حاج حسین سازور

۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ 3695 0 نظر

روز الست روز ازل لحظه های عشق

روزی که آفریده شد عالم برای عشق

روزی که آفرینش گیتی تمام شد

آغاز شد به دست خدا ماجرای عشق

بودیم گرچه در دل سرگشتکان ولی

کم کم شدیم بین همه آشنای عشق

چشمی میان آن همه ما را سوانمود

دل را ربود و دلی مبتلای عشق

دستی به روی شانه مان خورد و ناگهان

ما را صدا نمود کسی با صدای عشق

روز الست لحظه ی آغاز عاشقی

ما را خدا نمود اسیر خدای عشق

عکس خدا نشسته بر آیینه هایمان

روز ازل حسینیه شد سینه هایمان

هستی بهانه بود که سری عیان شود

مستی بهانه بود که ساقی عیان شود

خلقت ادامه یافت و رازی گشوده شد

تا معنی وجود زمین و زمان شود

با دست غیب وقت ظهورت نوشت عشق

وقتش رسیده نوبت دیوانگان شود

قلب مدینه می تپد از خاک پای تو

جارو کش همیشه ی این آستان شود

حتی بهشت با سر مژگان رسیده است

تا قبله گاه وسعت هفت آسمان شود

تو حیدری تو فاطمه ای تو پیمبری

سوگند که بر خدا که خداییش محشری

بی تو هزار گوشه ی دنیا صفا نداشت

اصلا خدا بدون تو این جلوه را نداشت

گیرم هزار کعبه خدا خلق می نمود

چنگی به دل نمیزد اگر کربلا نداشت

حتی ز معجزات مسیحا خبر نبود

مشتی ز خاک قدوم شما نداشت

بی تو هوای خانه ی زهرا گرفته بود

این قدر جلوه جاذبه مرتضی نداشت

شکر خدا که خانه تان هست روی خاک

ورنه زمین تیره که دارالشفا نداشت

مجموعه ی خصائل بی انتها شدی

یک جا تمام سلسله ی انبیا شدی

گیرم بهار نیست دمی جانفزا که هست

گیرم بهشت نیست کرب وبلای شما که هست

بر خشت خشت کعبه نوشتم با طلا

گیرم که قبله نیست ولی کربلا که هست

در ازدحام خیل گدا جان اگر کم است

تشریف آورید دو چشمان ما که هست

جایی اگر نبود خدا را صدا کنید

باب الجواد و سایه ی ایوان طلا که هست

خوش گفته اند قطره که دریا نمی شود

هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود

تو آمدی قیامت کبرا رقم زدی

بر تارک همیشه ی عالم علم زدی

میخواستی که رشک برند دیگران به من

زلف مرا گره به نسیم حرم زدی

حس می کنم میان دلم بوی سیب را

از آن زمان که در حرم دل دم زدی

میخواستی که شعله بگیریم بی امان

آتش به جان هر غزل محتشم زدی

با شیر طعم روضه ی تان را چشیده ام

وقتی سری به چشم تر مادرم زدی

مجنون کوچه های غمم دست من بگیر

دلتنگ دیدن حرمم دست من بگیر

تو تشنه و دریغ زیک جرعه ی آب آه

تو تشنه و تمامی صحرا سراب آه

 


صوت : 30 فروردین 97 - بیت الرضوان - مدح - روز الست روز ازل لحظه های عشق

ویدیو : 30 فروردین 97 - بیت الرضوان - مدح - روز الست روز ازل لحظه های عشق


-------------------------------------

آسمون غرق نور هر دلی غرق شور

شاه عشق اومده عشق ما گشته جور

زلفش کمنده گیسوش بلنده

غوقایی میشه وقتی میخنده

.. یار من یار من

خنده ها کرده بر کار من کار من

اومده یار من دل و دلدار من

عشوه گر میکنه خنده بر کار من

یا حسین یا حسین

 


صوت : 30 فروردین 97 - بیت الرضوان - سرود - آسمون غرق نور هر دلی غرق شور

ویدیو : 30 فروردین 97 - بیت الرضوان - سرود - آسمون غرق نور هر دلی غرق شور


---------------------------------------

حسین ای جان شیرینیم

حسین ای یار دیرینم

..

دمی روی تو را بینم

حسین ای عشق بی همتا

منم مجنون تویی لیلا

امیر بی نظیر من

تویی بند دل زهرا

حسین جانم

 


صوت : 2 اردیبهشت 97 - حسینیه موج الحسین - شور - حسین ای جان شیرینم

--------------------------------

محضر آب دم از پاکی دریا نزنید

محضر خاک دم از وسعت صحرا نزنید

تا زمانی که ندادید ضرر پای نگار

لاف بیهوده ی عاشق شدن اینجا نزنید

آسیاب که شدن مسئله ی حساس است

پس به سینه به جز از سنگ تولی نزنید

درد معشوق چه بهتر که به درمان نرسد

هرچه آمد سرتان رو به مداوا نزنید

فقر خوب است که هم شانه ی عزت باشد

مستمندید اگر جز در آقا نزنید

حرف تقوا و بصیرت به میان است اگر

حرفی از چشم سیاه و قد رعنا نزنید

گرچه خوب است رخش نقل منابر بشود

حیفِ عباس که توصیف به ظاهر بشود

علم انساب به کار آمده این بار زیاد

که بیفتد سر ما محضر دلدار زیاد

ذوالفقار دو دم امروز سه دم خواهد شد

بس که در خانه ی مولا شده کرار زیاد

هرچه دارد پسر از دامن مادر دارد

ارث برده ست از این فاطمه ایثار زیاد

یک تنه می رود و صد تنه برمی گردد

معجزه سر زده از او دم پیکار زیاد

نا امیدی در این خانه ندارد معنا

باز خواهد شد از این دل گره ی کار زیاد

بهر پابوسی اش امشب همه نوبت دارند

رسد از تیغ کجش مژده ی دیدار زیاد

چشم صفین همین که به نقابش افتاد

پانزده مرتبه ” لا حول و لا ” را سر داد

مرد جنگ است ولی انس به خلوت دارد

مثل شوقش به خطر شوق عبادت دارد

نوری از آیه ی تطهیر به او هم تابید

مطمئنیم که این آینه عصمت دارد

محرم یا ولدی گفتن زهرا شده است

جای شک نیست بگوییم سیادت دارد

مرگ بازیچه ی یک حمله ی مردانه ی اوست

شیر آخر مگر از معرکه وحشت دارد ؟!

چند گامی همه جا دورتر از آقا بود

قد بلند است و از این حال خجالت دارد

شانه ی کعبه به پایش چقدر بوسه زده

تا ببینند همه شان ولایت دارد

خطبه ای خواند بگوید شرف کعبه ز چیست

تا خدایی خدا آبروی کعبه علی ست

نخل ها دردسری شد ثمرش را بزنند

دو نفر از دو طرف بال و پرش را بزنند

همه از چهار جهت روی سرش ریخته اند

همه اینجا پی اینند سرش را بزنند

دست اگر نیست ولی تیغ نگاهش مانده

تیرها آمده چشمان ترش را بزنند

مشک را داده به دندان که به خیمه برسد

وقت‌ آن است لب شعله ورش را بزنند

آخر این میر علمدار غروری دارد

نکند این که غرور جگرش را بزنند

هدف از کشتن عباس حسین است حسین

تا که این جور توان کمرش را بزنند

علم افتاد و کنارش بدنی هم افتاد

مثل آقا وسط خیمه زنی هم‌ افتاد

 


صوت : 2 اردیبهشت 97 - حسینیه موج الحسین - مدح - محضر آب دم از پاکی دریا نزنید

------------------------------------------

آسمون غرق نور هر دلی غرق شور

شاه عشق اومده عشق ما گشته جور

زلفش کمنده گیسوش بلنده

غوقایی میشه وقتی میخنده

..

خنده کرده بر کار من کار من

 


صوت : 2 اردیبهشت 97 - حسینیه موج الحسین - سرود - آسمون غرق نور هر دلی غرق شور

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کلیدواژه ها:

ولادت امام حسین حسین سازور - ولادت حضرت ابالفضل حسین سازور - مولودی جدید - حسین سازور جدید - مداحی ولادت - ولادت و مولودی حسین سازور - ولادت حضرت علی اکبر - ولادت امام حسین اشعار حسین سازور 97 - ولادت سرداران کربلا - ولادت انوار کربلا

گزارش 0
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حاج حسین سازور می باشد.