روضه
این حسن کیست که بیش از همه غربت دارد
در دلش کرب و بلایی ز مصیبت دارد
پسر ارشد دریاست که از چشم ترش
آسمان، دست به پیشانی حیرت دارد
دشنه بر (بیشتر ...)
کن نظر مولای من به این دل تنگم
قاسمم ابن الحسن اماده جنگم
باید از این قفس رها شم با غم غربت اشنا شم
مقتدای من اکبر توست عشقم اینه به پات فدا (بیشتر ...)