حضرت عبدالله بن حسن(ع)

۳ شهریور ۱۳۹۷ 5948 0 نظر

روضه

پس از آن گفت وشنود

آن شه ابرار ندا داد

در آن عرصه پیکار به آن لشکر خونخوار

که ای قوم ستمکار

منم حجت دادار

منم آنکه به هر عضو تنم بوسه زده احمد مختار

اگر اهل نمازید بدانید که ما روح نمازیم

اگر اهل دعایید بدانید که ما جان دعاییم

اگر عبد خدایی بدانید که ما وجه خداییم

خدا را به چه تقصیر ستادید

کشیدید به قتلم زره کینه وتذویر

همه نیزه و شمشیر

نمودید رخم را هدف سنگ

دلم را هدف تیر

چه رو داده که با ختم رسول یک سره پیوندگستید

این عهد شکستید همین آب که بر وحش وطیور و

همه ی خلق مباح است به روی پسر فاطمه بستید

در این ماه که ممنوع قتال است چه رو داده که  خون من مظلوم حلال است

چرا خیمه جوانان منو یکسره کشیتید

به شش ماهه من رحم نکردید

زدید از ره بیداد به حلقوم  علی اصغر من تیر جفارا 

صد افسوس که در پاسخ ریحانه پیغمبر اسلام زبان را در ره کینه گشودند  به دشنام

که یکباره همان مظهر خشم ازلی

وارث شمشیر علی نعره کشید از جگر و تیغ کشید از کمر 

کرد سروجان سپرو ریخت بهم بحر وبرو

کرد چنان حمله برآن قوم

که در خاطره های گشت عیان

خندق وبدر واحد وخیبر واحزاب

که دیده است که یه فرد لبه تشنه

که هفتاد ودو داغش به جگر مانده کند

حمله به یک لشکر و لشکر بگریزند به صحرا وبیابان

بر ودره وکوه وکمر از تندر خشمش ملک الموت گرفته است

به کف انگشت تحیر 

که حسین است

ویا کرده خدا حمله

بر این  قوم سمتکار

زهی تیغ زهی دست و زهی عزم وزهی غیرت

وایثار که یک تن چه  سپه بر کف یک مرد 

شده سخت گرفتار 

بیایید و بیبنید 

حسین است که می رزمد ومی تازد 

از زخم جهان گیر وشراره دم شمشیر

ز فریاد خورشنده تکبیر 

به هم ریخته اوضاع زمین را سما را

اگر پیرو میثاق خدا بند نمی بود

به یک حمله آن حجت دا دار

نمیماند به جا یک تن از آن لشکر خونخوار 

به تسلیم خدا بازوی او ماند ز پیکار

که آن قوم ستمکار به او حمله نمودند

به شمشیر شرر بار یکی زد به جبین سنگیکی  بر جگرش نیزه

یکی بر دهنش تیر یکی فرق او را کرد جدا از دم شمشیر

فلک اتش طوفنده شد و سخت بر افروخت

ملک بال وپرش سوخت

قدر ریخت به سرخاک

 وگریبان غذا چون جگر خواجه لولاک شد از پنجه غم چاک

رسولان همه فریاد کشیدند وبه تن جامه دریدند به دندان جگر از خشم گزیدند

ندا از طرف خالق دادار شنیدند

که ای عالم ایجاد همه  هست خدا نقش زمین شد

سر پیغمبر و زهرا وعلی باد سلامت

که شد از عرشه زین شمس امامت

به خدا وجه خدا در یم خون کرد اقامت

همه صحراست پر از گرگ و زنند از همه سو بر بدنش چنک

یکی نیزه فرو کرد به قلبو

دگری دامن خود کرده پر از سنگ 

سنان رفته فرو در گلو

راه نفس بسته

بر او تنگ علی خیل ملائک نگذارید که زهرا برود

جانب گودال وببیند که حسینشزد چون بسمله بی پر وبال و

به پرواز داروده

ز لب های به  خون شسته ی خود روح دعا را

شجاعتش حسنیست 

قسم به دست علی 

دست قدرتش حسنیست

به خلق و خوش قسم

که خلق وخوش حسینی

و خلقتش حسنیست

امام زاده عشق نواده علیست 

سیادتش حسنیست

شکوه بی بدل است 

به چشم اهل حرم

قد و قامتش حسنیست

چه سرو رعنایی

بلند مرتبه است

و سلابتش حسنیست

چقدر با ادب است

به عمه و عمو ها ارادتش حسنیست

چقدر لحظه تلخ شهادتش حسنیست

بعید شد گودال به زیر خون تنش ناپدید شد گودال

حسین سوره نور ز نیزه شان نزول حدید شد گودال

وجسم عبدالله مراد بود وبه پایش مرید شد گودال

رسید حرمله و به زنده ماندن او ناامید شد گودال

پس از سنان وشبس رسید چکمه و زخمش شدید شد گودال

به تن گره خورده زره شده است و به روی بدن گره خورده

ببین که در گودال

به بوی سیب بوی یاسمن گره خورده

تمام شد دوری تن حسین به جسم حسن گره خورده

که جسم عبدالله چونان کفن به جسم بی کفن گره خورده

به لکنت افتاده چقدر نیزه به هم در ..خورده

چقدر سم سطور بهدر میاتن هم همه به پیروهن گره خورده

دوباره غوغا شد عزیز فاطمه بیش از همیشه تنها شد

زخون ثارالله زمین تشنه لبه قتلگاه دریا شد

به غیره نیزه و تیر چقدر رد سم اسب

که  قسمت تن ارباب ضربه ی 

و بعد عبدالله سر بریدن راس حسین دعوا شد 

زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست

خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست

ای جان حسین جانان حسین

عالم سنه قوربان حسین

یل یاتار طوفان یاتار 

یاتماز حسینین پرچمی

جان حسین جانان حسین عالم سنه قوربان حسین


صوت : شب پنجم محرم96-روضه-پس از آن گفت و شنود

-----------------------------------

 پیش زمینه

ای اشک سینه سوز اثری داشتی چه شد

ای آه آتشین شرری داشتی چه شد

پیغام کربلا به نجف برد جبرئیل

یا مرتضی پسری داشتی چه شد

پر زد سپس به وادی بتها وداد زد

ام البنین تو تاج سری داشتی شد

کس نیست پرسشی کند از شاه کربلا

ای آفتاب دین قمری داشتی چه شد

ای نور عین فاطمه با قد خم چرا 

ای سرو به راستین کمری داشتی چه شد

آه از دمی که زخم زبان زد ستمگری

ای شاه بال و پری داشتی چه شد

پیغام کربلا به نجف برد جبرئیل

یا مرتضی علی قمری داشتی چه شد

پیغام علقمه به نجف برد جبرئیل 

یا مرتضی علی قمری داشتی چه شد

ام الائمه گفت نوحو علی الحسین

نور ازل حسین

وسلام علی الحسین

..........................................

زمینه

اکبر شد اربا اربا پس من چی

عمو حسین

قاسم شد زائر زهرا پس من چی

پسرای عمه زینب پس من چی

شش ماهه بعد سقا پس من چی

میدونستم نمیزاری بیام داره میلرزه دستامو و صدام

دلتنگم برای بابا

به عمه گفتم میرم حاجتمو میگیرم

اگه نیام انصاف نیست

شهید نشم میمیرم

جنگیدن پسر عمو ها پس من چی

همه رفنت کنار بابا پس من چی

همه واسطه اوردن پس من چی

من تنها هنوز اینجام پس من چی

اومدم تا بشم پر پر تو

تا سپر شم برای سر تو

باشم تیر اخر تو

به پات تا پای جونم

تا اخرش میمونم

دوباره بی بابا شم

اخه مگه میتونم

به عمه گفتم

حاجتمو میگیرم

اگه نیام انصاف نیست

شهید نشم میمیرم

سر تا پا غرق خونیپس من چی

زخمی و نیمه جونی پس من چی

داری میری تنهای تنها پس من چی

راهیه اسمونی پس من چی

اگه زورم رسید تا ببرم

تن بی جون تو تا به حرم

دیگه غصه ای ندارم

تو کل این چند ساله

حال خوشم این حاله

عمو تو هم میبینی بابام تو این گوداله

به عمه گفتم

حاجتمو میگیرم

اگه نیام انصاف نیست

شهید نشم میمیرم


صوت : شب پنجم محرم96-زمينه-اكبر شد اربن اربا پس من چى

.........................................

شور

یا عبدالله ابن حسن

دست بکش بر سر من

ای شهید بی کفن

ای یتیم بی کفن

یا عبدالله ابن حسن

................................

شور

یا حسن یا حسین ضربان دلم

عمو حسین عمو حسین عموحسین

جسمت زخمی مانده بر خاک

از تیر و نیزه ها صد چاک

مانده بر روی زمین شاه مظلومان حسین

نوحه خوانم دم بیا در زمین کربلا

 حسین ای وای حسین ای وای 

سیدی مالکو مثلک الغریب

السلام علیک ایها الشهید

السلام علیک ایها العطشان

السلام علیک ایها الحسین


صوت : شب پنجم محرم96-شور-دسـت بكش بر سر من

.........................................

دو دومه

عبدالله ام حسین ابرویم

جدا نمیشوم من از عمویم

منم به پایش شهید اخر

الله اکبر الله اکبر

 

حسین سردار ره دین بود

عاقبت حقیقت حق طلبی این بود

از سر نی گفت سبط پیامبر

الله اکبر الله اکبر


صوت : شب پنجم محرم96-دودمه- عبدالله ام حسین ابرویم

...............................................

تک عربی

یامن رای العباس  کر علی جماهیر النقد

قالت  ام البنین

اولادی  و من تحت الخضرا

کلهم فدا  لابی عبدالله

یا عباس ماکو مثلک القمر یا عباس

یامن رای العباس  کر علی جماهیر النقد

و راه من ابناء حیدر کل لیث فی لبد

انبئت ان ابی اصیب براسه مقطوع ید

ویلی علی شبلی امال براسه ضرب العمد

لو کان سیفک فی یدیک لما دنی منه احد

یا عباس ماکو مثلک القمر 

لا تدعونی ویک ام البنین

تذکرنی بلیوث العرین

کانت بنون لی ادعی بهم

والیوم اصبحت ولا من بنین

....

یا عباس ماکو مثلک القمر

سیدی ماکو مثلک الغریب

السلام علیک ایها الغریب

السلام علیک ایها الطریق

السلام علیک المحروم

السلام علیک ایها العطشان


صوت : شب پنجم محرم96-تک- یامن رای العباس کرجماهیر النقد

 

 

..........................................

شور

تو محرم میباره چشمامون

نم اشکا از دل شیدامون

تا اسمت میشکوفه رو لب هام ای اقاجون

دل من شده کودک خونه ی تو

که میگیره همیشه بهونه ی تو

اخه از کی بپرسه نشونه ی تو

به فدای سرت دلت شعله وره

شده عرض خدا پر بال و پرت

آقام ای آقام ای

دل دریا ها کویر و هامون

همه لیلا ها به غمت مجنون

دل سنگم آب میشه با غم هات ای اقا جون

دل قاصدکم همجا پی تو

مث برگ خزونه اواره تو

توی رویا ها سمت ستاره ی تو

به فدای تنت تن بی کفنت

شده اشک خدا پر پر زدنت

تو که روضت درمون دردامه

تو که اسمت رو لب شیدامه

دل و جون زندیگیمی اقا من می خوامت

دل من شده خونه ی ماتم تو به فدای شبای محرم تو

بوی عالم  سایه ی پرچم تو 

ببرم به حرم غمتو بخرم به فدای غمت پدر و مادرم

به فدای سرت غم شعله ورت شده عرش خدا پره بال و پرت

آقام ای آقام ای

........................................

شور پایانی

اهل حرم نوحه کنان

اهل حرم لطمه زنان

اهل حرم به سر زنان 

 دخترکان موی کنان

خواهر او مویه کنان

عواله نوحه کنان

رباب سینه زنان

حسین حسین 

زینب سینه زنان

ای سرت لاله گون

ای بدنت تو غرق خون

وی سر وروت لاله گون

با چه خضاب کرده ای

خون که حنا نمی شود

سر و رویت پر از خون 

حسین حسین حسین 

 


صوت : شب پنجم محرم96-شور-تو محرّم ميباره چشمامون

گزارش 2
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حضرت عبدالله بن حسن(ع) می باشد.