دوباره با آه زاری
می خونم با بیقراری
نوه هاتم با ضریح حن
تو هنوز حرم نداری
هر کی از غمت بمیره
بخودت قسم عجیب نیست
حتی بین اهلبیت هم کسی مثل تو غریب نیست
هیچ کدمشون جلو چشمشون مادرشونو نزدند
تو غریبای دو عالم نبود هیچ کسی شبیهت
آرزوم ه زنده باشم برسم پای ضریحش
غریبو و تنها و بی یار تو رو خیلی دادن آزار
به کی سم دادن به جز تو تو خونش زمان افطار
تویی اون که تو خونش حتی محرمی نداره
آدم هر جا غریب باشه تو خونش غریب نباشه
داره از لبت میریزه جگرت پاره پاره
اشک روضه های زهرا بوده مهمون نگاهت
توی خونه مقتلت نیست کوچه بوده قتلگاهت
ها دادت بلند شد
توی کوچه ها چی دیدی هیچ کسی خبر نداره
یه نفر نبود تو کوچه که بره کمک بیاره
یا الله تو رو خدا ببخشید من اینجا میبرمت ها
شنیدم از گوشه ی ماه تو کوچه ستاره گم شد
چی بگم روضه ی خطه تو کوچه گوشواره کم شد