم رفتند حرم قاسم

عمو حسین 


صوت : شب ششم محرم96-شور-صدا زدى عمو عمو جان دادم

 

..........................................

شور

گفتا قاسم به فغان ای عمو اذن میدانم بده

عمو جانم عمو جانم عمو جانم

دست خط پدرم بین و شمشیر به دستانم بده

ای تا کنم قربان جانم ای جانان

من مهیای جهادم تو فرمانم بده

گفتا قاسم به فغان ای عمو اذن میدانم بده

عمو جانم عمو جانم عمو جانم

این منم گر پسر فاتح عرصه ی جنگ جمل

من به فرمان تو ام رودروی خیمه بل هم ازل

شیر میدانم ای عمو جانم جان سپاری شد بهر تو

احلی من العسل

گفتا قاسم به فغان ای عمو اذن میدانم بده

عمو جانم عمو جانم عمو جانم

ای که عالم ز ازل گشته فرمانبر چشمان تو

آمدم تا بگیرم حرز زهرا از دستان تو

هستم از حسن میبوسم دستت

این منم آیه ای از یاسین قرآن تو

گفتا قاسم به فغان ای عمو اذن میدانم بده

عمو جانم عمو جانم عمو جانم

زد به میدان بطل هاشمیون  

قرص ماه حسین

گفتا ای قوم منم قاسمم فانیه  راه حسین

اشجع الناسم دست عباسم

او حبیب من و من هم خاک پای حسین

جان کنم قربان

درره جانان

عموجانم عمو جانم

عمو جانم عمو جانم عمو جانم

زد به میدان چنان گویی در عرصه حیدر آمده 

شیر نر در جمل وحیدر در بدر وخیبر آمده

میدید از خیمه عمو و عمه نیزه خورده است و به پهلو مادر امده

عمو جانم


صوت : شب ششم محرم96-شــور-گفـت و قاســم به فغان

------------------------------------

واحد

مثل یک پدر باغبون من 

سایه کم نکن سایه بون من

برای اینکه ارزوش  نشه سراب بدو ن تو 

با این که دنیا رو سرم نشه خراب بدون تو

خودمو به آتیش میزنم به جون تو

امام منی و عمومی عمومی همه چی تمومی تمومیه  ارزومی

عمومی عمومی

نغمه  ی دل اتشین من از نفس افتاد

شاخه ی گل نازنین من از فرس افتاد

گل بهاره ی چمنم قاسم 

شب و ستاره حسنم قاسم

در کجا هستی

تم وشرراره مهنم قاسم

توی حلاوت سخنم قاسم

از عسل مستی

قراره من در کجا خفتی

بی صدا خفتی

عمو حسین عمو حسین

میوفته سرم پیش پای  تو  ای امام من من فدای تو

برای اینکه یاری عموم کنم تو این بلا 

تا اینکه فصل عاشقی تموم کنم تو کربلا

بذار برم تا جونمو هدیه کنم توروخدا

امام منی و عمومی عمومی همه چی تمومی تمومیه  ارزومی

عمومی عمومی

تکه تکه شد مثل اینه چشم اهویت

جای شانه دشمنت زده پنجه در مویت

خون سر و تن و پهلو کاکله

یوسف پیرهن پاره ی قافله

تاقتم برده

رفتی وداغ تو قاتل این دله

بی قرارم شده قوت بازومه قامتم بردی

شد گیسویش شکن 

شد سیب دربه در بوی یاسمن

تا حرف میزند انگار میچکد عسل از بین  دهن

از بس حسینی است جای زره نموده به تن این پسر کفن

پس ارث برده است از  جد خویش شیر خدا ذوب حق شد

در جنگ تن به تن کشته پسر از ازرقه بیچاره تن به تن 

گردن ز دشمنان پرتاب کرده یکسره با مصدره زدن

برعکس شد حسین

فریاد میزند سرشان را بزن حسن

ذکرش هوالحق است

این شاهزاده ای که خودش حق مطلق است

قاسم که میرود

پشت سرش دعای اباالفضل بدرق است

فرزند مجتبیاز رزم او هر آنچه شنیدید موسخ است

سردارها که هیچ لشکر برای کشتن او ناموفق است

 نازم به این پسراو یک تنه حریف پسر های ازرق است

با ذوالفقاز خود انگار علی میان میدانه خندق است

یکبار میزند پس در هوا چرا دو سه تا سر معلق است

اینها که فرش نیست در است هر آنچه نقش زمینه هست بیرق است


صوت : شب ششم محرم96-واحد-مثل يك پدر باغبون من

 

...............................................

محمود کریمی 97 - محمود کریمی97 - حاج محمودکریمی97 - کریمی 97 - کریمی97 - محمود کریمی محرم 97 - شور کریمی 97 - شور کریمی 97 - زمینه کریمی 97 - زمینه کریمی 97 - شب ششم محرم 97 - شب ششم محرم 97 - متن شب ششم محرم 97 کریمی - شب ششم چیذر - شب ششم مداحی محرم 97 - متن مداحی محرم 97 - واحد شب ششم محرم 97 کریمی - شور دل انگیز شب ششم محرم - حاج محمود کریمی - حاج محمود کریمی محرم 97 - lpl,n ;vdld96- متن مداحی محرم 96 - متن مداحی محرم 95 - سبک شور - سبک مداحی محمود کریمی - سبک زمینه محمود کریمی - سبک تک محمود کریمی - شب ششم محرم - شب 6 محرم 97  شب 6 محرم 97 

گزارش 6
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حضرت قاسم بن الحسن(ع) می باشد.