حضرت عبدالله بن حسن(ع)

۳ شهریور ۱۳۹۷ 8095 0 نظر

 

روضه

حسین جان ... که لطف تو دست مرا گرفت

(دنبال می گردی ها ...)

مهرت در میان این دل ویرانه جا گرفت

اقا جانم

امروز نه که روز الست بربکم

با تو دلم بهانه کرب و بلا گرفت

(با مادرش هم ناله شو ها ...)

ما فکر می کنیم هنر کرده ایم نه

روضه برای بی کسی تو خدا گرفت

ازمن سیاه تر بخدا نیست مانده ام

چشمت چگونه راه من بی حیا گرفت

اعجاز میکند به خداوندی خدا

شور غمت به سینه هر کس که پا گرفت

پس می توان زدست غلام سیاه تو 

در روضه ها حواله ی کرب و بلا گرفت

یاد تمام پیرغلامان به خیر باد 

سینه زدن ز گریه انان بقا گرفت

امشب برای روز دهم گریه میکنم

این روضه را چگونه توان بی صدا گرفت

هنگام سر بریدن تو اسمان برید

رفتی به روی نیزه بالا هوا گرفت 

با همین ناله بریم کربلا...

پا برهنه شد و به میدان زد 

دادمیزد عمو رسیدم من 

دست من هست پس نگو دیگر

تیغ زیر گلو رسیدم من 

تا بیایم غریب لب تشنه

با خدا در دل مفصل کن 

با مناجات گوشه گودال

نیزه ها را کمی معطل کن 

همین طوری رهات نمی کنما...

چقدر دیر امدم تیغی

بوسه بر دست مهربانت زد 

قاری خوش  صدای ال الله

یاگوشتو بگیر یا نالتو ببر کربلا...

چه کسی نیزه بر دهانت زد

حسین...

 باید امشب کشته بده این مجلس ...

من هنوز روضه رو باز نکردم ایشالا به اونجا نرسه

چقدر دیر امدم تیغی

 بوسه بر دست مهربانت زد

قاری خوش صدای ال الله

ه چه کسی نیزه بر دهانت  زد

حسین...

ناله کنا کجا نشستن ...

چند خط شکسته ممتد 

شکل زخم عمیق پیشانی

بی علمدار بودن خیمه 

علت اصلی پریشانی

نیزه های شکسته میبینم

لب گودال و داخل گودال 

چادر زینب تو خاکی شد2

روی تل مقابل گودال حسین...

برق یک شی اهنین دیدم

کاسه ی اب شاید اوردند 

نه عمو جان خیال خامی بود 

تازه یک خنجر بد اوردند

وای ...

از اینجا سخت تر میشه ها 

دشنه ای کند میرسد از راه

نیت کشتن تو را دارد 

حسین... چقدر زخم  خورده  ای وای

خواهرت خیمه بوریا دارد ...

داداش ... سایه ی چکمه ای مرا ترساند

حق بده خصلت یتیم این است 

صحنه ی غارت عبای شما

دیدن و باورش چه سنگین است

بگم یا نا گفتم بادا باد

حول و حوش هزار و نه صد بود

انقد خنجره و نیزه زد به بدن ابا عبدالله

زخم های تورا شمردم من 

احتیاجی به تیر حرمله نیست

ای عموی غریب مردم من 

 

حالا از این جا سخت میشه...

چیشد ؟ اومد تو گودال ...حالا عمش زینب میگه...

طاقت میاری برات بگم؟؟

میخواستم یه شعری بخونم گذاشتم کنار 

من رهات نمیکنم...

هر کی سختشه بره

اینجا باید جوری ناله بزنی

اخه مادرش زهرا داره باهات ناله میزنه...

غریب مادر...

صدا زد عقیله در ان های و هوی

خجالت بکش شمر بی چشم و رو ...

جان امام حسین داد بزن 

خانوم زینب جیغ میزد داد میزد میریختن سرش ...وای

حسین جوری ناله بزن صدا به صدا نرسه

اخه مادرش تو مدینه میزد اهل مدینه

هی هلهله میکردن...صدای زهرا نرسه....

هی علیشو میزدن میکشیدن مادر میزدن

یکی به بازوش میزد هی هلهله میکردن...

امان 

خودم ز سینه او میخ را در اوردم

گفتم رهات نمی کنما 

ناله بزن ... اگر میخوای کمتر بخونم ناله بزن 

ببین گریه دخترش را برو 

ببین ذجه مادرش را برو 

اخ داداش 

یا ابا عبدالله

چه میخواهی از این شهید غریب 

بریدی تو دیگر سرش را برو 

برو ... حسین... اخ زینب 

حسینم بزرگ بنی هاشم است

برهنه نکن پیکرش را برو 

النگوی من را بگیر و دگر

رهاکن  تو انگشترش را برو 

اجازه بده تا ببوسم کمی

گلو و رگ و حنجرش را برو 

برو ... وای ..  

خیام حرم را که اتش زدی

ببین ترس نیلو فرش را برو 

یه دونه دیگه بگم

رباب امده ...

چرا تا میگم رباب صدات میره بالا؟؟

چیشده؟...میخوای ناله بزنی 

رباب امده نبش قبرش نکن 

وای...

نزن روی نی سرش را برو 

برو ... برو ....

حسین 

ای دستا بیاد بالا 

هر چی دست بیاد بالا تر گدا بیشتر خودشو نشون میده ها...

دو دستت بیاد بالا ...


صوت : محرم96 - روضه - که لطف تو دست مرا گرفت
--------------------------------

زمینه

 

شده دلم گرفتارت

اومده اخرین یارت

دیگه جای ابالفضل ام علمدارت

 

نمیزارم تو مقتل عموی من تنها شه

نمیزاره عبدالله رقیه بی بابا شه 

 

رفتی از حال

مثل کوچه ست گودال

برات بمیرم وای 

 

عمو جانم وای 

 

نوه شاه مردانم

شبیه موج و طوفانم

رجز من شده ذکر حسن جانم

 

میون چشمام اشکه 

به روی لبهام اهه

تو آغوشت میمیرم 

منم مثل شش ماهه

 

مولامی تو 

جای بابامی تو 

برات بمیرم وای 

 

عمو جانم وای 

 

مصیبت تو سنگینه

دوباره سنگ و ایینه

میاد و قاتلت میشینه رو سینه

 

میرم نمی بینم که 

میره اسیری زینب

تن من و تو باهم

میمونه زیر مرکب

 

پیشونیته 

دیدم که خونیه 

برات بمیرم وای 


صوت : محرم96 - زمینه - شده دلم گرفتارت اومده آخرین یارت
--------------------------------

شور 

 

بین تموم اهل بیت 

غریب ترینه بخدا

حسینیاگریه کنید

برا امام مجتبی 

 

اخر اقا صحن و سرای تورو میسازیم

با گنبد و پنجره فولادت یه عکس 

یادگاری می اندازیم

 

غریب ترین جای جهانه بقیع 

مهدی صاحب الزمان بقیع 

یه روز میشن مدافعان حرم 

به عشق تو مهندسان بقیع

 

جانم غریب فاطمه حسن جانم

 

بین تموم اهل بیت از همه مادری تری

نشون دادی توی جمل از همه حیدری تری

 

وقتی اذن برات اربعین رو میگیرم

با همه امام حسینی ها تو موکب

امام حسن میرم

 

کریمی و منم یه ساءل حسن 

دیوونتم نمیشم عاقل حسن

الهی کل نوجونای ما

بشن فدای قاسم ابن الحسن

 

جانم غریب فاطمه حسن جانم

 

بین تموم اهل بیت 

امان امان از دل تو 

یه چادر خاکی و یه

کوچه شده قاتل تو 

 

ای وای ای وای یادت نمیره صورت نیلی 

مدینه و غم چهل ساله مغیره 

و قلاف و اون سیلی 

 

میباره خون برای تو چشم من 

الهی که برات بمیرم حسن

یکی نبود بگه به اون بی حیا

یه مادرو جلوی بچه ش نزن


صوت : محرم96 - شور - بین تموم اهل بیت غریب ترینه به خدا
-------------------------------------------

دودمه

 

 

عبداله ام فداایی حسین ام

به مجتبی ضیا هر دوعینم

 

گر چه من صغیرم 

حسین است امیرم

 

عموی من تنهای تنهاست 

خونین بدن در دل صحراست

 

عمو فتاده ای تو در قتلگاه 

دیده گشا امدم از خیمه گاه

 

ای مرا نور عین 

ای عمو جان حسین

 

عبداله ام  من حق پرستم

از کودکی دل به تو بستم 


صوت : محرم96 - دودمه - عبداللهم فدایی حسینم به مجتبی ضیاء هر دو عینم
-------------------------------------

واحد

 

 

بسکه بر پای دلم ،فاصله زنجیر شده 

طفلی از حول غم بی کسی ات پیر شده

نیزه بر پهلوی تو نیت قد قامت کرد

ای وضوی تو ز خون لحظه ی تکبیر شده

دیدم از خیمه به صورت به زمین افتادی 

کار از کار گذشته نکند دیر شده

نکند باز عمو دست به خیرات زدی؟

همه ی دشت به سوی تو سرازیر شده 

اب کردی جگرم ، اب مگر خواسته ای

که سر و کار تو با نیزه و شمشیر شده

این همه فاصله ما بین نفسهات ز چیست 

پنجه ی کیست که با موی تو درگیر شده

امدم سهم کسی ازتو نخواهد ببرد

تیغ بر بال کبوتر شدنت نگذارد

زینت دوش نبی سینه ی تو پا نخورد

زنده تاهست، یتیم حسنت نگذارد

یوسف عمه به جان تو قسم هیچ کسی 

دست حتی به پر پیروهنت نگذارد

پسرت بودم از این پس سپرت خواهم شد

شمر تا چکمه به روی دهنت نگذارد

گرچه این تیغ به قصد سر تو میاید

بازويِ كوچكِ اين سينه زنت نگذارد

دستِ من شكر خدا را، كه به كار آمده است

استخوان تا شده، با پوست كنار آمده است


صوت : محرم96 - واحد - بسکه بر پای دلم حوصله زنجیر شده
-----------------------------------------------

حسین سیب سرخی - متن مداحی محرم97 - متن مداحی حسین سیب سرخی - محرم97 - متن واحد محرم96 - متن و صوت مداحی - حسین سیب سرخی97 - حسین سیب متن مداحی محرم97 - حاج حسین سیب سرخی محرم96 - متن+ صوت کامل اشعار شب سوم  محرم 97 حاج حسین سیب سرخی  - متن زمینه متن واحد - متن شو زیبا حرف حرم که پیش میاد - حسین سیب سرخی - متن مداحی محرم96 - متن مداحی حسین سیب سرخی - محرم96 - متن واحد محرم96 - متن و صوت مداحی - حسین سیب سرخی96 - حسین سیب متن مداحی محرم96 - حاج حسین سیب سرخی محرم96 - متن+ صوت کامل اشعار شب سوم  محرم 96 حاج حسین سیب سرخی  - متن زمینه متن واحد - متن شو زیبا حرف حرم که پیش میاد

 

 

 

 

 

 

گزارش 3
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حضرت عبدالله بن حسن(ع) می باشد.