مداحی های محرم 96 به محض اجرا در لینک های زیر قابل دریافت می باشد
شب تاسوعا محرم 95 حاج حسین سازور :
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
مهتاب اهل حرم امید خواهرم تویی
ای پسر شیر خدا امیر لشکرم تویی
تویی ستون خیمه های من
مرو بهم نزن سپاه من
تو کاشف الکرب منی اخا
قامت تو پشت و پناه من
شیر نر ام البنین یابن امیر المومنین
*******
در خیمه گریه کنان زنان همه دور رباب
دعا کنند بیا ولی همره خود مشک پر اب
خدا نگهدار تو یا اخا تویی امان اهل خیمه ها
تو بی خداحافظی رفتی و به راه تو نگاه بچه ها
بی کس و یاورم ببین یابن امیر المومنین
*******
تا گفتی ادرک اخا وضع حرم ریخت بهم
امده ام زیارت قامت تو به قد خم
شکسته سینه دست و پا مزن
دوباره زنده شد غم حسن
دل نگران اهل خیمه ام
وا شده روی دشمنان به من
زانوی من خورده زمین یابن امیر المومنین
صوت : شب تاسوعا محرم 95_نوحه_ای پسر شیر خدا
---------------------------------------------------------------------------------------
ای ساقی لب تشنگان ابالفضل
پشت و پناه کودکان ابالفضل
از دستت افتاده علم ابالفضل
شد هر دو دست تو قلم ابالفضل
مشک تو تیر کینه خورد ابالفضل
زخمی به زخم سینه خورد ابالفضل
فرقت دو تا دستت جدا ابالفضل
گفتی اخا ادرک اخا ابالفضل
ای غرق خون سر تا قدم
پشت حسین گردیده خم ابالفضل
پهلو شکسته فاطمه امد کنار علقمه
بی تو حرم بیچاره شد ابالفضل
زینب دگر اواره شد ابالفضل
سیلی زدن ازاد شد ابالفضل
رقیه در فریاد شد ابالفضل
سر ها به نیزه رفته یا ابالفضل
دشمن به خیمه رفته یا ابالفضل
از خیمه یا زهرا رسد ابالفضل
بین شمر تا کجا رسد ابالفضل
صوت : شب تاسوعا محرم 95_واحد_ساقی لب تشنه
---------------------------------------------------------------------------------------
دیگر میان خیمه صفایی نمانده است
جز حال گریه حال و هوایی نمانده است
از صبح تا غروب صدایم گرفته است
دیگر برام سوز صدایی نمانده است
دار و ندار من همه با هم فدا شدند
دیگر برای خیمه فدایی نمانده است
درمانده ام، کنار تنت گریه می کنم
قدم شکسته است... عصایی نمانده است
باید چه کرد با بدن پاره پاره ات
وقتی میان خیمه عبایی نمانده است
بی شرم ها کنار تو حرف از چه می زنند؟!
در فکر غارت اند، حیایی نمانده است
از بس که تیرها بدنت را گرفته اند
یک جا برای بوسه، خدایی نمانده است
اصلا چگونه من به سکینه خبر دهم
دیگر عموی عقده گشایی نمانده است
*********
با خود نگفته ای پدری داغ دیده ام؟!
داغی عظیم دیده ام و قد خمیده ام
خسته شدم، سرم به خدا درد می کند
از بس که سوت و هلهله و کف شنیده ام
ادرک اخا شنیدم و بی تاب از حرم
تا علقمه خمیده خمیده دویده ام
خیلی به روی خاک، زمین خورده پیکرم
تا این که پای پیکرت آخر رسیده ام
مانند مصحف است دو دستت برای من
با احترام روی دو چشمم کشیده ام
دیگر نفس نمانده برایم بلند شو
رحمی نما به آه بریده بریده ام
خِس خس نکن، نفس بکش اما سخن نگو
با زحمت از لب و دهنت غنچه چیده ام
قطره به قطره آب شدم، دست و پا نزن
مانند آب مشک تو من هم چکیده ام
صوت : ظهر تاسوعا محرم 95_واحد_در میان خیمه صفایی نمانده است
کلید واژه ها :
متن اشعار محرم 96 حسین سازور - متن اشعار محرم 95 حسین سازور - متن کلیه اشعار محرم 95 - شب تاسوعا محرم 96 مسجد ارک - شب تاسوعا محرم 96 مسجد ارک - حسین سازور محرم 95 - حسین سازور۹۶ - حسين سازور۹۶ - سازور ۹۶ - سازور۹۶ - سازور محرم 96 - مناجات حسین سازور 96 - روضه حسین سازور 95 - مناجات و روضه 96 - سبک مناجات 95 - شب تاسوعا محرم 95 - روز تاسوعا محرم 96 - متن شب تاسوعا محرم 95 سازور - شب تاسوعا محرم 96 مسجد ارک - شب هشتم مداحی محرم 96 - متن مداحی محرم 96 - مناجات شب تاسوعا محرم 96 سازور - روضه دل انگیز شب تاسوعا محرم - lpvl 96 - حاج حسین سازور - حسین سازور محرم 96 - shc,v 96 - متن مداحی محرم 96 - متن مداحی محرم 95 - سبک روضه - سبک مداحی سازور - سبک روضه سازور - سبک شعرخوانی سازور - روز تاسوعا سازور محرم - شب 9 محرم 96 – شب 9 محرم 95