حضرت قاسم بن الحسن(ع)

۱۲ شهریور ۱۳۹۷ 3683 0 نظر

شب ششم محرم 95 حاج حسن خلج :

👇👇👇👇👇👇👇👇👇 

 

همیشه اسم هر فردی مشخص می کند در لحظه تصمیم گیری

نوع تصمیمات او را با حقیقت های اطرافش

که باشد یا نباشد بیاید یا نیاید

یا بگیرد یا نگیرد یا هزاران یای دیگر که

یکی اش میشود مقبول در دنیا اطرافش

اگر عباس باشد می شود شیری که با چشمان خود

در دام می ارد شکارش را

و با یک پلک کارش را به پایان می رساند

بی برو برگرد به پایان می رساند کار او را پس

بدون جنگ و خون ریزی بدون یک خراش کوچک سطحی

بدون درد اگر زینب شود هم می شود در کربلا و شام و کوفه

زینت بابای خود حیدر

به حدی که تصور می کند کوفه

به دنیا امده یک حیدر دیگر

به این علت شبیه حضرت حیدر

که شد فرقش دو تا زینب به چوب محملش باید بکوبد سر

اگر قاسم شود باید شود بین همه تقسیم

بگردد اه فرزند حسن یک نیم و فرزند عمو یک نیم

که جانش را به بابا و عمو با هم کند تقدیم

شود قسمت به روز و شب میان نجمه و زینب

بگردد میان نجمه و زینب میان اکبر و اصغر

میان نیزه و خنجر

بگردد پیکرش کوچک میان خار ها تک تک

میان ازدحام تیر میان ان همه شمشیر

تنش را پخش کرده در میان دشت

همان طوری که بابایش جگر را در میان تشت

که بابایش کریم است و پسر ابن کریم اری

که بزل و بخشش و جود حسن را دیده قاسم از قدیم اری

بیایید امشب از تجزیه و تحلیل عمق روضه قاسم بگذریم اری

که تشریح فضای روضه قاسم به شدت روضه باز است

که پایانش در اغاز است

که فعل سخت و بی رحم کشیدن

بچه ها در کربلا مانند یک راز است

کشیدن می شود اغاز در کرب و بلا انجا که صف می کشد با لشکرش در محضر ارباب

و اقا دست خود را می کشد ارام بر موی رقیه دخترش شاید نگوید اب

کشیدن می شود انجا که عابس می کشد فریاد و از هم می درد پیراهن خود را

حبیب ابن مظاهر می کشد بر خاک صحرا هی تن خود را

وهب در خاک و خون می غلطد و مادر برای دیدنش این سو و ان سو می کشد هی گردن خود را

علی اکبر ارباب هم دامن کشان دارد به میدان می رود در محضر بابا

علی پا می کشد بر خاک صحرا

می کشد تیر هی قلب مضطر بابا

و بر نعش جوانش می کشد فریاد علی اکبر بابا

کشیدن می شود بی رحم انجا که کمان را می کشد هی حرمله تا جا شود

تیر سه شعبه اه در نای علی اصغر

کشیدن می شود زجر اور انجا که به جای اینکه بابا تیر را بیرون کشد

از حنجر این طفل با دقت گلو را می کشد از تیر بیرون

وای بابای علی اصغر

کشیدن می شود غمناک وقتی میکشد بابا عبا

بر قد و بالای علی اصغر

ولی اوج کشیدن می شود تصویر بین روضه قاسم

که بر روی زمین هی میکشد شمشیر را

وقتی به میدان می شود عازم

زنی کل می کشد در دشت

وقتی تازه داماد حسن با رخت دامادی خود

دامن کشان با خنده دارد می رود میدان

کشیده کار قاسم جان به جایی که

پسر ها و خوده ازرق ز تیغش نیم می گردند

پس از تفریق و جمع و ضرب با شمشیر قاسم پیش پاهای عمو

تقسیم می گردند

کشده کار قاسم اه حالا بین تیغ و تیر

که هر کس می کشد چیزی

یکی نیزه یکی شمشیر بمیرم مادرش هم می کشد اه از نهادش

که او را دوره کردند عاقبت

شمشیر های بی مروت از پس و از پیش

کشیده روضه از کرب و بلا حالا به یک خانه

دوباره روضه پهلو یکی میخ و ان یک با سر نیزه

ولی هر دو غریبانه

کشیدند و کشاندند و عمو را این چنین کشتند

کشاندند اسب ها را بر تن قاسم به صحرا و عمو را روی زین کشتند

کشیده می شود روضه کشیده می شود قاسم

بمیرم نکته اش این است که این نوجوان

در زیر سم اسب ها مانده ولیکن ظاهرا سالم

که قاسم از درون مثل علی اکبر لیلا شد

که قاسم از درون مثل بابایش شکست و اربا اربا شد

فقط یک پوست ماند از او و

اعضایی پر از نیزه

در اغوش عمو جانش به سمت خیمه در راه است

اقای پر از نیزه

کسی که اول روضه بزرگش بود جوشن ها کفن کوتاه گشته بر تنش حالا در این صحرا

کشیدند و کشاندند و عمو را بار ها کشتند

اه از شرم حسن در کربلا کشتند 

عمو را از شرم حسن در کربلا کشتند


صوت : شب ششم محرم 95_روضه_حضرت قاسم علیه سلام

----------------------------------------------------

قاسمم پسر حسنم فدای عمو سر و تنم

به یاد مدینه دوباره طوفانی دلم

ببینید نوشته یا زهرا روی حمایلم

ادرکنی نور دو عین ادرکنی عمو حسین

***********

عمو جون مثه پسرتم یه عمره سینه سپرتم

میدونی یه بغض شکسته تو گلوی منه

میدونی که مرگ تو راهت ارزوی منه

ادرکنی خون خدا ادرکنی شاه کربلا

***********

پر بده کبوتر تو ام کبوتر دور سر تو ام

بذار روی نیزه منم هم سفر تو بشم

تو شام و تو کوفه منم در به دره تو بشم 

ادرکنی هستی من ادرکنی عشق حسن


صوت : شب ششم محرم 95_زمینه_قاسمم پسر حسنم

----------------------------------------------------

شدم یتیم تو خودت بهار من شدی

تو اوج بی کسی تو سایه سار من شدی

دلم رو بردی و دار و ندار من شدی

حالا که تنهات میبینم میون این گرگای پست

چرا چشات بارونی یتیم مجتبی که هست

میخوام که تیر بارون بشم ولی به تو سنگ نخوره

میدونی که از مدینه دلم یه عمریه پره

ای وای زیاده کینه هاشون بذار برم به میدون

عمو عمو جون

*************

کجایی ای عمو ببینی رو سپید شدم

کنار اکبرت منم دیگه شهید شدم

تو ازدحام تیر ببین که نا پدید شدم

من و ببخش که واسه من اینا به تو طعنه زدن

همشون اهل جملن دیدن یتیمم اومدن

یه خواهشی دارم عمو تو لحظه های اخرم

نذار که عمو جون بیاد تو قتلگاه بالا سرم

ای وای دور و برم سپاهه سینه من پر اهه

نگام به خیمه گاهه

**********

سنگا رو میبینم به جای گل رو پیرهنت

نیزه ها اومدن برای تشییع تنت

چجوری پاک کنم عسلا رو از دهنت

خجالت و حیرونی رو توی نگاه من ببین

تو رو به سینه میگیرم پاهات می کشه رو زمین

عطر گلابت پیچیده تموم دشت خوش بو شده

صورتت و بهم زدن ... 

ای وای اسیر اشک و دردم کاری برات نکردم


صوت : شب ششم محرم 95_واحد_شدم یتیم تو خودت بهار من شدی

----------------------------------------------------

یا ایّها الحسین و یا ایّها الشهید

با عشق تو ندیده خدایت مرا خرید

هر سائلی که دست به دامان تو شود

هرگز نمی‌رود ز سرای تو نا‌امید

اصلاً بهای این همه احسان نداشتیم

اصلا چه شد که میل شما سوی ما کشید؟

این بی‌قراری دل ما بی‌دلیل نیست

صوت حزین مادری بر گوش ما رسید

والله اصل طینت ما خاک کربلاست

مارا برای گریه خداوند آفرید

با اشک فاطمه گِل ما را درست کرد

از نای زینبی به نفس‌های ما دمید

رخت عزای ما همه دست‌دوز فاطمه است

نقش لباس ما همه زان پیرهن کشید

زین پس حیا ز حرمت این پیرهن کنید 

با این لباس پیکر ما را کفن کنید


صوت : شب ششم محرم 95_واحد_یا ایها الحسین و یا ایها الشهید

 

----------------------------------------------------

یا حسین تپش نفسم

یا حسین به نام تو قسم

تا وقتی که باشم برای تو سینه میزنم

ایشاالله بشه این پیرهن نوکری کفنم

السلام ای شاه غریب

السلام ای شیب الخضیب

***********

کربلا یه راه روشنه

خونه مادری منه

دو گنبد دو مرقد بهشت تموم عالمه

هزار بار زیارت برای دل داده ها کمه

کربلا توی رگ و خون

کربلا ای مرز جنون

*********

کربلا حرارت دلم

یا حسین عبادت دلم

میگم یا حسین تا دوباره بارونی شه چشام

میگم یا حسین تا بریزه تموم گناهام

ای شاه عطشان یا حسین 

ای روح ایمان یا حسین


صوت : شب ششم محرم 95_تک_یا حسین تپش نفسم

گزارش 0
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حضرت قاسم بن الحسن(ع) می باشد.