شب سوم محرم - به نام نامیِ حضرت رقیه(س)

۲۰ فروردین ۱۳۹۷ 9764 0 نظر

شب سوم محرم 95 حاج محمود کریمی

روضه 

یاقوت سرخی روی سرم کاشت

فریاد زد گفت من اهل شهرم

بابا نداری من با تو قهرم

خوابم گرفته طاقت ندارم

جای گل سر سر درد دارم

اتش بریزند از بام تا کی

تحقیر تا چند دشنام تا کی

یادم نرفته خونه مدینه

که خواهرم بود بانو سکینه

کوچه به کوچه دشوار رفتیم

بابا ندیدی بازار رفتیم

دامان مرگم میگیرم امشب

آیی نیایی میمیرم امشب

من که جدم علی به وقت نماز

داد انگشتری به اهل نیاز

مادرم فاطمه سه لیل و نهار

 نان افطار خویش کرد ایثار

من خود ان گوشواره میدادم

در به ان نا به کار میدادم

پس بگو تازیانه کم بزنند

دخترم دخترانه ام بزنند


صوت : شب سوم محرم 95 - روضه - صد دانه یاقوت دسته به دسته
----------------------------------

زمینه

شبی که من جا موندم و وجودم  ماتم گرفت

صدات زدم نشنیدی و تنها شدم گریم گرفت

هر کاری کردم گریه نکنم نشد

خواستم به لبهات بوسه بزنم نشد

تار میبینم سرم سنگینه

عجب دستی داشت خیر نبینه 

بالا سرم رسید و گفت کجا میخوای فرار کنی

موهام هی کشید و گفت حالا میخوای چیکار کنی

هر چی دوییدم تا که برسم نشد

انقدر که هق هق بود تو نفسم نشد

بیابون بود و منه سرگردون

با اون بی رحم نامسلمون 

زهرا اومد کمک ولی نشد برام کاری کنه

دشمن نزاشت که مادرم ازم پرستاری کنه

مادر میخواست ارومم کنه نشد

موهام و اومد شووه بزنه نشد

پای چشمام گل اتیشه

دیگه تا زندم خوب نمیشه


صوت : شب سوم محرم 95 - زمینه - شبی که من جا موندم
------------------------------

واحد

چوبی به لبت نشسته دیدم ای دندان تو را شکسته دیدم

چشمان تو را پر اب دیدم وای دور سر تو شراب دیدم

خونین شدن سرت رو دیدم جان کندن دخترت رو دیدم

عباس کجاست تا نشیند رخسار کبود من ببیند

باز باران با ترانه از دو چشمم دانه دانه

می چکد بر روی دامن با بهانه بی بهانه

عمه برگردیم خانه

 

یادم اید روز دیرین کودکی شاداب بودم

هر زمان خوابم میامد روز دوش گرم اکبر خواب بودم

من عزیز شهر بودم دختر ارباب بودم با نشاط کودکانه

 عمه برگردیم خانه

یادم اید در مدینه صورتم چون یاس بود و

اقتدارم قد و بالای عمو عباس بود و

دست های مهربان مهربان بابام بر روی سرم بود و

نه پایم پر ورم بود

به قول عمه زینب قد و بالا و حجابم مثل زهرا مادرم بود

باز باران می چکد بر روی پایم  لرزه دارد دستهایم

عمه برگردیم خانه

یادم اید در بیابان یک شب افتادم ز ناقه

زجر زجرم داد تا از ره رسید و

زلف هایم را کشید و انچنان زد که

از ان پس چشم هایم خوب چیزی را ندید و

گوش من سنگین شد و رنگم پرید

 

کیست این کشته که جان همه قربان تنش!

خاک صحرا، کفن و خون گلو، پیرهنش

مصحف فاطمه در قلزم خون افتاده

آیه آیه شده چون صفحه ی قرآن، بدنش

چشم زهرا به سویش بود و گره خورد به هم

پنجه ی قاتل و گیسوی شکن در شکنش

او که با هر نفسش، جان به مسیحا می داد

چه گنه داشت؟ که شد سنگ جواب سخنش

سر به بالای نی و چشم یه سوی زینب

صوت قرآن به لب و خون گلو در دهنش

باغبان کس نشنیده است که از بی آبی

آب از خون دل خویش دهد بر چمنش

این همان کشته ی اشک است که تا روز جزا

دل مردان الهی شده «بیت الحزنش»

این شهیدی است که تا صبح قیامت هر روز

تازه تر گرددو گردیده، عزای کهنش

کردترک وطن از بهرشهادت که بود

 

دل «میثم»  نه دل عالم وادم، وطنش


صوت : شب سوم محرم 95 - واحد - چوبی به لبت نشسته دیدم
-------------------------------

دودمه

منتظر مانده ام تا بیایی ای که بر درد دل ها دوایی

کجایی

زحمت عمه شد زخم پایم جان بابا گرفته صدایم

کجایی

شاه گفتا کربلا امروز میدان من است

عید قربان من است

مادرم زهرا در این گودال مهمان من است

عید قربان من است

خواهرم زینب پرستار یتیمان من است

عید قربان من است


صوت : شب سوم محرم 95 - دودمه - منتظر مانده ام تا بیایی
----------------------------

محمود کریمی 97 - محمود کریمی۹7 - حاج محمودکریمی۹7 - کریمی 97 - کریمی97 - محمود کریمی محرم 97 - شور کریمی 97 - شور کریمی 97 - زمینه کریمی 97 - زمینه کریمی 97 - شب سوم محرم 97 - شب سوم محرم 97 - متن شب سوممحرم 97 کریمی - شب اول چیذر - شب اول مداحی محرم 97 - متن مداحی محرم 97 - واحد شب سوم محرم 96 کریمی - شور باشهیدانت شب سوم محرم - lpvl 97- حاج محمود کریمی - حاج محمود کریمی محرم 97 - lpl,n ;vdld96- متن مداحی محرم 97 - متن مداحی محرم 97 - سبک شور - سبک مداحی محمود کریمی - سبک زمینه محمود کریمی - سبک تک محمود کریمی - شب سوم محرم - شب 3 محرم 97  شب 3 محرم 97- متن کامل اشعار محرم 97

گزارش 1
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شب سوم محرم - به نام نامیِ حضرت رقیه(س) می باشد.