بوی حرم گرفتیم
از عطر سیب مادر
تا ما می گیم حسین جان
میگه غریب مادر
شمشیر و تیر آوردند
بچم رو هم مثل من
غریب گیر آوردن
حسین حسین حسین ای وای
بچم رو هم مثل من
نامرد بی هوا زد
گودال بود و بچم
لب تشنه دست و پا زد
تاج سر ملائک
تاراج پای شمره
مویی که شونه کردم
تو پنجه های شمره
بند دلش رو مادر
عطشان ببینه سخته
بچش رو بین مقتل
عریان ببینه سخته