باران نشسته كنج نگاه نمور تو
اي شاخه ي شكسته و تور های سوخته
موسي نشسته فيض بگيرد ز تور تو
خورشيد پشت ابر تورا گريه ميكنم
وقتي كه زير پوشيه ها رفته نورتو
آيينه ترك ترك روي طاقچه
تصويري است از وجناتت غرور تو
يا زهراء يا زهراء يا زهراء يا زهراء
يا زهراء يا زهراء يا زهراء يا زهراء
اين روزها كه شده آن سنگ صبور تو
بانو نرو بمان كه مسيحاي خانه ات
دارد حيات از نفحات حضور تو